مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بینالمللی:
قطبهای نمایشگاهی در کشور شکل میگیرند
گروه بازرگانی - کافی است نگاهی به «پورتال جامع شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی» بیندازیم تا دریابیم که امسال نزدیک به ۶۰ نمایشگاه در ابعاد بینالمللی و داخلی در این مکان که قرار بود به پرند و شهر آفتاب منتقل شود، برگزار خواهد شد. پس از چند سال کشوقوس میان وزارت بازرگانی، شهرداری و پلیس راهنمایی و رانندگی تهران، سرانجام تصمیم گرفته شد که فقط نمایشگاههای تخصصی در این منطقه خوش آب و هوای شمال پایتخت برپا شود و نمایشگاههای عمومی به فراخور وضعیتشان به نقاط دیگر منتقل شوند. با این حال از زمانی که زمزمه واگذاری نمایشگاه به گوش بخش خصوصی و تعاون رسید درخواستها برای خریداری آن بالا گرفت تا جایی که واگذاری آن به «ساتا» در راستای رد دیون دولت به این سازمان، چنان مسالهساز شد که دامنه کار به دخالت وزیر بازرگانی کشید و چند ماه گذشت تا مشکل حل و فصل شود. کاظم اکبرپور، که از اول آذرماه ۸۸ کار خود را آغاز کرده، پنجمین مدیری است که در پنج سال گذشته حکم مدیرعاملی این نمایشگاه رادریافت کرده است. اکبرپور در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» بر قطعیت واگذاری نمایشگاه تا پایان سال تاکید کرده و از دستاوردهای حضور ایران در اکسپوی شانگهای سخن گفته است.
داستان واگذاری نمایشگاهها از سال ۸۷ تاکنون همچنان مطرح است، ضمن اینکه اتاقهای بازرگانی و تعاون بارها درخواست کردهاند که این نمایشگاه به آنها واگذار شود، اما مجموع گفتهها و واکنشها را که کنار هم میگذاریم، چشمانداز مبهمی ترسیم میشود. از سوی دیگر سازمان توسعه تجارت بخشی از اموال و اراضی نمایشگاه را متعلق به خود میداند دلیل این روند بیسرانجام چیست؟
واگذاری نمایشگاه بینالمللی مثل سایر شرکتهایی که در فهرست واگذاری قرار دارند از طریق وزارت اقتصاد و دارایی و سازمان خصوصیسازی در حال پیگیری است، از اینکه این سازمانها چه مکانیسمی برای واگذاری دارند، خیلی مطلع نیستیم، اما آنچه مسلم است این است که این نمایشگاه به تشکلهای همسو با فعالیتهای نمایشگاهی واگذار میشود، اما اینکه اراضی و اموال سازمان توسعه تجارت و نمایشگاه بینالمللی مشخص نیست، حرف درستی است. همان طور که میدانید زمانی نمایشگاه بینالمللی جزو تشکیلات مرکز توسعه تجارت بود بعد از اینکه بر اساس قانون انتزاع اینها از هم جدا شدند اقدامات جدی برای تفکیک اموال و داراییها انجام نشد؛ بنابراین این نیز یکی از ابهاماتی است که وجود دارد. طبیعی است که برای واگذاری باید ارزشگذاری روی اموال و داراییها انجام شود که پس از اجرای کامل قانون انتزاع صورت میپذیرد.
واگذاری نمایشگاه به صورت انتقال مالکیت خواهد بود یا پیمان مدیریت؟
هر دوی اینها میتواند مطرح باشد، مشروط به اینکه اموال و داراییها احصاء شود ضمن اینکه انتقال مدیریت هم میتواند نوعی واگذاری باشد، عرض کردم سیاستهای چگونگی واگذاری را سازمان خصوصیسازی مشخص میکند که در حال پیگیری نیز هستند.
گردش مالی خدمات نمایشگاهی در دنیا در سال ۲۰۰۸ حدود ۴۰۰ میلیارد دلار بوده، در ایران با وجود اینکه فعالیتهای نمایشگاهی سابقه ۴۰ ساله دارد، اما برنامه استراتژیک مشخصی برای رشد ارزش افزودهای که از محل خدمات نمایشگاهی به دست آید دیده نمیشود، چرا؟
نمایشگاهها در دنیا به عنوان ویترین تجاری کشورها مطرح هستند، اما فقط بحث بازدهی و ارزش افزوده مستقیم نمایشگاه مطمح نظر بانیان و مجریان آنها نیست، بلکه علاوه بر آن تبادل افکار و دانش به ویژه ارتباط بین بازرگانان برای تسهیل تجارت، برگزاری سمینارها و همایشها و... اهمیت دارد. در کشور ما این نهضت از سالهای گذشته آغاز شده، هر چند برنامهریزی خیلی منسجمی ندارد، ولی قطبهای نمایشگاهی در کشور در حال شکلگیری است که اگر به مقاصد و هدفگذاری خود دست پیدا کنند، به نظر میآید ما در چند سال آینده شاهد توسعه خوب این صنعت در کشور خواهیم بود و با توجه به سرمایهگذاری هدفمند در این بخش امیدواریم همپای سایر کشورها بتوانیم به رشد قابل قبولی برسیم.
این سرمایهگذاریها توسط بخش دولتی صورت میگیرد یا خصوصی؟
حتما توسط بخش خصوصی انجام میشود.
این قطبهای نمایشگاهی چگونه و بر اساس چه مدلی طراحی شدهاند؟
ما در هر جای کشور نمیتوانیم سایتهای نمایشگاهی بینالمللی معتبر دایر کنیم، در هیچ کشوری هم مرسوم نیست که همه نقاطش نمایشگاه بینالمللی داشته باشند، برای شکلگیری یک سایت نمایشگاهی باید پتانسیلها، امکانات و مختصاتی وجود داشته باشد، به عنوان مثال دسترسی به فرودگاه و ساخت هتلهای معتبر بینالمللی، سالنهای استاندارد و امکان دسترسی به راههای محلی، داشتن جمعیت متخصص قابل قبول در آن منطقه از مختصات و شرایطی محسوب میشوند که برای برپایی یک سایت حتما باید فراهم باشد؛ بنابراین میتوانیم بگوییم که علت عدمرشد برخی از سایتهای محلی عدممکانیابی مناسب بوده است. واقعیت این است که فقط در برخی از مناطق کشور میتوانیم غرفه نمایشگاهی استاندارد و بینالمللی داشته باشیم.
سازمان توسعه تجارت از چند سال پیش به شرکتهای ایرانی که در نمایشگاههای خارج از کشور حضور مییابند یارانه میدهد، با این حال به نظر میرسد حضور در نمایشگاههای خارجی اغلب به هزینه اش نمیارزد و دستاورد ملموسی ندارد، همین انتقاد را میتوان به نوعی به نمایشگاههای داخلی هم وارد کرد.
نمایشگاههای داخلی در صورتی که همسو با هدفگذاریهای کلان تجارت کشور نباشند، مجوز نمیگیرند و یک گروه فوق تخصصی ساز و کار آنها را بررسی میکند. تعدادی از نمایشگاههای داخلی ما از بهترین نمایشگاههای خاورمیانه بلکه دنیا هستند. مثل نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی، نمایشگاه مواد غذایی، نمایشگاه صنعت و ساختمان و... برای اینکه نتایج حاصل از مشارکت شرکتهای خارجی و داخلی مشخص شود نرمافزاری را طراحی کردیم و در این نرمافزار بعد از پایان برگزاری نمایشگاه مشخص میشود چه تعدادی از بازدیدکنندگان مخاطبان مرتبط بودهاند و چه تعداد برای بازاریابی آمدهاند. طیفها مشخص و آنالیز میشود و نتایج به دست میآید و در اختیار مدیران و کارشناسان قرار میگیرد. در زمینه نمایشگاههای خارجی نیز ما تابع سیاست کلان بازرگانی کشور هستیم، حدود ۴۰ کشور در مطالعات بازاریابی- بازرگانی کشور، جزو کشورهای هدف برای برگزاری نمایشگاهها هستند و ما هم برنامه خود را بر اساس تجارت کشور تنظیم میکنیم. قبل از برپایی نمایشگاهها، جلسات مختلفی با شرکتهای داوطلب میگذاریم و این شرکتها نیز مطالعات بازاریابی دارند و در پایان نمایشگاه هم نظر سنجی برای ارزیابی تاثیر نمایشگاه برگزار میشود. نکته دیگر اینکه بازاریابی امر پیچیدهای است، خیلی از شرکتها در دو دوره اول مشارکتشان در نمایشگاههای خارجی توفیقی به دست نمیآورند، اما در اثر تکرار و تداوم، حضورشان در بازار مقصد تثبیت میشود و بسیاری از شرکتها نیز برای حفظ مشتری میآیند.
طی چند سال گذشته مدیریت نمایشگاه بینالمللی چندین بار تغییر کرده و دوران مدیران کوتاهتر از آن بوده که برنامههایشان را اجرا کنند، این آمدن و رفتنها چه دلیلی داشته، ضعف مدیریت بوده یا اشتباه در انتخاب و انتصاب؟
من اعتقاد دارم که ثبات مدیریتی یکی از مولفههای موثر برای پیشبرد امور هر تشکیلات و سازمانی است و این ثبات است که به مدیر اجازه میدهد برنامهسازی و برنامهریزی کند و بر اساس آن بستری که ایجاد میکند، کارهای خود را پیش ببرد. استراتژی ما در شرکت نمایشگاهها بر مبنای کمترین تغییر است و اگر در برخی مواقع تغییراتی صورت گرفته سعی کردهایم از همکاران و کارمندان نمایشگاه بینالمللی که تخصصهای ویژهای در کار خود دارند، استفاده کنیم. من فکر میکنم در شرکت نمایشگاههای بینالمللی کمترین تغییر را در سطح مدیریتها داشتهایم.
از برگزاری نمایشگاه اکسپوی ۲۰۱۰ سه ماه میگذرد. کمیتههای ۷ گانهای که برای ساماندهی امور غرفه ایران در این اکسپو تشکیل شده آیا اثرگذار بودهاند؟
اکسپوی شانگهای چین یکی از موفقیتهایی بوده که در زمینههای فرهنگی به دست آمده، یک رکورد بیسابقه در مساحت سالن ایران و شمار بازدیدکنندگان آن ثبت شده است. برگزاری روز ملی کشورمان با حضور رییسجمهور و مقامات اقتصادی و سیاسی کشور از جمله فرازهای حضور ایران در این اکسپو بوده است. با تشکیل کمیتههای ویژه هفتگانه استقبال مخاطبان از غرفه کشورمان به مراتب بیشتر شده است.
برخی انتقادها دال بر این است که در این نمایشگاه به جای آنکه بخش خصوصی نقش بازی کند، دولت میداندار اصلی است، ضمن اینکه توان اقتصادی و تاریخی کشور به درستی نشان داده نشده، چه پاسخی به این انتقادها دارید؟
غرفه ایران در مدت بسیار کوتاهی برپا شده، ولی در عین حال فکر میکنم سالن ایران ویژگی خاصی دارد که بسیاری از کشورها ندارند، مثلا برخی از کشورها از مولتی مدیا استفاده کردهاند و این یک تکنولوژی به عاریه گرفته شده از سایر کشورها است. ولی صبغه اصلی سالن ایران زنده بودن آن است، ما سعی کردیم فرهنگ و تمدن کشورمان را به صورت زنده نمایش دهیم. به اعتقاد ما سالن ایران یکی از پربینندهترین و جذابترین سالنهای اکسپوی ۲۰۱۰ است.
ارسال نظر