مدیرعامل شرکت سهامینمایشگاههای تهران:
امیدواریم تصمیم سازمان خصوصیسازی عوض شود
گروه بازرگانی- داستان نمایشگاه تهران چند ماهی است که نقل مجالس فعالان بخش خصوصی و رسانه شده است. با این حال هنوز هیچ کس، نه مدیران نمایشگاه و نه متقاضیان خرید این نمایشگاه چهل ساله نمیدانند که دقیقا چه اتفاقی افتاده است و چگونه قرعه فال نمایشگاهی که آن را در خاورمیانه بینظیر (از نظر موقعیت جغرافیایی) میخوانند به نام یک نهاد غیرمرتبط افتاد. از این رو بخش بازرگانی کشور، هم دولتیها و هم خصوصیها، نگران تغییر کاربری سایت نمایشگاه و دگرگونی کارکرد آن هستند. از سوی دیگر نمایشگاه تهران در دوران دولت نهم بارها تغییر مدیریت داد و سرانجام عباس قلیزاده از اردیبهشت امسال زمام امور آن را به دست گرفت. مدیرعامل جدید نمایشگاه بینالمللی تهران قرار است سال آینده، غرفه کشورمان را در اکسپو ۲۰۱۰ شانگهای برپا کند. گفتوگوی ما را با او بخوانید:
***
جناب قلیزاده! وضعیت نمایشگاهها در ایران همواره به دلایل زیاد در تعلیق بوده، یعنی ساختار اجرایی آنها درست، کارآمد، هماهنگ و هم گرا نبوده است. شاید بخشی از این کاستی به دلیل تغییر مدیریتها و بخشی از آن به دلیل ناهماهنگی در سیاستگذاریها بوده است. میخواهیم تلقی شما را از وضعیت نمایشگاهی در کشورمان بدانیم. این طور شروع کنیم تا برسیم به پرسشهای دیگر...
این تصور درست است. احساس میکنم بحث نمایشگاهها مغفول مانده است و نمایشگاهها برگزار شده و انجام شده، اما بهای لازم به نمایشگاه در بخش تجارت آن، چنان که شاید و باید داده نشده. فقط از دید این که تعداد بازدیدکنندگان چقدر بوده به آن نگاه شده و این نگاهی سطحی است. در صورتی که شما میدانید در سطح دنیا، نمایشگاه، دروازه تجارت محسوب میشود. شما اگر بخواهید کالایی را در بازار جا بیندازید اول باید آن را به مردم نشان بدهید تا بعد مردم تصمیم بگیرند که خرید کنند یا نکنند. یعنی بازار رقابتی با کار تبلیغاتی شروع میشود و بازار بینالمللی شروعش با نمایشگاه است.
در قیاس با منطقه چطور؟ مثلا در عربستان؛ نمایشگاههای ظهران، جده و .. را داریم. در دبی هم مرکز تجاری بزرگی وجود دارد. در ترکیه و چین هم همین طور ..... کلا در آسیا نمایشگاه جلوه دیگری پیدا کرده و سرمایهگذاران به این عرصه روی خوش نشان میدهند. تلقی شما چیست، چرا در ایران سرمایهگذاری لازم در زمینه سایتهای مدرن نمایشگاهی انجام نشده؟
من طور دیگری به موضوع نگاه میکنم. همین نمایشگاه فعلی از حیث موقعیت جزو۱۰ - ۲۰ نمایشگاه برتر دنیاست. از حیث قدمت، موقعیت جغرافیایی، امکاناتی که از ۴۰ سال قبل داشته تا الان و نمایشگاههای بسیار سطح بالایی که در آن برگزار شده از موقعیت ممتازی برخوردار است. در خاورمیانه رتبه اول را دارد. این امکانات و تجهیزات ممکن است قدیمیباشد ولی همچنان حرف اول را در منطقه میزند. در کنار ما عربستان، دبی، ترکیه و... نمایشگاههای دیگری ساخته اند ولی نمایشگاه بینالمللی ما همچنان در UFI رتبه اول را دارد.
این سایت نمایشگاهی از همان آغاز ساخت، همه امکانات را داشته و با دید نمایشگاهی ساخته شده مثلا بزرگراه چمران در آن زمان به خاطر اینجا زده شد تا تجار از فرودگاه مستقیم بیایند اینجا. هتل اوین یا استقلال به خاطر اینجا ساخته شد. چون ۴۰ سال قبل اینجا تپه ماهور بود. ما رفتهایم و نمایشگاههای مختلف را دیدهایم. در مقام مقایسه باید بگویم که اینجا منحصربه فرد و صاحب برند است. کشورهای منطقه دارند تلاش میکنند که به این چنین موقعیتی برسند اما مثلا امارات این چنین فضایی را ندارد. در دل صحرای خشک سولههایی زدهاند ولی چنین فضایی را از نظر تفریحی ندارد.
واگذاری نمایشگاه بین الملی به «ساتا» مناقشه برانگیز بوده. اتاقهای تهران و ایران مدعیان اصلی آن بودهاند، اما نهایتا و ناگهان به یک نهاد غیرمرتبط واگذار شد تا جایی که معاون وزیر بازرگانی هم اعتراض کرد و یادم هست که خود شما هم مخالف بودید. یک کمیته هم اتاق تهران تشکیل داده که آقای آل اسحاق میگوید هنوز به نتیجهای نرسیده. میخواهم بدانم شما چشمانداز این واگذاری را چگونه میبینید. آیا واگذاری این نمایشگاه برگشتناپذیر است و تغییر کاربری داده خواهد شد یا...
قطعا نمایشگاه واگذار شده و سازمان خصوصیسازی این را مصوب و به هیات دولت ابلاغ کرده است. اما بحثهایی بعد از آن شد از جمله این که چرا به یک سازمان غیرمرتبط واگذار شده یا چرا از طریق بورس واگذار نشده است یا …
گفته میشود که وزارت اقتصاد و بازرگانی هم در جریان نبوده است ...
وزارت بازرگانی در جریان نبود ولی وزارت اقتصاد بود. آقای میرکاظمی اعلام کرد که در جریان این واگذاری نبوده. از این به بعد بحثها شروع شد ولی از جمله نتایج این امر بیشتر شناخته شدن نمایشگاه بود و خیلیها تازه به موجودیت اینجا پی بردند و برای من خیلی جالب بود که خیلی از رسانهها به صورت تعصب آمیز با این قضیه برخورد کردند. چون آنها که در وادی اقتصاد قدم میزنند، میآیند میبینند و نگران هستند.
رسانهها حساسیت بیشتری نشان دادند. من خودم به عنوان کسی که از قدیم در وزارت بازرگانی بودهام به اینجا تعصب دارم اما حقیقت این است که اینجا را واگذار کردهاند.
خود آقایانی که نمایشگاه به آنها واگذار شده، میگویند که ما هم به دنبال کاربری نمایشگاهی هستیم هر چند که دید آنها درآمدی است و آنها باید بتوانند حقوق بازنشستگان شان را بدهند و نیروی انسانی خود را تامین کنند.
بخشی از پتروشیمی هم به اینها واگذار شده است. آنها میگویند که ما در سیستم پتروشیمی دخالتی نمیکنیم و فقط بحث درآمدهایی است که باید برای شان حاصل شود. البته بعضی جاها هم گفتهاند که ما اینجا را خریدهایم و باز میفروشیم.
پس به نظر میرسد تغییر کاربری محتمل است.
من این حرف را قبول ندارم که اینها به دنبال تغییر کاربری هستند چون تغییر کاربری اینجا به این راحتی نیست.
به هر صورت موضوع داغ این روزها است. آیا امکان ندارد که این قضیه دوباره مطرح شود و تغییری در تصمیمگیری روی بدهد؟
نگاه دکتر غضنفری در این مورد این است که نمایشگاه باید برگردد، چون اینجا کمک به توسعه صادرات غیرنفتی است. خودش هم اینجا بوده و ماهیت و اهمیت آن را میشناسد و قطعا روی میز ایشان، این یکی از بحثهای اصلی خواهد بود.
آنچه در این دو سه ماه اخیر نشان داده شده این بوده که مخالفتها بیشتر از موافقتها بوده و همین که خود ساتا هم میآید و با این و آن جلسه میگذارد، نشانه خوبی است.
داستان «شهر آفتاب» به کجا رسید جناب قلیزاده؟
شهرداری متولی آن بود و یکی از شرکتهای آلمانی قرار بود مشارکت کند. اما هنوز هیچ کاری انجام نشده و حتی اگر الان هم شروع شود ۳ سال طول میکشد. بنابراین ما که تقویم سالانه بینالمللی داریم، تو این سه سال باید چه کار کنیم؟ مثل این که ورزشگاه آزادی را به هم بزنیم و بعد بگوییم جای دیگری باید بسازیم. پس تمام مسابقات بینالمللی ما باید تعطیل شود. باید جایی را درست بکنیم و بعد آن را به هم بزنیم. نمایشگاه هم همین طور است. قبل از شهر آفتاب، بحث اکسپو مطرح بود و … . باید به اینجا با دید ملی نگاه شود. اینجا اصلا بخشی نیست که ما بخواهیم بگوییم یکی از شرکتهای زیرمجموعه وزارت بازرگانی است.
سال آینده اکسپو ۲۰۱۰ در شانگهای چین برگزار میشود. برای حضور در آن چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
اکسپو هر ۵ سال یک بار اتفاق میافتد. مثل المپیک که ۴ سال یک بار مجموعه توان کشورها را عرضه میکند. اکسپو هم همین طور، اما ماهیت اکسپو فرهنگی است بر خلاف سایر نمایشگاهها که ماهیتا تجاری هستند. نه این که تجاری نباشد اما روح اصلی آن فرهنگی است. فضایی را به کشورها میدهند و آنها پاویونهای خاص خود را در آن میسازند و باید دید فرهنگی در آن مسلط باشد.
الان در چه مرحلهای قرار دارید؟
ما ۴ سال از این اکسپو عقبیم. از پایان اکسپوی قبلی باید کار مشارکت در آن آغاز میشد.
یعنی اصلا در برنامه نبوده است …؟
چرا، در برنامه بود ولی زیاد آنچنان که باید و شاید به آن پرداخته نشد. زمانی که من این مسوولیت را قبول کردم متوجه شدم که دکتر میرکاظمی بسیار نسبت به حضور در اکسپو حساس بود و وقتی من حکم گرفتم به من گفت در ۷ - ۸ ماه خیلی سخت است که یک فضای دو هزار متری ساخته شود و کار این زمان کم نیست اما از شما میخواهم که این کار را انجام دهید و با محبت گفت که این در توان شما هست. ما از همان زمان، ستادی برای اکسپو شکل دادیم تا مختص آن باشد. بعد از جلسات متعدد در کمیتههای فرعی و مذاکره با چند شرکت، به توافقاتی برای کار عملیاتی رسیدیم و سازمانهای مرتبط دعوت شدند تا طراحیهای مربوط به آن انجام بگیرد.به چین رفتیم و کار آغاز شد...
هزینههای مشارکت چه قدر بوده است؟
اکسپو چین هزینه مشارکت ندارد. آنها ۱۹ پیمانکار به ما معرفی کردند که یکی را باید انتخاب کرد. البته میشود پیمان کار از بیرون برد اما دیگر تسهیلاتی نمیدهند. بعد از چند جلسه با دو پیمانکار به توافق رسیدیم و آنها دارند کار میکنند و تا به حال دو پروپزال برای ما فرستادهاند که ما هم نقطه نظراتی داشتیم و تغییراتی را اعمال کردیم. در سفر بعدی با پیمانکار قرارداد عملیات را میبندیم.
دستاوردهای چه صنایعی را به آنجا میبرید؟
دستاوردهای وزارتهای صنایع، نیرو، ارشاد، نفت، مسکن و شهرسازی و سازمان میراث فرهنگی و … را با خودمان به آنجا میبریم. کمیتههای مختلف ما شاخههای کاری خود را دارند مثلا کمیته انرژیهای نو دارد کارهای خودش را پیگیری میکند. کارها و نوآوریهایی که وزارتخانهها در این سالها کردهاند. مثلا ماکت ماهواره امید از سوی وزارت دفاع در اکسپو به نمایش گذاشته میشود یا بحث سلولهای بنیادی، سد کارون ۳ و...
اکسپوها هر کدام یک شعار و هدفی دارند و آخر کار تعیین میکنند که کدام پاویون به این شعار نزدیکتر بوده و جوایزی را به پاویونهای برتر میدهند. «شهر بهتر، زندگی بهتر» شعار اکسپو ۲۰۱۰ است و ما باید صنایع خود را در قالب این شعارعرضه کنیم. بعضیها خارج از این شعار میآیند فقط میگویند ما چی هستیم حال آن که روح اکسپو را باید رعایت کرد.
ارسال نظر