تشکلهای صنفی، مشکلگشا یا انحصار طلب؟
در محفلی که جمعی از اصحاب کسب و کار و کارآفرینی در آن حضور داشتند، شخصیت فرزانهای از پایهگذاران یکی از تشکلهای صنفی مرتبط با صنایع غذایی، ضمن برشمردن چالشها و مشکلاتی که تشکلهای صنفی با آن دست به گریبان هستند، میگفت: در کشور ما تشکلهای صنفی به قدر کافی جدی گرفته نمیشود، در برنامهریزیها و تصمیمگیریها؛ اسامی طرف رایزنی و نظرخواهی قرار نمیگیرد و به همین سبب عضویت یا عدم عضویت در یک تشکل صنفی برای فردی که میخواهد وارد یکی از فعالیتهای تولیدی شود، اهمیت چندانی ندارد.
غلامرضا کیامهر
در محفلی که جمعی از اصحاب کسب و کار و کارآفرینی در آن حضور داشتند، شخصیت فرزانهای از پایهگذاران یکی از تشکلهای صنفی مرتبط با صنایع غذایی، ضمن برشمردن چالشها و مشکلاتی که تشکلهای صنفی با آن دست به گریبان هستند، میگفت: در کشور ما تشکلهای صنفی به قدر کافی جدی گرفته نمیشود، در برنامهریزیها و تصمیمگیریها؛ اسامی طرف رایزنی و نظرخواهی قرار نمیگیرد و به همین سبب عضویت یا عدم عضویت در یک تشکل صنفی برای فردی که میخواهد وارد یکی از فعالیتهای تولیدی شود، اهمیت چندانی ندارد. همان شخصیت فرزانه به عنوان ذکر مصداقی در تایید گلایههای خود میگفت: به عنوان مثال امروز هر کس که برای خود دفتر و دستکی راه بیاندازد و شرکتی را به نام خود به ثبت برساند، بدون احساس نیاز به عضویت در تشکل مرتبط با صنعت و حرفه تجاری یا تولیدی خود برای دریافت کارت بازرگانی مستقیما به اتاق بازرگانی مراجعه میکند و بعد از طی مراحل کوتاهی به دریافت کارت بازرگانی مورد نظر نایل میآید.
پرسیدم به نظر شما راهحل این مشکل چیست؟ در جوابم گفت: یکی از راههای جدی گرفتهشدن تشکلها از سوی دولت و سایر نهادها و ارگانها و تقویت فرهنگ تشکلگرایی در میان اعضای صنوف و حرفههای مختلف اعم از تجاری یا تولیدی و صنعتی این است که اتاق بازرگانی از دادن کارت بازرگانی به افرادی که کارت عضویت و معرفینامه تایید صلاحیت تشکل صنفی مربوطه را ارائه ندهند، خودداری کند.
پرسیدم خاصیت این کار چیست؟ گفت، با این کار هم از ورود افراد فاقد تخصص و صلاحیت به فعالیتهای تجاری مثل صادرات و واردات یا در فعالیتهای تولیدی جلوگیری میشود، هم فرهنگ تشکلگرایی در کشور نضج پیدا میکند و هم در مواقع ضروری، تشکلها میتوانند از حقوق اعضای خود در سازمانها و ارگانهای دولتی دفاع کنند. البته تشکلهای صنفی میتوانند خدمات دیگری هم مثل برگزاری دورههای آموزشی تخصصی با پیگیری مسائل و مشکلات آنها در دستگاههای دولتی ذیربط، به اعضای خود ارائه دهند. در حالی که تا حدودی تحت تاثیر نگاه مثبت آن شخصیت فرزانه به مقوله تشکل و تشکلگرایی قرار گرفته بودم، اما از آنجا که بنا به تجربه طولانی در حرفه روزنامهنگاری و شناختی که از وجود زمینههای تاریخی شکلگیری دیوانسالاری و انحصارطلبی حتی در میان اصحاب کسب و کار و تجارت و تولید در ایران معاصر داشتم، پرسیدم آیا تصور نمیکنید که سپردن یکباره تمامی سرنوشت افراد علاقهمند به عرصه کسب و کار و تولید و تجارت، به دست تشکلهای صنفی، این تشکلها را هم به آفت کاغذبازی، رانتجویی و انحصارطلبی دچار کند و هر کس که در تشکلها از قدرت و نفوذ بیشتری برخوردار باشد، بتواند بر سر راه اعضای جدید و کمتوانتر به مانعتراشی بپردازد یا اصولا به بهانه عدم احراز صلاحیت بعضی از متقاضیان عضویت در تشکلها، از ورود آنها به عرصه کار و فعالیتهای تجاری و تولیدی جلوگیری کنند؟
آن شخصیت فرزانه که در عین داشتن اعتقاد عمیق به اهمیت و ضرورت تشکلگرایی درکشور، آدمی منصف و منطقی به نظر میرسید، در حالی که سر را به نشانه تایید نقطهنظرات نویسنده تکان میداد، گفت: ولی به شما اطمینان میدهم تشکلی که من افتخار بنیانگذاری و عضویت آن را دارم، از تمامی عارضهها و آسیبهایی که شما بر شمردید مبرا است و همه اعضا از عضویت در آن احساس رضایت میکنند با این همه، به نظر من باید قوانین، مقررات و آییننامههای اجرایی تشکلها و شرایط عضویت در آنها به گونهای تنظیم و به مورد اجرا گذاشته شود که هیچگونه زمینهای برای رانتجویی، انحصارطلبی و اعمال نفوذ و قدرت در آنها به وجود نیاید.
پرسیدم بفرمایید از ما اهالی قلم برای کمک به تقویت فرهنگ تشکلگرایی و جدی گرفته شدن تشکلهای صنفی چه کاری ساخته است. انگار که آن شخصیت فرزانه از قبل پاسخ سوال مرا در آستین داشت، بیدرنگ جواب داد: اتفاقا گره اصلی این کار به دست اصحاب قلم، مطبوعات و سایر رسانههای عمومی باز میشود. انتظار ما از امثال شما نویسندگان مطبوعات این است که در نوشتههای خود که افراد علاقهمند به فعالیتهای تجاری و تولیدی را به تشکلگرایی و عضویت در تشکلها تشویق و مسوولان دولتی را هم به جدی گرفتن هر چه بیشتر تشکلها در تصمیمگیریها تشویق کنید. گفتم یعنی به وکیل تسخیری و مدافع همه اعمال تشکلهای صنفی تبدیل شویم؟ گفت: هرگز ما چنین انتظاری از صاحبان قلم و مطبوعات نداریم. حمایت یکجانبه تشکلها را به انحراف میکشاند. منظورم این است که شما نویسندگان در عین کمک به تقویت فرهنگ تشکلگرایی، عملکرد تشکلها را چه با نگاه خودتان و چه از زبان اعضای قدیم و جدید و پیرترها و جوانترها به طور جدی، اما بیطرفانه به نقد بکشید و هر جا خطایی از تشکلهای صنفی در حق اعضا مشاهده کردید، آن را بدون هر گونه ملاحظهای برملا کنید تا تشکلگرایی در کشور ما در یک بستر سالم و عاری از هر شائبهای به حرکت خود ادامه دهد، چون به عقیده من بسیاری از اهداف توسعه اقتصادی کشور از طریق متمرکز شدن توان و قدرت فعالان اقتصادی و دستاندرکاران کسبوکار و تجارت در تشکلهای صنفی محقق خواهد شد.
برایم بسیار دشوار بود که در پذیرش اعتقاد عمیق و بیشائبه آن شخصیت فرزانه بنیانگذار یکی از تشکلهای مرتبط با صنایع غذایی تردیدی به خود راه دهم، اما زمانی که با او خداحافظی میکردم خاطرههای تلخی که در سالیان گذشته از همکاری با یک تشکل صنعتی و یک تشکل صادراتی محصولات کشاورزی داشتم، دوباره در ذهنم جان گرفت. به یادم آمد با وجود صدها واحد صنعتی و صدها شرکت و موسسه صادراتی شناسنامهدار فعال در سطح کشور، تعداد اعضای هر یک از دو تشکل مورد بحث به زحمت به چهل نفر میرسید و دلیلش هم آن بود که اولا گردانندگان ریشهدار آن دو تشکل تمایلی به باز کردن درها به روی اعضای جوان و پرانرژی ترکه میتوانستند با طرح نظرات و دیدگاههای تازه مدیریت سنتی تشکلها را به چالش بکشند، نداشتند و ثانیا با افزایش تعداد اعضای آن هم از نوع جوان و چالشگر، رانتها و امتیازهایی که میان همان چند عضو محدود توزیع میشد، به مخاطره میافتاد. از همه بدتر آن که نظام اطلاعرسانی به اعضا در آن تشکلها در حد صفر بود به طوری که فیالمثل در سال ۱۳۸۳ ؛ یعنی زمان همکاری نویسنده با یکی از آن تشکلها در زیر تابلوی آخرین و جدیدترین اطلاعات آماری مربوط به کل تولیدات واحدهای صنعتی مرتبط با حوزه فعالیت آن تشکل در سطح کشور، تاریخ ۱۳۷۲ به چشم میخورد.
با همه اینها اینک که در آخرین ماههای سال ۸۶ قرار داریم، نویسنده با اتکا به آنچه از زبان آن شخصیت فرزانه شنیده است، آرزو میکند که با حضور هر چه بیشتر و قویتر چنان شخصیتهایی به صحنه، فصل نوین و متفاوتی در تاریخ پیدایش تشکلهای صنفی و تخصصی در کشور ما گشوده شود.
ارسال نظر