درس‌های بحران مالی جهانی

سید احمد میرمطهری، دبیر کل بازار سرمایه ایران در اوایل دهه‌ای که در آن به سر می‌بریم، دیگر سخنران همایش بررسی بحران مالی جهان و تاثیر آن بر اقتصاد ایران بود که گفت: بحران مالی کنونی در جهان یکی از پردامنه‌ترین بحران‌های تاریخ اقتصادی است. گسترش دامنه‌ بحران به سبب درهم‌آمیزی گسترده‌ بازارهای مالی در سطح جهان و تنوع شدید ابزارهای مالی ناشی از فرآیند شتابان «تبدیل دارایی‌ها به اوراق بهادار» طی دو دهه اخیر بوده است.

به اعتقاد میرمطهری به سبب ارتباط ناچیز بازارهای مالی ایران با بازارهای جهانی میزان تاثیرپذیری اولیه اقتصاد ایران از بحران بسیار ناچیز بوده است؛ اما به دلیل آن که این بحران طلیعه‌دار وقوع رکود و کسادی گسترده در اقتصاد جهانی است، اقتصاد ایران نیز به‌شدت از آن متاثر خواهد بود. از این رو، بحران حاضر پیامدهای گسترده‌ای در سیاست‌های کلان‌اقتصادی و تخصیص هدایت‌شده منابع، برنامه‌های اصلاح ساختار، فرآیند واگذاری دارایی‌های دولتی به بخش خصوصی و... به دنبال دارد. نکته مهم در این میان درس‌هایی است که از بحران مالی جهانی در فرآیند توسعه بازارهای مالی داخلی می‌توان آموخت. نخستین درس به فرآیند ابزارسازی‌های مالی و تبدیل دارایی‌ها به اوراق بهادار و تکنیک‌های مهندسی مالی و مدیریت ریسک مربوط می‌شود. در وهله بعد، چنین پیداست که نظارت کافی بر انتشار اوراق بهادار مشتقه وجود نداشته و نهاد ناظر بر بازارهای مالی فاقد ابزارهای نظارتی در این زمینه بوده یا در صورت داشتن چنین ابزارهایی به نحو مناسبی از آن استفاده نکرده است.

وی با اشاره به امکانات جدیدی که قانون بورس و اوراق بهادار برای مسوولان بازار سرمایه فراهم می‌آورد، سازوکارهای نظارتی لازم در فرآیند تبدیل دارایی‌ها به اوراق بهادار و انتشار ابزارهای مشتقه در بازارهای مالی ایران را تشریح کرد. به گفته میرمطهری باید تلاش کرد که این اوراق از ریسکی غیرمتعارف آسیب نبیند.

تاثیر بحران بر اقتصاد ایران از مجرای نفت

دکتر حمیدرضا برادران شرکاء نیز در این همایش تاثیر بحران مالی از مجرای نفت بر اقتصاد ایران را بررسی کرد. به گفته وی تاثیر بحران اقتصادی اخیر که با بحران بی‌اعتمادی همراه شد، فراتر از آن چیزی بود که تصور می‌شد. این موج بزرگ از سطوح اقتصادی مختلف عبور کرد و بخش‌های اقتصادی را یکی پس از دیگری تحت تاثیر قرار داد. این بحران از مرز‌های سیاسی نیز عبور کرد و به کشورهای در حال توسعه رسید. گرچه بیشتر توجهات به مشکلاتی از قبیل بحران اوراق بهادار رهنی ثانویه، در آمریکا به عنوان محرک اصلی وقوع بحران فعلی معطوف شده‌است، مهم است تا بدانیم که سرچشمه بحران از اثرات متقابل سه عامل زیر نشات گرفته است: «تجمیع شگفت‌آور ذخایر در کشورهای با مازاد تجاری»، «اختیار سیاست‌های پولی انبساطی در کشورهای OECD» و «نوآوری‌های شیوه‌های مالی در کشورهای توسعه‌یافته».