نگاه به شرق رویکرد وارداتی دارد نه صادراتی

سارا صفاری

عکس:حمید جانی‌پور

بخش اول

رفتار آرام جناب رییس و شیوه سخن گفتنش آن هم در این فضای پرتب و تاب تجارت داخلی و خارجی، تعجب‌برانگیز است. مهدی غضنفری بیش از سه سال است که به کرسی ریاست سازمان توسعه تجارت تکیه زده و طی این سال‌ها کشتی تجارت خارجی کشور گاه گرفتار توفان‌های سهمگین شده است، هرچند او و دیگر مدیران وزارت بازرگانی معتقدند که تجارت خارجی کشور از برنامه چهارم جلوتر است، اما آمار حکایت دیگر دارد و چنان‌که از شواهد پیداست برخی اقلام عمده صادرات سنتی همچون پسته و فرش روزگار خوشی ندارند و روی منحنی نزول قرار گرفته‌اند. او با این حال از جشن صادرات ۲۰میلیارد دلاری در روز ملی صادرات (۲۹مهرماه) سخن می‌گوید، روزی که قرار است صادرکنندگان برجسته سال ۸۷ شناخته شوند. دکتر غضنفری در گفت‌وگو با دنیای‌اقتصاد چند بار گفت: «از ما انتقاد کنید». این روحیه انتقادپذیر را به فال نیک می‌گیریم و از خوانندگان روزنامه می‌خواهیم چنانکه نقدی بر این گفت‌وگو دارند، روی کاغذ بیاورند و برای ما بفرستند. به عنوان پرسش نخست به ما بگویید که موانع صادراتی کشور کدام‌ها است و سازمان توسعه تجارت برای رفع این موانع چه کرده است؟

چالش‌های فراروی صادرات را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: مشکلات یا موانعی که سازمان می‌تواند راسا به حل آن بپردازد. یعنی در دایره کوچکتری به نام سازمان توسعه تجارت یا وزارت بازرگانی مطرح است، موانع و مشکلاتی که در سطح اقتصاد ملی و چالش‌هایی که در سطح بین‌المللی یا جهانی مطرح است. در سطح سازمان توسعه، قاعدتا صادرکنندگان علاقه‌مند هستند جوایز صادراتی را زودتر بگیرند. اینها خواستار تنوع موضوعاتی که به آنها جایزه پرداخت می‌شود و برداشتن عوارض صادراتی هستند. در حوزه تنظیم روابط با خارج از کشور نیز انتظار این است که مشکل تعرفه‌ای از طریق امضای تعرفه ترجیحی حل و فصل و بازارهای کشورهای هدف شناسایی شوند.

در سطح ملی مقوله تسهیلات بانکی، سرعت عمل در کار گمرک، بیمه‌های صادراتی و کیفیت بیشتر و کاهش قیمت خدمات بیمه‌ای، افزایش امکانات حمل و نقلی، لجستیک و ترانزیت کالا و موضوع تولید به ویژه در سال‌جاری مطرح است. سازمان توسعه تجارت این گله‌ها را از صادرکنندگان می‌شنود و در جریانش قرار می‌گیرد، اما مستقیما برای حل این مسائل نمی‌تواند اقدام کند و برای رفع آنها باید با سایر دستگاه‌ها وارد تعامل شود. در سطح بین‌المللی مشکلات دو دسته است؛ فشار فزاینده رقابت، همواره در بازارهای جهانی با کالاهایی مواجهیم که ارزانتر و با کیفیت بهتر عرضه می‌شوند، روش‌های بازاریابی و تبلیغات مدرنی وجود دارد که قدرت نفوذ زیاد و قابلیت بهتری برای تسخیر بازار دارند، برخی کشورها در سطح اقتصاد، تولید و تجارت، فنون پیشرفته، سرعت عمل و عضویت در WTO در مرحله بالاتری قرار دارند. حوزه مسائل سیاسی نیز تاثیر دارد، به هر حال دولت‌هایی هستند که علاقه‌ای به کسب موفقیت ایران در سایر نقاط دنیا ندارند و با ایجاد محدودیت‌ها و کمک به رقبای ما مانع پیشرفت صادراتمان می‌شوند.

در حوزه جوایز صادراتی به دلیل کمبود بودجه سالانه، پرداخت جوایز به تعویق می‌افتاد. امسال علاوه بر بودجه جاری سازمان که بیش از ۱۰۰میلیارد تومان است، درخواست سهام فولاد مبارکه را دادیم که باعث شد با کمبود بودجه در سازمان توسعه تجارت برای پرداخت جوایز و یارانه مواجه نشویم. همچنین در مورد تنوع حمایت‌های سازمان توسعه تجارت در سال جاری دستورالعملی آماده شد که در کمیسیون اقتصاد در حال طی کردن مراحل تصویب است. در این دستورالعمل شیوه‌های کمک و حمایت از صادرکنندگان متنوع شده و یارانه‌های غیرمستقیم بیشتری برایشان در نظر گرفتیم.

در حوزه تنظیم روابط خارجی، وزارت بازرگانی، رییس کمیسیون مشترک تعداد محدودی از کشورها است. در تمامی این کشورها هیاتی از بخش خصوصی برای آشنایی با فضای بازار، نیازهای کالایی و قراردادهایی که می‌توانند منعقد کنند، تیم دولتی را همراهی می‌کنند و مشکلات صادرکنندگان، امضای تعرفه ترجیحی و ... مطرح می‌شود. در کشورهایی که رییس کمیسیون مشترک نیستیم، به دعوت سایر وزارتخانه‌ها برای پیگیری بحث‌های تجاری حضور داریم و در این کمیسیون‌ها نیز بخش خصوصی همراه ما می‌شود.

در مورد عوارض صادرکنندگان موضع سازمان مشخص است، توصیه ما همواره به کمیته وضع عوارض صادراتی این است که با ایجاد جریان آزادتر واردات و تسهیل تجارت اجازه بدهند نیازهای خاص از طریق واردات تامین شود؛ یعنی به آزادسازی جریان دو طرفه تجارت معتقدیم تا هم واردات با تعرفه پایین‌تر صورت گیرد و هم مانعی برای صادرات نباشیم که در این قضیه گاهی موفق شدیم و گاهی نیز مانند سیمان این دلیل مطرح می‌شود که سیمان به لحاظ حمل‌ونقل کالای سنگینی است و ورودش از سایر کشورها ساده نیست. اگر جریان صادرات این محصول آزاد شود، پروژه‌های داخل کشور به تاخیر می‌افتد و هزینه ملی تاخیر پروژه‌ها بسیار بیشتر از سودی است که از صادرات سیمان عایدمان می‌شود. موضع سازمان همیشه یا کاهش عوارض صادراتی بوده یا حداقل سود بوده که خوشبختانه بسیاری از این موانع برداشته شده است.

در این میان به نظر می‌رسد سازمان با گمرک چندان هماهنگ نیست که این ناهماهنگی به مثابه چوب لای چرخ صادرات است.

تعامل خیلی خوبی با گمرک داریم و این تعامل از قبل وجود داشته است. در حال حاضر با حضور آقای محمدی این تعامل بسیار بیشتر از گذشته شده است. رییس گمرک از ارائه پیشنهاد برای بهتر شدن جریان امور استقبال می‌کند. حتی ممکن است پیش‌نویس قانون مقررات صادرات و واردات به نحوی در کنار قانون گمرک قرار گیرد و تلفیق شود یا تا جایی که ممکن است این قوانین را با هم هماهنگ کنیم.

در زمینه ارتباط بین سیستم‌های ثبت سفارش سازمان توسعه تجارت (سیستم نرم‌افزاری ثبت سفارش) و آسیکودای گمرک نیز برای کار هماهنگ این دو سیستم اقداماتی صورت گرفته است.

چقدر زمان نیاز است تا پروژه‌های مشترک سازمان توسعه تجارت و گمرک تکمیل و اجرا شود؟

به نظرم برای اجرای پروژه‌ها ۵ تا ۷سال زمان نیاز است. حدود ۳سال برنامه‌نویسی و نظم بخشیدن و ۲سال برای اجرای طرح پایلوت، هر چند الکترونیکی شدن این سیستم نیاز به زمان زیادی ندارد، اما بحث امنیتی کار بزرگی است.

یکی از مسائل گریبانگیر اقتصاد ایران، پیوستن به سازمان تجارت جهانی است که چند سالی از عضویت ناظر ما می‌گذرد، اما هنوز گزارش رژیم تجاری آماده نشده، ضمن اینکه مقدمات ذهنی و عینی آن هم شکل نگرفته است، چرا؟

من اول گزارش بدهم که در چه نقطه‌ای هستیم. بعد از عضویت ایران به عنوان ناظر در WTO، ایران باید رژیم تجاری به دبیرخانه WTO ارائه می‌داد. بعد از آن باید مذاکرات ۲جانبه با تک‌تک کشورها شروع می‌شد و همین که به سطحی از رضایت‌مندی و توافق با سایر کشورها رسیدیم، باید عضویت یا عدم‌عضویت ایران در مجمع عمومی تمام کشورها مطرح و رای‌گیری شود. شما توجه کنید مسائل سیاسی چقدر می‌تواند برای انجام این حرکت بازدارنده باشد. باید با تک‌تک کشورها گفت‌‌و‌گو کنیم و موافقتشان جلب شود!!

پیوستن به WTO کار لازمی است، چون ۱۵۱کشور به این سازمان پیوستند اما هر کشوری عضو شده برای خودش فرصت‌های یک تا ۱۰ساله منظور کرده و این عدم‌عضویت و شروع مذاکرات را می‌توان از منظر فرصت‌هایی که برای آماده کردن خودمان گرفته‌ایم، نگاه کنیم. یعنی امیدواریم پایین آمدن تعرفه‌ها و اتفاقاتی که در کشور می‌افتد و بعضا سروصدای تولیدکننده درمی‌آید، برای بهبود اوضاع و روندپیوستن به سازمان تجارت جهانی باشد. مثلا در بازار لاستیک تعرفه‌ها ۵درصد کاهش می‌یابد و لاستیک خارجی وارد می‌شود که صدای اعتراض تولیدکنندگان بلند می‌شود. اگر عضو WTO شویم، اوضاع خیلی بدتر از این خواهد شد. پس الان با این ۵درصد یک کاری بکنیم. در واقع سیستم‌های تولیدی با روش‌های بهره‌ورانه باید سعی در کاهش هزینه‌هایشان کنند و دولت هم از طریق کنترل تنش‌ها و شوک‌های اقتصادی و ایجاد آرامش به تولیدکننده کمک کند. در این شرایط می‌شود به فضای موجود به عنوان فرصتی برای پیوستن به WTO نگاه کنیم. گاهی اوقات متاسفانه فضا طوری پیش می‌رود که با کاهش تعرفه کالایی، گفته می‌شود صنعت در حال از بین رفتن است و مجددا تعرفه را بالا ببرید. خودمان اجازه نمی‌دهیم این فضای گلخانه‌ای شکسته شود و تولیدکننده با شرایط واقعی مواجه شود. شاید هم عده‌ای از تولیدکنندگان ادعا دارند که باید کل اقتصاد پشتوانه حرکتشان برای تولید باشد و در این صحنه رزمایش به تولیدکننده کمک شود تا از پس کار برآید.

به نظر جناب‌عالی چقدر زمان برای آماده‌سازی شرایط نیاز است تا بتوانیم به WTO ملحق شویم؟

من معتقد نیستم باید شرایط را آماده کنیم تا به WTO بپیوندیم، هرچند ممکن است عده‌ای این اعتقاد را داشته باشند، من معتقدم تطور و تکامل و سختی‌های این کار باید در کنار هم باشد. منظورم این است که مجموعه‌ای از اصلاحات بعد از پیوستن شکل می‌گیرد، چون واقعیت را باور می‌کنیم و جزو اولویت‌هایمان می‌شود. لذا بحث مرغ و تخم را نباید انجام دهیم که اول باید شرایط‌مان را آماده کنیم، بعد به WTO ملحق شویم! یا عضو WTO شویم و بعد شرایط را آماده کنیم. لذا به این گزاره که همه شرایط باید برای پیوستن به WTO آماده شود، قائل نیستم؛ زیرا گاهی اوقات فشارهای عضویت کار خود را می‌کند و تکامل با فشار پیش می‌رود.

عضویت ما در WTO اگر واقعا فشارهای سیاسی خارجی جدی وجود نداشته باشد، ۷ سال طول می‌کشد.

پس این را هم باید در نظر بگیرید که احتمال اینکه هر سال فشارهای سیاسی خارجی به ایران بیشتر شود، وجود دارد.

آنچه که من می‌گویم به لحاظ ساختاری، مقداری فرق می‌کند، مثلا اخیرا رایس (وزیر امور خارجه آمریکا) اعلام کرد، روسیه عضویت در WTO را فراموش کند. منظورم این است که بیشتر نحوه رای‌گیری مهم است که کشور تمام مذاکرات را انجام داده و می‌خواهد لایحه‌اش را برای عضو شدن تقدیم کند، اینجا است که اوضاع کشور و ارتباطمان با سایر کشورها اهمیت دارد.

الان می‌دانم قطعا آمریکا تمایلی به عضویت ایران در WTO ندارد، اما من دارم در مورد رای‌گیری صحبت می‌کنم هرچند داشتن شرایط خوب سیاسی توقعات را کم نمی‌کند. به طور مثال اگر با کشوری مثل پاکستان که ما بهترین رابطه سیاسی را با آن داریم، بحث منافع شود هرکس چکش خود را می‌زند یعنی روابط خوب سیاسی هنگام مذاکره باعث نمی‌شود کشورها از منافعشان بگذرند و در طول فرآیند مذاکرات قدرت چانه‌زنی برای حفظ منافع ملی ملاک اصلی است و روابط سیاسی رتبه دوم را می‌گیرد در رای‌گیری‌ها وقتی تمام مذاکرات تمام شده، بحث‌های سیاسی حرف اول را می‌زند. باید به این نکته توجه کرد که هرچقدر روابط سیاسی را با دنیا تسهیل کنیم کار مذاکره ساده‌تر می‌شود، اما اینکه کشورها بخواهند چنگ به منافع ما بزنند یا منافع خودشان را حفظ کنند، برایشان در اولویت است و این منافع را فدای روابط خوب سیاسی با ما نمی‌کنند.

پس با این وصف نباید امیدی برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی داشته باشیم؟

نه، اتفاقا برعکس، می‌بینید ۱۵۱ کشور عضو شده‌اند؛ کشورهای ضعیف و قوی و عجیب و غریبی هستند که می‌شود گفت اگر این عضو شده، چرا من نمی‌توانم عضو شوم.یک نکته‌ای را هم بگویم؛ بسیاری از کشورها تمایلشان این است که ایران عضو WTO شود، نه اینکه دوستدار ما هستند.به این دلیل که وقتی یک یا ۱۰ کشور بیرون از WTO باشند تعامل با این کشورها سخت می‌شود و در حال حاضر ایران و روسیه اقتصادهای بزرگ بیرون از WTO هستند و سایر کشورهای عضو علاقه‌مند به عضویت این کشورها برای تعاملات بیشتر هستند. ما هم با تغییرات مکرر قوانین‌مان می‌توانیم برای سایر کشورها دردسرساز باشیم، اما به دلیل عدم عضویت در WTO نمی‌توانند شکایت کنند بنابراین علاقه‌مند به نظام هماهنگ تجارت جهانی در ایران نیز هستند.

مشکلات اقتصادی کشور از اواسط سال گذشته شدت گرفت و در سال‌جاری نیز ادامه داشت این مسائل قطعا بر صادرات بی‌تاثیر نبود به طوری که صادرکنندگان در سال‌های گذشته ارزآوری زیادی داشتند، اما اکنون بازارهای خود را از دست داده‌اند و صادرات آنها به شدت کاهش یافته است. به نظر جنابعالی چه تفاوت‌هایی از نظر کیفیت صادرات و ارزآوری نسبت به سال‌های گذشته، وجود دارد؟

چرا می‌گویید ارزآوری کم شده؟

با کم شدن صادرات متعاقبا ارزآوری کاهش می‌یابد. آمارها نشان می‌دهد که صادرات برخی صادرکنندگان نمونه سال‌های گذشته کم شده است.

منابعی مثل اکونومیست، صادرات کشور، نفت و غیر نفت را روی هم می‌ریزند و واردات کشور را هم همینطور پیش‌بینی می‌کنند که صادرات رشد خواهد داشت یا خیر، یعنی افزایش قیمت نفت و افزایش بهای کالاهای جهانی در بخش‌های واردات و افزایش قیمت نفت در بخش صادرات را تحلیل می‌کنند و وقتی می‌گویند صادرات ایران ۱۰درصد کاهش پیدا خواهد کرد ۹۰درصد اوقات براساس پیش‌بینی قیمت نفت است، زیرا سهم بسیار بزرگی در صادرات کشورمان دارد، لذا کاهش صادراتی که این منابع گزارش می‌دهند با آمارهای ما فرق ماهوی دارد. ما به طور خاص سراغ صادرات غیرنفتی رفتیم که عدد کوچکی در کل صادرات کشور است. آمارهای گمرک مبنای مذاکره و تحلیل‌مان است و برای اینکه اختلاط نشود از سال گذشته تصمیم گرفتیم میعانات گازی را جدا حساب کنیم. به همین دلیل از سال ۸۶ به صورت تفکیکی حساب کردیم و خوشبختانه آبرویمان هم حفظ شده یعنی هم میعانات گازی و هم صادرات غیرنفتی رشد داشته است.

اما این رشد، شامل همه اقلام صادراتی نمی‌شود…

من حرف شما را قبول دارم. نرخ رشدها با هم تفاوت دارد و امسال نرخ رشد در صادرات کالاهای غیرنفتی کمتر بوده، اما رشد وجود دارد، ارزآوری هم هست. رشد وزنی هم داشتیم فکر کنم در ۵ ماهه ابتدای امسال ۵درصد رشد وزنی داشتیم. نهایتا اینکه صادرکنندگان با امیدواری بیشتری می‌آیند و مثل سال‌های قبل حضور مقامات ارشد برایشان خوشحال‌کننده است، اما ذکر این نکته لازم است؛ کشورمان ایران با ۷۰میلیون جمعیت و شان و جایگاه ۲۵۰۰ ساله، این عددها برازنده‌اش نیست.درست است، امسال به دلیل اینکه صادرات غیرنفتی‌مان به ۲۰میلیارد رسیده جشن می‌گیریم، اما به نظر می‌رسد آمارهای‌ ما در مقایسه با برخی همسایه‌های‌مان مثل ترکیه و امارات فاصله زیادی دارد و باید خیلی بیشتر کار کنیم. آرزوها و ایده‌های‌مان باید بزرگ باشد. این به معنی نفی جشن صادراتی‌مان نیست. در مقایسه با گذشته خوب کار کردیم، اما ما باید رقبای بیرون را هم زیر نظر داشته باشیم که با سرعت در حال رشد و سرمایه‌گذاری هستند، لذا باید تدابیری اندیشیده شود که رسیدن به رقبا هدف قرار داده شود نه بهتر بودن نسبت به گذشته. اگر با این نقطه‌نظر نگاه کنیم آره، باید یک فکرهایی کرد.

رویکرد دولت نهم به صادرات بیشتر معطوف به شرق بوده است، اما نتایج آن چندان مطلوب نیست و بازارهای جدید و متفاوتی شکل نگرفته است.

تجارت با شرق بیشتر جنبه واردات داشته تا صادرات، ما خیلی از کالاها را از غرب می‌خریدیم و به محض بروز مشکل سیاسی برای ورود به ایران تحریم می‌شد. ما دیدیم با وجود سود سرشاری که به غرب می‌رسانیم بعضی اوقات اگر دلشان بخواهد ما را اذیت می‌کنند. معنای نگاه به شرق این بوده است.