باهو کلات و رویای بازگشت به روزگار رونق
باهو به زبان بلوچی به سرزمین بسیار آبادان و سرسبز گفته میشود. به روایتی وقتی قجرها به سرزمین بلوچستان و به باهو قدم نهادند، از سرسبزی منطقه در شگفت شدند و به این همه زیبایی و آبادانی به به گفتند.
نرجس خاتون براهویی
باهو به زبان بلوچی به سرزمین بسیار آبادان و سرسبز گفته میشود. به روایتی وقتی قجرها به سرزمین بلوچستان و به باهو قدم نهادند، از سرسبزی منطقه در شگفت شدند و به این همه زیبایی و آبادانی به به گفتند. پس بلوچ آن را باهو خواند.
دشت باهو یا همان باهو کلات در شرق چابهار واقع است و یکی از حاصلخیزترین و سرسبزترین مناطق بلوچستان در طول تاریخ محسوب میشده است.
رودخانه باهو که ادامه رودخانه سرباز در دشت باهو است، دلیل این حاصلخیزی است.
این رودخانه به دلیل وسعت حوضه آبگیرش و نیز ویژگیهای خاص زمین شناختی آن که قادر است جریان زیرزمینی آب را میسر سازد، بهرغم نامنظم بودن بارندگی تقریبا همواره دارای آب است.
از طرف دیگر سفرههای آب زیرزمینی در حاشیه رودخانه، منبع دیگری برای آب زراعت در منطقه ارائه میدهد و وجود آبادیهای وسیع را در دشت باهو توجیه میکند. حافظه بلوچ دوران آبادی و رونق دشت باهو را به خاطر دارد که از هر تخم محصول ۱۸۰تخم برداشت کرده است، بذر پاشیده است (هر قدر که داشته) و سالی سه بار از خاک، محصول برداشته است. در نظر آنان اگر سدی بر رودخانه باهو ساخته میشد، کسی از پس برداشت محصول در دشت بر نمیآمد.
خشکسالیهای پیاپی بارها خاطره این آبادانی را به یادگاری از گذشته تبدیل کرده است.
خشکسالی دورهای بهویژه دهه ۴۰ و پس از آن هفت سال اخیر، بسیاری از کشاورزان را جاکن کرده است و سبب مهاجرت مردم منطقه در جستوجوی نان و کار به کشورهای حوزه خلیج فارس و پاکستان و شهرهای شمالی ایران شده است.
برای منطقهای که بیش از نیمی از جمعیت آن به کار کشاورزی تعلق خاطر دارد.
در واقع کشاورزی ساختار جامعه و روابط میان گروههای جامعه را شکل داده است، از بین رفتن آن به معنای از هم پاشی ساختار جامعه است. از اینرو در دهه ۴۰ برای جلوگیری از آسیبهای خشکسالی و استفاده از امکانات منطقه از جمله منابع آبی و جلوگیری از هدررفت آن طرح ساخت سد پیشین بر روی رودخانه سرباز مورد مطالعه قرار گرفت. ساخت سد از دهه ۵۰ آغاز شد.
اما وقوع انقلاب اسلامی و سپس جنگ پروژه، ساخت سد را معوق گذاشت تا اینکه در دوران سازندگی سرانجام سد تکمیل و در اوایل دهه ۷۰ آبگیری شد.
گنجایش مخزن این سد، ۱۷۵میلیون متر مکعب آب است که میتواند آب موردنیاز ۶۵۰۰هکتار اراضی قابل کشت منطقه را تامین کند.
پروژه کشاورزی دشت باهو، طرح مکمل سد پیشین به شمار میرود که دولت برای جلوگیری از مهاجرت نیروی کار کشاورزی در منطقه، ایجاد اشتغال از یک سو و آبادانی منطقه که خودبهخود امنیت را در منطقه به ارمغان میآورد، تدبیر کرده است.
از این رو و بر اساس این طرح، دولت ۶۰۰۰ هکتار از اراضی دشت را شبکه بندی و کانال کشی کرده و در اختیار ۱۳۰۰ کشاورز از طریق بانک زمین (شعبه سرمایهگذاری بانک کشاورزی) گذارده است.
واگذاری زمین با تسهیلات اعطایی کشاورزان را پس از ۷ سال خشکسالی به آبادانی دشت باهو و رونق زندگی امیدوار کرد. به دلیل آب و هوای گرم و مرطوب در این منطقه امکان کشت در هر ۱۲ ماه سال وجود دارد.
انواع میوههای گرمسیری مانند انبه، موز، نارگیل، آناناس، زیتون محلی یا گوا و پاپایا، صیفی جات و غلات محصولاتی است که در این منطقه به عمل میآید.
بنابراین حدود ۱۵۰۰هکتار از اراضی این طرح باغ موز و انبه است و ۴۰۰۰ هکتار دیگر ، اراضی زراعی است.
بانک کشاورزی این زمینها را با اعطای وام با بهره ۱۳درصد و به صورت اجاره به شرط تملیک واگذار کرده است.
برای کشاورزانی که ۷سال با خشکسالی دست و پنجه نرم کرده بودند و بیابان سفید و برهوت را پیش روی داشتند، این زمینها فرصتی دیگر برای زندگی و فعالیت ارائه داد. بنا به گفته کشاورزان منطقه، آنها از فعالیت خود در دو سال گذشته برداشت مناسبی کردهاند. هندوانه زمستان پارسال کشور را جالیزهای باهو تامین کرده است.
با این همه از آنجا که کشاورزی در بلوچستان با مخاطرات و ریسکهای فراوان همراه است، به نظر میرسد حمایت دولت کافی نبوده است.
توفان گونو محصول تابستان سال قبل منطقه را نابود کرد و حداقل۳۰۰ هکتار از باغهای موز از بین رفت.
برخی تاسیسات خراب شد و بیش از هزار حلقه چاه آب که برای استفاده از سفرههای زیرزمینی حفر شده بود هم پر شد و در نتیجه کشاورز ماند و دستان خالی و اقساط وام بانک با بهره ۱۳درصدی.
این علاوهبر ضرری است که باغداران به ویژه موزستانها از ناحیه سیستم آبیاری قطرهای که برای آبیاری این باغ توسط کارشناسان طراحی شده بود، متحمل شدند.
خلیل درخشان از کشاورزان باهو میگوید، زمینهای کانال کشی و شبکه بندی شده که تحویل ما شده است، برای باغهای موز سیستم آبیاری قطرهای را پیشبینی کرده است که خود باعث خشک شدن ۳۵۰ هکتار باغ موز شد و مجبور شدیم کلی هزینه کنیم تا این سیستم را تغییر دهیم.
وی میگوید، ما سالانه حداقل ۱۰میلیون تومان برای هر هکتار باغ موز هزینه میکنیم و این علاوه بر وام دولت است.
این در حالی است که مطابق قانون احیا و نوسازی و تجمیع اراضی کشاورزی در حاشیه مرز، ۸۵درصد هزینه زیر ساختها بر عهده دولت است و ۱۵درصد هزینه را کشاورز از طریق وام اعطایی با بهره ارزان قیمت برای توسعه و یکسان سازی پرداخت میکند.
وی که مدیر تعاونی تولید دشت طلایی باهو است، میگوید ما برای مقامات نامه نوشتیم و تقاضای بخشودگی وامهای اعطایی به دلیل آسیبی که توفان گونو به کشاورزی و به طور کلی به زندگی در این منطقه وارد کرده است، کردیم ولی تا به حال با اینکه دولت خود را بارها حامی کشاورزان اعلام کرده،ترتیب اثری به تقاضای ما داده نشده است و در پاسخی که بانک مرکزی به دفتر رییسجمهور نوشته است، بخشودگی وامها یا حتی اعطای وام با بهره ارزان را منوط به تامین بودجه برای آن کردهاند. در نتیجه پاسخ برای ما فعلا نه است.
درخشان میگوید، دشت باهو در ۲۰کیلومتری مرز قرار دارد، هر گونه آبادانی در این ناحیه به معنای افزایش ساکنان و امنیت بیشتر است. مرز را با سرباز نگه نمیدارند، مرزنشینان خود مرزدار هم هستند.
از طرف دیگر رونق کشاورزی بسیاری از کشاورزان مهاجر را که به کشورهای عربی مثل دبی و ابوظبی رفتهاند به خانه باز میگرداند. کشاورز بلوچ، بلوچستان را آباد میکند، با هوای گرمش، با سیل و توفانش کنار میآید، پس چرا امکانات را و خانهاش را باید از او دریغ کرد؟ هر هکتار زمین برای ۲۵۰۰۰نفر شغل ایجاد میکند و صنایع مکمل را رواج میدهد.
این برای دولت سرمایهگذاری با سود فراوان است.استان سیستان و بلوچستان عقب ماندهترین استان کشور است.
آب و هوای گرم و بیابانی و کمبود منابع آبی میتواند گاه فقر عجیب منطقه را توجیه کند، اما بیش از همه اینها، این فقدان برنامهریزی صحیح برای استفاده از امکانات منطقه یا چگونگی برنامههای حمایتی است که مهمترین دلایل ادامه جریان فقر و محرومیت را در جامعه ارائه میدهد.
ارسال نظر