موفقیت شرکت‌ها و توفیق ذی‌نفعان

گروه بازرگانی- نخستین بخش گفت‌وگو با فاطمه دانشور، رییس کمیسیون اخلاق کسب‌و‌کار و مسوولیت اجتماعی بنگاه‌ها در اتاق ایران، چهارشنبه هفته گذشته منتشر شد که امروز بخش پایانی آن را می‌خوانید: نقش اتاق ایران به عنوان مادر تشکل‌ها در این زمینه چیست؟ به هر حال فقدان معرفت مدرن و آگاهی از ساز و کار این قبیل موضوعات نوپدید آن هم با چنین دامنه‌ای می‌تواند به فرصت‌سوزی منجر شود و این مفاهیم را همچنان در محاق نگه دارد؟

یکی از موضوعاتی که امروزه بسیار زیاد دیده می‌شود، این است که شرکت‌های بزرگ در ایران که عمدتا شرکت‏های نیمه‌دولتی یا خصوصی وابسته به دولت هستند و پیوندهای بسیار قوی با دولت‏ دارند و موسسات خیریه با توجه به توان مالی این شرکت‌ها، برای تامین هزینه‌های خود معمولا به سراغ آنها می‌روند. یکی از کارهایی که مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها می‌تواند انجام دهد، هدفمند کردن این درخواست‌ها است؛ یعنی با طراحی راهکارهایی، سود شرکت نیز در این امور لحاظ شود. از طرف دیگر امروزه شرکت‌ها در ایران هر کدام فضای خاص خود را پیدا کرده‌اند و در حال رشد هستند و می‌خواهند مستقل از دولت، فضای کسب‌وکار جدیدی را به وجود آورند. شرکت‏های دولتی که به سمت خصوصی شدن در حرکت هستند، به بنگاه‏هایی تبدیل می‌شوند که اشخاص حقیقی مالک آنها هستند و در برنامه‌ریزی‌های خود به دنبال برنامه‏های بلندمدت و افق‌های ۵۰،۲۰،۱۰،۵ و ۱۰۰ ساله هستند، برنامه‌ای مدون برای گسترش شرکت خود تعریف می‏کنند و با ترسیم یک افق بلند مدت، خود به خود مسوولیت اجتماعی شرکت‏ها برای آنها معنی پیدا می‌کند و درک می‌کنند که موفقیت شرکت، در گرو موفقیت ذی‌نفعان است.

درست است به هر حال وقتی شرکتی متعهد به مسوولیت اجتماعی باشد، با توجه به همین خاستگاه سرمایه‌گذاران خارجی را جذب می‌کند. قیمت سهامش در بورس بالا می‌رود و... .

بهترین روش از دیدگاه من تغییر افق دید مدیران ما و رفتن آنها به این سمت است که هدف کسب وکار ارائه سرویس مناسب و ایجاد ارزش افزوده هم هست و نه صرفا به‌ دست آوردن سود صرف. چون زمانی که دارایی‌های شرکت از حدی فراتر ‏رود، دیگر برای صاحبان آن افزایش درآمد صرف، در اولویت اول نیست و به دنبال موضوعاتی مثل رشد کسب‌وکار، افزایش کارمندان و معروفیت برند هم خواهند بود.

CSR مفهومی است که در کنار خود چند ابزار دارد. یکی از آنها بازاریابی اجتماعی یا بازاریابی خیرخواهانه است؛ به عنوان مثال شرکتی گفته است با خرید شما از محصولات این شرکت، من بخشی از این درآمد خود را برای کمک به چند هزار کودک در ده‌ها شهر و روستا اختصاص می‌دهم و این امر سبب جذب مشتری بیشتری برای آن شرکت شده‏ است؛ این شرکت در واقع از مفهوم CSR به عنوان یک ابزار مارکتینگ استفاده کرده است. مثال‌های بی‌شماری از این دست وجود دارد و می‌توان از مفهوم CSR برای حساسیت اجتماع نسبت به مسوولیت اجتماعی و برای افزایش بازار شرکت به جای هزینه‌های بالای تبلیغات استفاده کرد. امروزه در تمام دنیا این موضوع رواج دارد، اما در ایران این مساله هنوز جا نیفتاده که از مفهوم CSR به عنوان یک ابزار مارکتینگ استفاده کنند. در پروژه‌ای که یونیسف ۳ یا ۴ سال پیش آن را شروع کرد، این موضوع تا حدی مطرح شد، ولی چون مفهوم CSR در ایران روشن نبود از آن به طور مستقیم در فعالیت‌های مرتبط استفاده نشده و بیشتر در حد همان فعالیت خیرخواهانه باقی ماند.

البته ممکن است صاحبان کسب‌و‌کار بگویند با وجود بیمه و مالیات چرا باید به این هزینه‌ها هم تن داد؟

اول باید بگویم که مسوولیت اجتماعی هزینه نیست؛ به نوعی مدیریت اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی یک بنگاه اقتصادی است، اما بیمه و مالیات بخشی از مسوولیت‌های قانونی شرکت محسوب می‌شود. در حالی که ما می‌گوییم مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها فعالیتی فراتر از حداقل الزامات قانونی به صورت داوطلبانه است. به عبارت دیگر هیچ شرکتی را نمی‌توان مجبور به انجام فعالیت در زمینه مسوولیت اجتماعی شرکتی کرد. از سوی دیگر امروزه بر همه آشکار شده است که دولت‌ها به تنهایی از پس مشکلات جامعه برنمی‌آیند و حل چالش‌های امروز جهان بدون کمک شرکت‌ها و سازمان‌های مردم ‌نهاد امکان‌پذیر نیست. به همین منظور می‌بینید که بخش خصوصی و چگونگی درگیر کردن آن بحث اصلی بسیاری از اجلاس‌های بین‌المللی سازمان ملل، داووس و ... است. حتی بسیاری از رهبران دنیا چون بلر، گورباچف، نخست وزیر سابق سوئد، رییس‌جمهور سابق اتریش و ... امروز آغازگر اقدامات و ابتکاراتی در کنار مدیران شرکت‌ها هستند تا هرچه موثرتر بخش خصوصی را درگیر چالش‌های اجتماعی و زیست محیطی جهان کنند و کار جامعه را به بازیگران اصلی آن که سازمان‌ها و جامعه مدنی هستند، واگذارند.

چگونه باید این موضوع را به مسوولان بنگاه‌های اقتصادی تفهیم کرد و آنها را مجاب به تغییر استراتژی‌شان کرد؟

الزامات بین‌المللی شدن و ایجاد فضای رقابتی خود به خود شرکت‌ها را به این سمت می‌برد، اما مهم‌ترین عامل، معرفی ابزارهای پیاده‌سازی مسوولیت اجتماعی شرکتی است و مدیران در این ابزارها یک منفعت مشخصی را برای خود می‌بینند؛ بنابراین اگر از این ابزارها، دستورالعمل‌ها، استانداردها، معاهده‌ها و پیمان‌های بین‌المللی آگاه شوند در پیوستن به آنها تردید نخواهند کرد.