ذخیره‌سازی علیه بازار

مهران موسوی خوانساری: قیمت برنج در مردادماه ارزان می‌شود؛ این وعده‌ای است که مسوولان به مردم می‌دهند.

به‌طور کلی ایرانی‌ها و به‌خصوص بعضی اقوام این مرز‌و‌بوم اگر برنج سر سفره‌هایشان نباشد، غذاهای دیگر هم درست‌وحسابی از گلویشان پایین نمی‌رود و انگار که چیزی را گم کرده‌باشند، آنقدر این طرف‌ و ‌آن‌طرف سفره را می‌کاوند که گویی هرچه در سفره چیده شده، غذا نیست الا طلای سفید رویی به‌نام برنج. معمولا طلا مورد علاقه مردم است و طلای سفید هم از قاعده مزبور جدا نیست به‌خصوص که این طلا برخلاف طلاهای دیگر، مستقیما با خورد و خوراک سر و کار دارد! به همین دلیل است که هر چیزی درباره برنج با حساسیت دنبال می‌شود و هر اظهارنظری پیرامون آن با دقت مورد تحلیل قرار می‌گیرد. یکی از این اظهارنظرها، همین ماجرای ارزان شدن قیمت برنج در ماه دوم فصل تابستان است که از جمله دبیر انجمن برنج درباره آن سخن گفته‌است: «معمولا قیمت برنج در تیرماه در گران‌ترین موقع سال است، زیرا تولید سال قبل در بازار رو به کاهش رفته و انبارها از برنج خالی‌ شده‌اند، اما پس از برداشت برنج و عرضه به بازار، بهای برنج با یک شوک قیمتی رو به کاهش می‌گذارد.»

این توضیح جمیل علیزاده شایق در واقع معطوف به خبری است مبنی بر آنکه قیمت برنج افزایش یافته تا حدی‌که یکی از سایت‌های خبری، حتی از رسیدن قیمت هر کیلو برنج به چهار هزار تومان در بعضی نقاط کشور هم سخن رانده است، اما آیا این افزایش قیمت تنها به دلیل خالی شدن انبارها از برنج برداشت‌شده در سال قبل است؟

رییس سازمان بازرگانی استان مازندران برخلاف نظر دبیر انجمن برنج معتقد است که عوامل دیگری را هم باید در این رابطه مقصر قلمداد کرد: «افزایش قیمت برنج، ناشی از نوسانات جهانی قیمت غلات و جوسازی برخی سودجویان است.» این درحالی‌است که محمد قبله، معاون کالاهای مصرفی و خدمات عمومی سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان، یک دلیل دیگر را باعث افزایش یافتن قیمت برنج اعلام می‌کند: «قیمت برنج تابع عرضه و تقاضا است و اگر اکنون افزایش قیمتی مشاهده می‌شود، برداشت ما این است که وضعیت عرضه نسبت به تقاضا دچار اختلال شده‌است.»

برآیند این اظهارنظرات نشان می‌دهد که حداقل سه دلیل عمده شامل اختلال در عرضه و تقاضا، نوسانات جهانی قیمت و تاثیر عملکرد سودجویان باعث گران شدن بهای برنج در بازار شده‌است؛ دلایلی که فصل مشترکشان نه در این سوی مرز که فراتر از مرزهای ایران و در پس واژه‌ای به نام «واردات» قابل جست‌وجو است.

همه مخالفان و موافقان واردات

به نظر می‌رسد اینکه گفته می‌شود عرضه و تقاضا یکی از مهم ترین مؤلفه‌های تنظیم بازار برنج به‌حساب می‌آید، منطبق با واقعیت باشد به‌خصوص که همزمانی بالا و پایین رفتن قیمت این محصول با داغ شدن دوباره بحث‌ها پیرامون واردات برنج به کشور و حرف‌و‌حدیث‌ها درباره اشباع شدن یا نشدن بازار با محصول تولیدی دیگر کشورها، صحت این موضوع را تقویت می‌کند.

وقتی برنج گران است، اما مسوولان قول ارزان شدن آن را از مردادماه می‌دهند و زمانی‌که صحبت از چرخه عرضه و تقاضای برنج و تاثیر آن بر قیمت این محصول در بازار به میان می‌آید، طبیعی است که سیر مشخص این جریان به سمت واردات بی‌رویه رفته و عکس‌العمل دست‌اندرکاران آشنا به امور را در این‌باره موجب گردد.

براساس آمار اعلام شده، گفته‌می‌شود سرانه مصرف برنج در کشور از ۳۶ تا ۴۴ کیلوگرم متغیر است که براساس این سرانه، سالانه باید ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تن برنج به کشور وارد شود. این درحالی‌است که حجم واردات ایران چیزی حدود دو برابر این میزان یعنی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن است. مشخص است اگر این آمار صحت داشته‌باشد و این میزان برنج به کشور وارد شود، چرخه عرضه و تقاضا دستخوش تغییرات شگرفی می‌شود. البته همه هم این آمار را تایید نمی‌کنند. از جمله یکی از مخالفان عدد و رقم‌های اعلام شده برای واردات برنج به کشور، جبار کوچکی‌نژاد نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی است که همه چیز را براساس حدس‌وگمان می‌داند: «آمارهای اعلام شده از واردات برنج غیرواقعی و براساس حدس‌وگمان است... سالانه حدود سه‌میلیون و ۲۰۰ هزار تن برنج در کشور مصرف می‌شود که از این مقدار، دو میلیون و ۲۵۰ هزار تن در کشور تولید می‌شود و حدود ۸۰۰ هزار تن برنج نیز از طریق واردات تامین می‌شود.»

جالب آنکه دیگر نماینده رشت در مجلس برخلاف کوچکی‌نژاد، نه فقط معتقد است که انبارها مملو از برنج خارجی است، بلکه حتی در این کار دست مافیا را هم دخیل می‌بیند. حسن تامینی لیچانی: «هیچ شکی نداریم که دست‌هایی در کار هستند که واردات برنج را با سود کلان مدیریت می‌کنند و هدف اصلی آنها نیز تغییر ذائقه مردم و وابسته کردن کشور به برنج تولیدی سایر کشورها است... در سال‌های گذشته اقداماتی برای صدور مجوز واردات برنج از برخی کشورها انجام شده که نتیجه آن زیان دیدن بسیاری از برنجکاران شمالی و ایجاد سودهای میلیاردی برای مافیای واردات برنج بود.»

این دو نظر در واقع مشتی است نمونه خروار، عقایدی که پیرامون واردات برنج به کشور مطرح می‌شود. البته لازم به گفتن نیست که طرفداران نظریه دوم، به مراتب بیش از دسته اول هستند آنچنان‌که حتی خطیبان نماز جمعه را نیز در بر می‌گیرد. اواخر خردادماه جاری، یکی از خبرگزاری‌های کشور، سخنان آیت‌الله نورالله خطیب امام جمعه ساری را منتشر کرد که او از واردات بی‌رویه برنج انتقاد کرده‌بود: «وزارت کشاورزی باید به کشاورزان بها دهد و از واردات مرکبات، برنج و محصولات کشاورزی به استان و کشور در زمان برداشت محصول ممانعت کند.»

اما وزارت کشاورزی دقیقا می‌تواند چه اقداماتی در این زمینه انجام دهد؟ برای رسیدن به پاسخ به این سوال باید مروری بر گذشته داشت و برای این منظور، به تابستان سال پیش نگاهی دوباره کرد. مردادماه ۸۹ بود که اعلام شد با توافق وزارتخانه‌های جهاد کشاورزی و بازرگانی، واردات برنج به کشور در فصل برداشت به مدت چهار ماه ممنوع می‌شود. در همان زمان، سخنگوی وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد: «در فصل تولید که محصولات داخلی وارد بازار می‌شود، تعرفه افزایش یافته و در نوروز با افزایش میزان مصرف، تعرفه به صفر یا چهار درصد تغییر می‌یابد.»

جالب آنکه وزارت کشاورزی همزمان از ترفندی هم پرده برداشت که معمولا واردکنندگان برنج آن را به اجرا در می‌آورند تا از این طریق به سودهای بیشتری دست یابند: «دولت برای تنظیم بازار در ایام پرمصرف، مجوز واردات صادر می‌کند، اما واردکنندگان پس از ورود کالا، به جای عرضه، آن را در سردخانه ذخیره و پس از افزایش تعرفه‌ها با قیمت بیشتر به بازار وارد می‌کنند.» به این ترتیب مشخص می‌شود که ابزار دولت (و به طور مشخص وزارت جهاد کشاورزی) برای مقابله با واردات بی‌رویه، حربه ممنوعیت با یاری گرفتن از تعرفه‌ها است؛ در حالی‌که به باور خود دولتمردان هم این روش نتوانسته است پاسخ درخوری به وضعیت بازار برنج در ایران بدهد.

اما به هرحال آنچه مسلم است اینکه روش فوق، امسال نیز چون سال‌های پیش‌تر، به بوته آزمایش گذاشته می‌شود آنچنان که اوایل تیرماه سال جاری، مدیرکل تامین و توزیع کالای وزارت بازرگانی از تصمیم وزیر جهاد کشاورزی برای کنترل واردات برنج خبر داد: «براساس آخرین نظر وزارت جهاد کشاورزی که به وزارت بازرگانی اعلام شده‌است، تعرفه واردات برنج از ۳۱ تیرماه تا اول بهمن‌ماه امسال به ۹۰ درصد افزایش می‌یابد.» ولی آیا چنین سیاستی با توجه به آنکه واردکنندگان برنج، دست متولیان را خوانده‌اند و به شکل و شیوه خودشان سعی در تسخیر بازار داخلی با محصولات خارجی دارند، متضمن به تعادل رساندن بازار برنج است؟

گاهی به داخل هم نگاه کن!

دبیر انجمن برنج معتقد است که ممنوعیت واردات برنج به کشور کمکی به حل مساله گرانی این محصول یا تعادل در عرضه و تقاضای آن نمی‌کند. جمیل علیزاده شایق، عامل مهم در تعیین قیمت برنج را نه مرتبط با این حوزه که به افزایش قیمت محصولات دیگر مربوط می‌داند. یک عامل دیگر که بسیار بر قیمت برنج موثر است افزایش تورم مواد غذایی است [آنچنانکه] به‌طور حتم گرانی گوشت و مرغ، بر قیمت برنج هم تاثیرگذار است.»

این اظهارنظر در واقع انگشت اتهام را از جانب واردات برنج دور کرده و به سمت‌وسوی دیگری نشانه می‌رود، اما وقتی گفته‌می‌شود باید نگاه را از آن سوی مرزها به داخل کشور آورد و وضعیت نه چندان بسامان بازار برنج را در داخل مرزهای خودمان جست‌وجو کنیم، آن وقت علاوه بر تمرکز روی افزایش قیمت گوشت و مرغ، یک عامل مهم دیگر هم که می‌تواند بر این بازار تاثیرگذار باشد، پیش چشم آورده می‌شود: خشکسالی.

خشکسالی ودست‌وپنجه نرم کردن با کم‌آبی آن هم در شرایطی که برنج از جمله محصولات رشد‌کننده در داخل آب است، از جمله موارد مهمی است که به نظر باید در داستان برنج بسیار بیشتر به آن پرداخته شود. براین اساس، اواسط اردیبهشت‌ماه امسال بود که محسن کوهکن، نماینده پر نفوذ مردم لنجان (که از جمله مناطق برنج‌خیز ایران محسوب می‌شود) در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها گفت: «به دلیل نبود آب کافی در شهرستان لنجان، برنج‌کاران به کاشت محصولات دیگر روی آورده‌اند و هم‌اکنون کشت و تولید برنج در این منطقه تنها به اندازه مصرف خود تولیدکنندگان است.»

این امری بدیهی است که کاهش تولید یک محصول اگر توام با عدم کاهش مصرف آن شود، باعث گرانی محصول مزبور خواهد شد درحالی‌که به نظر نمی‌رسد برنج لنجان با افزایش شدید قیمت مواجه شده ‌باشد (اگرچه این برنج از ابتدا هم نرخ بالایی داشت.) بعضی کارشناسان علت این امر را در کاهش مصرف برنج لنجان از جانب مصرف‌کنندگان (حداقل در اصفهان) آن هم از زمانی می‌پندارند که گفته می‌شد برنج این ناحیه از کشور، یکی از اصلی‌ترین علت‌های شیوع بیماری ام.اس در اصفهان است. (اصفهان را به‌عنوان پایتخت بیماری ام. اس در کشور می‌شناسند.)

یک متخصص آلودگی زیست‌محیطی در استان اصفهان، قریب دو سال پیش این موضوع را تایید و آن را رسانه‌ای کرد تا وحشت عمومی نه فقط مصرف‌کنندگان که تولیدکنندگان را هم در برگیرد: «با توجه به اینکه از چند سال گذشته، موضوع تاثیر برنج لنجان بر افزایش بیماری ام. اس مطرح بود، تحقیقی در این زمینه انجام شد که [برمبنای آن مشخص گردید] فلز کادمیم موجود در برنج لنجان که بیش از سایر مناطق است، سبب افزایش بیماری ام.اس شده‌است.»

اعلام نتیجه این تحقیقات البته موجب گرانی و نایابی برنج لنجان در بازارها نشد، اما در عین حال مورد تایید مراجع رسمی نیز قرار نگرفت و از جمله یک عضو پژوهشکده‌ای در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که مدعی بود او نیز تحقیقات فراوانی در این‌باره انجام داده‌است، موضوع ارتباط مصرف برنج لنجان با بیماری‌ ام.اس را به کلی رد کرد: «باتوجه به اینکه مکانسیم ایجاد بیماری ام.اس در بدن کند و ملایم است، به همین منظور احتمال وجود عامل بیماری‌زا در مواد غذایی که در سال کمتر از دیگر مواد مصرف می‌کنیم، بیشتر است، اما برنج لنجان از مواد خوراکی است که در طول سال بسیار زیاد توسط افراد مصرف می‌شود، به همین خاطر احتمال اینکه عامل بیماری‌زا در برنج باشد را رد می‌کنم.» اما به‌هر حال اعلام عمومی این احتمال، کار خودش را کرد و بر تولید و مصرف این برنج مرغوب کشور نیز اثر گذاشت تا بازار عرضه و تقاضای برنج لنجان هم به شکلی دستخوش تغییر شود.

برنج گران هست، نیست؟!

برنج فعلا گران است و دلیل آن هم هرچه باشد تاثیری در اصل قضیه ندارد. برنج همیشه خبرساز بوده چه آن زمان که جنجال واردات برنج آلوده به کشور رسانه‌ای شد (۹۹ درصد واردات برنج به ایران از سه کشور امارات، هند و پاکستان صورت می‌گیرد) و چه زمانی که با ممنوعیت کلی واردات این محصول به کشور، برای مدتی اقتصاد امارات تحت تاثیر قرار گرفت. برنج محصولی استراتژیک است که همیشه محل بحث بوده و امروز هم گرانی آن و نیز علت‌های این افزایش قیمت، نقل محافل است.

البته برخی مسوولان معتقدند که برنج اصلا گران نشده که کسی بخواهد در این باره حرفی بزند! معاون بهبود تولیدات گیاهی گیلان یکی از این افراد است که با رد افزایش قیمت برنج، همه را به استفاده از این طلای سفید دعوت می‌کند: «باتوجه به ثابت بودن هزینه‌های تولید برنج (کاشت، داشت و نهاده‌های مورد نیاز)، افزایش قیمتی در سال جاری پیش‌بینی نمی‌شود. ممکن است هزینه‌های برداشت و هزینه‌های حمل با توجه به هدفمندی یارانه‌ها افزایش داشته‌باشد که در این صورت نسبت به کل هزینه‌های تولید برنج، رقم قابل‌توجهی نخواهد شد.»