طرح تحول نظام توزیع به کجا رسید؟
فروشگاههای زنجیرهای در بوته فراموشی
نفیسه آفرین زاد- اگر به چندسال پیش برگردیم و خبرهای مرتبط با راهاندازی فروشگاه نوین زنجیرهای را مرور کنیم تردید به دل راه نخواهیم داد که اتفاقی بزرگ در راه است، چنانکه در همان زمان معاونان وزیر بازرگانی پی در پی از تجدید ساختار این نوع فروشگاه سخن میگفتند و از پایان حیات فروشگاههای سنتی خبر میدادند، اما ... اینکه رییس مرکز اصناف و بازرگانان وزارت بازرگانی با افتخار از تاسیس شعبههای ۲۵ گانه فروشگاههای زنجیرهای ترکیه در تهران و شهرهای بزرگ کشور خبر میدهد و اینکه رییس اتاق بازرگانی مازندران این اقدام سرمایهگذاران ترکیهای را به مثابه عقیم ماندن بخش خصوصی کشور در تشکیل فروشگاههای زنجیرهای بزرگ به عنوان مهمترین نماد نظام توزیع توسعه یافته ارزیابی میکند، بهانهای شد تا تنها سه روز پس از روز ملی اصناف، دنبال پاسخی برای این پرسش باشیم که چگونه است که از یک سو، رییس شورای اصناف کشور میگوید که فاتحه توزیع سنتی خوانده است و از سوی دیگر، مسیر آن قدر برای کشورهای دوست و همسایه هموار میشود که گوی رقابت از دست خودی خارج و به دست دیگری میافتد.
چندی پیش غلامرضا عشریه، رییس اتاق بازرگانی مازندران در نامهای سرگشاده به محمد نهاوندیان، رییس اتاق ایران، از طرح راهاندازی فروشگاههای زنجیرهای ترکیه در ایران انتقاد کرد و خواستار جلوگیری از واردات بیرویه کالاهای ترکیهای در بازار مصرف کشورمان شد. او در این نامه پرسیده بود که «هدف از اعطای مجوز فعالیت این فروشگاهها چیست؟» و اینکه «آیا واردات بیرویه کالاهای بیکیفیت چینی و اعتراضات بینتیجه بخش خصوصی در این زمینه، مسوولان را به تعمق بیشتر در مواردی از این دست وادار نساخته است تا در شرایطی که بسیاری از واحدهای تولیدی و صنعتی با بحران روبهرو بوده و به شدت درگیر تطبیق ادامه فعالیت خود با قانون هدفمندی یارانهها و رکود بازار هستند، ضربههایی مهلکتر بر پیکره نحیف و نیمه جان این واحدها نواخته نشود؟!»
اما اینکه ریشه این اعتراض جدی چیست و چرا نمیتوان از آن سرسری گذشت، واکاوی تاریخ تشکیل فروشگاههای زنجیرهای در ایران را میطلبد.
فروشگاههایی که شاید مهم ترین ملزومات گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد نوگرا در بخشهای مربوط به بازار یا همان «ویترین اقتصاد کشور» هستند.
در کشور ما چندی است که تشکیل این فروشگاهها که در بخشهایی با حمایت دولت و ارکان حاکمیت همراه بوده، در دستور کار قرار گرفته است. اگرچه به دلیل وجود برخی محدودیتها در زمینه شکل گیری و توسعه فروشگاههای زنجیرهای بزرگ، ما توانستهایم با مطالعه تجارب سایر کشورها، صرفا الگوی ایجاد و توسعه شبکه زنجیرهای خرده فروشی را در کشورمان در قالب بهرهگیری از ظرفیتهای موجود صنفی اعم از مکان تجاری، مدیریت و نیروی انسانی و هدایت کلان یک سازمان مرکزی که مجری اصلی تامین کالای شبکه، تامین سرمایه در گردش مورد نیاز شبکه و هدایت و نظارت بر شبکه است، پیاده کنیم و هنوز در مسیر راهاندازی فروشگاههای زنجیرهای بزرگ گامی برنداشتهایم.
در الگوی مذکور، واحدهای صنفی عضو شبکه با حفظ مالکیت و مدیریت واحد صنفی خود تحت نام تجاری یکسان و در چارچوب برنامههای سازمان مرکزی فعالیت میکنند تا با پیاده شدن این الگو، اهدافی چون متمرکز کردن مدیریت شبکههای خرده فروشی جهت تسهیل سیاستگذاری، کنترل و نظارت، کاهش هزینههای توزیع و نهایتا کاهش قیمت تمام شده و افزایش سطح رضایت تولیدکننده و مصرفکننده محقق شود.
دنیا چگونه آغاز کرد
از آنجا که سیستم توزیع، رابط بین تولید و مصرف است، هرگونه تغییر و تحول اساسی و عمده در یکی از دو بخش تولید و مصرف، به تغییری بنیادی در بخش توزیع منتهی میشود که باید گفت، قرون هجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا مبدا تحولات جدید در روشهای تولید و پس از آن، توزیع بود که در پی آن، روشهای نوین توزیع و عرضه کالا اعم از فروشگاههای زنجیرهای، جایگزین روشهای سنتی عرضه شدند و بازار توزیع را متحول کردند.
نخستین فروشگاه بزرگ خرده فروشی در سال ۱۷۹۲ توسط هنری وارتون اسمیت در لندن پایهگذاری شد. پس از آن در فرانسه بازرگانی به نام آریستید بوسکیو در سال ۱۸۵۲ میلادی با تاسیس فروشگاه کوچکی به نام بن مارشه برای فروش اجناس خرازی و پارچه، اندیشه ایجاد یک واحد خرده فروشی بزرگ به عنوان مادر فروشگاههای زنجیرهای دیگر را محقق کرد. حدود ۷۰ سال بعد از نوآوری انگلیسیها در سال ۱۸۵۹، ایده تاسیس چنین فروشگاههایی به ینگه دنیا سرایت کرد و آمریکاییها نیز به صرافت تاسیس فروشگاه زنجیرهای افتادند و فروشگاه زنجیرهای پاسیفیک آتلانتیک یا A&P را راهاندازی کردند. در ادامه این روند، ایجاد فروشگاههای زنجیرهای در آمریکا به سرعت رو به افزایش نهاد تا اینکه در سال ۱۹۲۹ یعنی ۸۰ سال قبل، قریب به ۲۲ درصد از کل خرده فروشی در کشور آمریکا توسط فروشگاههای زنجیرهای انجام میشد.
این روند ادامه پیدا کرد تا آنجا که طبق آمار در سال ۱۹۹۷ بیش از ۶۰ درصد خرده فروشی در آمریکا به وسیله فروشگاههای زنجیرهای انجام پذیرفت. از سوی دیگر، طبق برآورد بانک مرکزی در سال ۱۳۸۴ تنها ۲/۰ درصد از حجم خرده فروشی کالا در ایران از طریق فروشگاههای زنجیرهای انجام گرفته است.
در این میان، اگرچه اهداف اولیه شکلگیری این فروشگاهها پس از ایجاد شرایط مساعد در قالب انقلاب صنعتی، عمدتا اقتصادی و با نگاه به حاشیه سود بالا در این اقدام بود، اما به تدریج پا گرفتن این نهاد نوین توزیع علاوه بر سودآوری برای صاحبان سرمایه در بخش خصوصی، برای جامعه نیز مزایای عمدهای به ارمغان آورد و سبب شد که دولتمردان ساخت و توسعه این فروشگاهها را بیش از پیش دنبال کنند.
وعدهها و فرصتهای رفته از یاد
اکنون باید وعده وزارت بازرگانی در مورد تشکیل کانون ساماندهی فروشگاههای زنجیرهای در فروردین ماه سال ۱۳۸۵ را به یاد آوریم، کانونی که قرار بود در اردیبهشتماه همان سال تشکیل شود، اما چهار سال بعد کار خود را آغاز کرد، آن هم در سکوت کامل خبری. در حالی که در آیین نامه شکلگیری این کانون ذکر شده است که این کانون بر اساس ماده ۸۶ قانون نظام صنفی، باید نقش یک اتحادیه صنفی خاص را ایفا کند تا نقش نظارتی بر این فروشگاهها که طبق قانون باید کالاها را با حداقل ۵ تا ۱۰ درصد تخفیف نسبت به بازار بیرون عرضه کنند، پررنگتر شود. این نکته را هم باید به این گزارش اضافه کنیم که ایجاد فروشگاههای زنجیرهای یکی از محورهای طرح تحول اقتصادی و نظام توزیع محسوب میشود. ضمنا نباید فراموش کرد که قرار بود ۵۰۰میلیارد تومان تسهیلات به منظور شکلگیری فروشگاههای زنجیرهای بزرگ اختصاص یابد که چنین نشد و همین بیتوجهی به تامین سرمایه، خود نشانگر پایان داستانی است که میتوانست آغاز یک تحول باشد.
فروشگاه زنجیرهای، داریم... نداریم!
گروه بازرگانی- فروشگاه زنجیرهای مفهومی مدرن است که در قرن هفدهم و همراستا با دوران صنعتی شدن اروپا پدید آمد؛ از آنجا که در غرب سنت «بازار» به معنای شرقی آن وجود نداشته است شکلگیری فروشگاه زنجیرهای آن هم با ساز و کاری متفاوت از مفهوم و کارکرد بازار، یکی از شاخصههای مدرنیته غربی در بخش توزیع و پخش کالا میتواند قلمداد شود. در سایت «ویکیپدیا» برای فروشگاه زنجیرهای چند مشخصه تعریف شده است از جمله؛ سهولت دسترسی به طیفهای مختلف کالایی برای مشتری، ارزانی قیمت به دلیل حذف واسطهها، خدمات بهتر و امکانات گستردهتر و... در حال حاضر از فروشگاههای زنجیرهای «وال مارت»، «کی مارت» و «تارجت» به عنوان بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای دنیا نام برده میشود که هر سه «آمریکا»یی هستند. فروشگاه وال مارت با ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار کارمند و کارگر و ۱۸۰میلیارد و ۶۶۳ میلیون دلار دارایی، بزرگترین شرکت درآمد زای دنیا در سال ۲۰۱۰ بود و پیشبینی شده که امسال درآمد خالص آن حدود ۱۷ میلیارد دلار باشد. وال مارت در حال حاضر ۸۵۰۰ فروشگاه در ۱۵ کشور جهان با ۵۵ نام متفاوت دارد که شعبههای آن در کانادا، انگلستان و چین آوازهای چشمگیر دارند هرچند که گزارش بازرسان این شرکت در سال ۲۰۱۰ نشان میدهد که شعبههای آلمانی و کره جنوبی این شرکت چندان موفق عمل نکردهاند. شاید رسیدن به الگوی وال مارتی فروشگاههای زنجیرهای دور از دسترس باشد، اما همسایه غربی، یعنی ترکیه نیز ید طولایی در راهاندازی فروشگاههای زنجیرهای دارد از تکثیر «مک دونالد» در سراسر این کشور گرفته تا مجموعه A۱۰۱ که همچون نمونهای مثالی از فروشگاههای خردهفروشی میتواند به کار آید، اما به نظر میرسد که در ایران بهرغم خواست دولت، بخش خصوصی انگیزه و سرمایه کافی برای دست زدن به چنین کار بزرگی را ندارد و ادامه کار فروشگاههای غیر زنجیرهای موجود، چه دولتی و چه خصوصی، نشانهای به همین واقعیت است.
ارسال نظر