ریسکهای نوظهور
آینده نامشخص است، اما سازمانها میتوانند اقداماتی را برای درک ریسکهای حیاتی نوظهور و ایجاد ساختاری تابآور در برابر آنها، قبل از وقوع انجام دهند. سازمانها باید برای مدیریت این ریسکهای جدید، اما کاملا درکشده (مانند سایر ریسکها) آماده شوند و در مطالعاتی سرمایهگذاری کنند تا رخدادهای نامطمئن در آینده را به ریسکهای کاملا درکشده تبدیل کنند و در عینحال برای مدیریت ریسکهای آتی که عمیقا نامطمئن باقی میمانند، آماده شوند.اینکه چقدر باید بر مدیریت ریسکهای حیاتی نوظهور و عدمقطعیت ذاتی مرتبط با ریسکهای آینده تمرکز کرد، تعادل چالشبرانگیزی است. نحوه برقراری تعادل از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است.
سازمانهایی که قابلیت ارزیابی قویتر یا ریسکهای نامطمئن کمتری دارند، ممکن است برای درک بهتر ریسکهای حیاتی نوظهور و ادغام آنها در فرآیندهای مدیریت ریسک موجود، بیشتر بر مطالعات تمرکز کنند، درحالیکه سازمانهایی که عدمقطعیت بیشتری را تجربه میکنند ممکن است بیشتر بر روی آمادهسازی و ایجاد ساختار تابآوری دربرابر ریسکهای ناشناخته تمرکز کنند. در این مقاله راهنماییهایی را برای چگونگی توسعه چارچوب مدیریت ریسکهای نوظهور در سازمانها ارائه میکنیم: در این چارچوب بر مبنای توصیههای OECD در مورد ساختار حکمرانی ریسکهای حیاتی، از سازمانها خواسته شدهاست که از طریق تحلیل آیندهپژوهی، آمادگی ایجاد کنند و اثرات پیچیده و گسترده ریسک را پیشبینی کنند. این چارچوب، ریسکهای حیاتی نوظهور را تعریف میکند و یک فرآیند هفت مرحلهای را برای شناسایی، ارزیابی و توسعه استراتژیهایی جهت مدیریت آنها توصیف میکند.
فرآیند مدیریت ریسکهای حیاتی نوظهور
مدیریت ریسکهای حیاتی نوظهور یک چرخه و رویه ثابت است. در مقطعی در آینده، تمام ریسکهای حیاتی نوظهور یا دیگر ریسک نیستند یا به ریسکهای بحرانی یا فاجعهبار و متفاوت تبدیل میشوند. فرآیند هفت مرحلهای زیر برای حمایت از این انتقال و کمک به سازمانها در مدیریت ریسکهای نوظهور طراحی شدهاست:
۱- شناسایی ریسکهای حیاتی نوظهور: اولین گام، انجام آیندهپژوهی برای کشف تغییرات بالقوه در محیط عملیاتی استراتژیک است. ریسکها را در محیطهای آینده شناسایی کنید و یک دستور کار مطالعاتی را برای تجزیه و تحلیل بیشتر اولویتبندی کنید.
۲- ارزیابی و به اشتراکگذاری اطلاعات: گام دوم، ارزیابی ریسک، شناسایی شرایط احتمالی ظهور، سناریونویسی و ذکر دلایل برای مدیریت و تعیین سطح اطمینان در ارزیابی انجام شدهاست. این اطلاعات را با ذینفعان مسوول درمیان بگذارید. بهطور مستمر نشانههای ظهور را زیرنظر بگیرید و در مورد آنها گزارشدهید.
۳- بلوغ مدیریت را ارزیابی و حوزههای شکاف را شناسایی کنید: گام سوم، ارزیابی توانمندیها، منابع، مسوولیتها، اختیارات و دانش درخصوص ریسکهای شناساییشدهاست. این کار جهت درک میزان و سطح آمادگی سازمان برای مدیریت این ریسکها و شناسایی شکافهای حیاتی موجود در سازمان است.
۴- توسعه و اولویتبندی توصیههایی برای مدیریت ریسکهای شناساییشده و مقابله با عدمقطعیت: در گام چهارم نیاز است توصیههایی برای ایجاد آمادگی دربرابر تمام ریسکهای شناساییشده صورت پذیرد. توصیهها باید بر توسعه دانش، واگذاری مسوولیت، ایجاد اختیارات و سرمایهگذاری در توانمندیها و قابلیتها تمرکز کنند. برای اثربخشی بیشتر، تاثیرگذارترینها توصیهها را با استفاده از تحلیل هزینه- منفعت یا سایر تکنیکها، اولویتبندی کنید.
۵- تمرینات دورهای ریسکهای نوظهور: در گام پنجم، از تمرینهای دور میزی برای توصیف نحوه مدیریت ریسکهای شناساییشده در گام اول استفاده کنید: درباره امکان و احتمال ظهور ریسک، فضا و بستری که ریسک در آن ارزیابی میشود و اقداماتی که میتوان از قبل برای کاهش پیامدهای منفی در آینده و استفاده از فرصتهای استراتژیک انجام داد، گفتوگو کنید. برای ایجاد مزیت در صورت امکان، از تمرینات برای اعتبارسنجی شکافهای شناساییشده و گرفتن توصیههایی در مورد نحوه رسیدگی به آنها، با استفاده از درسهای آموختههای و تجربیات استفاده کنید.
۶- توسعه برنامههای استراتژیک انعطافپذیر و قابل انطباق: در گام ششم مشخص کنید که چگونه توصیهها با جدول زمانی احتمالی ظهور ریسک همسو میشوند. این کار برای شناسایی و همگامسازی اقدامات اولویتدار و همچنین بازنگری برنامههای استراتژیک بهعنوان درک تغییرات ریسک، ضروری است.
۷- اجرای توصیهها: در گام آخر نیز برای اطمینان از بهبود مستمر، توصیهها را در فرآیندهای استراتژیک، سیاستگذاری و بودجه موجود برای رفع شکافهای شناساییشده یکپارچه کنید.