دکتر فریدون قاسمزاده:
موج کارآفرینی تکنولوژی به ایران رسیده است
عاقله ترابی: با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و فراگیرشدن استفاده از اینترنت و دیگر ابزارهای فناوری، کارآفرینی دیجیتال نیز با بهرهگیری از این ابزارها رو به توسعه و رشد رفته است. این بخش از خدمات حوزهای از کارآفرینی است که در آن ابزارهای تکنولوژیک نظیر اینترنت و ICT برای کسبوکار استفاده میشود و بیشک تا زمانی نه چندان دور نقش تاثیرگذاری در تولید ناخالص داخلی کشورها خواهد داشت؛ بنابراین پرداختن به مقوله کارآفرینی دیجیتال از موضوعات مهم به شمار میرود. به همین بهانه سراغ دکتر فریدون قاسمزاده از کارآفرینان صنعت IT کشور و بنیانگذار شرکت افرانت رفتیم و در مورد شیوههای سرمایهگذاری در شرکتهای استارتآپ و چرخههای رشد این گونه شرکتها با وی به گفتوگو پرداختیم که میخوانید:
فعالیت در این عرصه را از کجا شروع کردید و چه مسائلی را در این مسیر پشت سر گذاشتهاید؟
پس از دریافت دکترایم در رشته مهندسی سیستمهای اطلاعاتی در کانادا سال ۷۶ احساس کردم جای اینترنت در ایران بسیار خالی است.
عاقله ترابی: با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و فراگیرشدن استفاده از اینترنت و دیگر ابزارهای فناوری، کارآفرینی دیجیتال نیز با بهرهگیری از این ابزارها رو به توسعه و رشد رفته است. این بخش از خدمات حوزهای از کارآفرینی است که در آن ابزارهای تکنولوژیک نظیر اینترنت و ICT برای کسبوکار استفاده میشود و بیشک تا زمانی نه چندان دور نقش تاثیرگذاری در تولید ناخالص داخلی کشورها خواهد داشت؛ بنابراین پرداختن به مقوله کارآفرینی دیجیتال از موضوعات مهم به شمار میرود. به همین بهانه سراغ دکتر فریدون قاسمزاده از کارآفرینان صنعت IT کشور و بنیانگذار شرکت افرانت رفتیم و در مورد شیوههای سرمایهگذاری در شرکتهای استارتآپ و چرخههای رشد این گونه شرکتها با وی به گفتوگو پرداختیم که میخوانید:
فعالیت در این عرصه را از کجا شروع کردید و چه مسائلی را در این مسیر پشت سر گذاشتهاید؟
پس از دریافت دکترایم در رشته مهندسی سیستمهای اطلاعاتی در کانادا سال ۷۶ احساس کردم جای اینترنت در ایران بسیار خالی است. پس از بازگشت به ایران با حمایت وزارت صنایع و در نبود وزارت ICT و بهرغم ریسک بسیار زیاد کار روی این عرصه را شروع کردیم. در سال اول تعداد کل همکاران ما در افرانت حدود ۲۰ نفر بود. با توجه به ناآشنایی مردم ایران با اینترنت لازم بود با برنامه مشخص در این زمینه فرهنگسازی کنیم. همچنین با حضور در نمایشگاههای IT و برگزاری دورههای رایگان تحت عنوان «چگونه ISP خود را راهاندازی کنیم» در این نمایشگاهها سعی در ترویج فرهنگ ارائه خدمات اینترنت و در اختیار گذاشتن راهنماییهای لازم به علاقهمندان راهاندازی ISP کردیم. زیاد شدن تعداد ISPها باعث شد دولت نتواند با تفکر انحصاری سابق برای کسب و کار در این حوزه ورود کند.
الان هم شرکتهای اینترنتی در مقایسه با بقیه صنایع شرکتهای موفقی به حساب میآیند؟
بله در همه جای دنیا همینطور است. امروز از میان پنج شرکت که بیشترین ارزش بازار
(Market Value) را دارند پنج شرکت و در میان ۳۰ شرکت برتر یازده تای آنها شرکتهای IT هستند که ارزش بازار برخی از آنها چند برابر درآمد نفتی ایران است.
در بازار سهام ایران هم متوسط P/ E شرکتهای IT که مبین ارزش این شرکتها در بازار سهام است بیش از دو برابر P/ E متوسط بازار سهام است که نشاندهنده پتانسیل بالای صنعتIT است. با ورود تعداد بیشتر شرکتهای IT به بورس این پتانسل در کشور ما نیز بیشتر نمایان خواهد شد و بازار سرمایه استقبال بیشتری از این صنعت خواهد کرد. به اعتقاد من همانطوریکه دهه ۷۰ دوران پیدایش و رشد و شکوفایی اینترنت و بهدنبال آن آغاز نقش آفرینی شرکتهای اینترنتی خصوصی در ایران و آغاز فرآیند حذف انحصار دولتی از عرصه مخابرات و اینترنت بود، دهه ۹۰ به دوران رشد و شکوفایی صنایع دانش بنیان و تولید انبوه شرکتهای نوپا از طریق شکلگیری مراکز رشد و پارکهای فناوری خصوصی در کشور مبدل خواهد شد.
چرا الان ما به پارک فناوری احتیاج داریم؟
برای اینکه کارآفرین بتواند ایده خود را پیاده کند، باید یک یا چند همکار (co-founder) مناسب پیدا کند. کارآفرینی که معمولا چشمانداز (Vision) و دید اقتصادی بهتری دارد و کار را شروع میکند باید بتواند افرادی را پیدا کند که کمبودهای او را تکمیل کند. بهعنوان مثال بیل گیتس، استیو بالمر و پال آلن و استیو جابز، استیو و وزیناک را در ابتدا بهعنوان همکار انتخاب کردند. در سایر شرکتهای موفق هم معمولا همین اتفاق میافتد. با توجه به ضعف تجربه و توان کارگروهی جوانان بهویژه در ابتدای کار، امروزه در دانشگاههای خوب دنیا مراکزی به نام شتابدهنده (Accelerator) وجود دارد تا دانشجوها بتوانند با حضور در آنها ضمن تشکیل تیم، ایدههایشان را در این مراکز پیش ببرند و تجاری کنند.
مراکز رشد چه کمکهایی به کارآفرینان میکنند؟
مرکز رشد ترجمه انکوباتور (Incubator) است. مراکز رشد برای شرکتهای نوپا (Startup)ایجاد میشود و معمولا توسط عدهای جوان تاسیس میشوند که آشنایی چندانی با محیطهای اجرایی و صنعتی و بازار ندارند. مراکز رشد برای کارکنان شرکتهای نوپا محیط مناسبی ایجاد میکنند که معمولا شامل میز، پهنای باند مناسب، اتاق جلسات و برگزاری مناسبتهای مختلف است و همچنین امکان استفاده از مربیان مجرب برای دریافت راهنماییهای لازم آموزش فنون مورد نیاز را فراهم میکنند. علاوهبر این با تشکیل رخدادهای مختلف (event) برای ارائه محصول (Pitch) بهصورت منظم و همچنین بهصورت موردی در نزد سرمایهگذاران مخاطره پذیر مراحل اولیه (early stage VCs) امکان آشنایی ایشان را با دستاوردهای کارآفرینان و شرکتهای نوپا فراهم میکنند.
عمر کار کردن در این مراکز رشد چقدر است؟
شرکتهای نوپا معمولا ظرف ۶ ماه تا یکسال بعد از دریافت پول اولیه و طی دوره آموزشی فشرده (Startup Camp) باید بتوانند مناسب بودن ایده خود را اثبات کنند. این کار از طریق دریافت پول مرحله بعد موسوم به Seed fund از VCهای مرحله بعدی انجام میشود که معمولا بین ۱۰۰ هزار تا یک میلیون دلار است. برای کاهش ریسک معمولا VCهای جدیدی در این دور وارد میشوند. موفقیت در جذب منابع مالی در این مرحله آغاز رشد جدی شرکت نوپا است. معمولا کارآفرینان در این مرحله که شرکت آنها تاسیس شده و در حال جذب نیرو و قوام گرفتن است بهجای میز نیاز به دفاتر کاری مناسب (Office) دارند. در پارکهای فناوری این قبیل امکانات به همراه سایر ملزومات برای آنها فراهم میشود.
شخصی که seed money میدهد دقیقا چه وظیفهای برعهده دارد و چه سهمی به او تعلق میگیرد؟
سرمایهگذاران مخاطرهپذیر به روشهای مختلفی سرمایهگذاری میکنند. یکی از متداولترین این روشها به Spray and Pray موسوم است. در این روش VC بهجای سرمایهگذاری بالا در یک یا چند شرکت نوپا، بین سه تا پنج درصد سهام شرکت نوپا را در ازای کمک مالی از شرکت دریافت میکنند و به این ترتیب بهجای سرمایهگذاری بالا در تعداد کمی شرکت در تعداد زیادی شرکت به میزان کم سرمایهگذاری میکنند تا ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهند. روش دیگر موسوم به Take Over است که در آن VC بین ۲۰ تا ۴۰ درصد سهام شرکت نوپا را در ازای سرمایهای که به شرکت میدهد دریافت میکند و به این ترتیب با هدف ارائه کمک و راهنماییهای اجرایی لازم به کارآفرینان در جلسات هیاتمدیره شرکت میکند تا کارآفرینان بتوانند وقت اصلی خود را صرف بهبود ایده و بازار محصول کنند. معمولا در هیچیک از انواع مختلف سرمایهگذاری VC بیش از ۵۰ درصد سهام را تصاحب نمیکند تا همواره کارآفرینان شرکت را متعلق به خود بدانند تا با علاقه و بهصورت شبانهروزی وقت خود را صرف توسعه آن کنند، البته با پیشرفت کار و رشد شرکت، در مراحل بعدی این وضعیت تغییر میکند و ممکن است سهام اکثریت شرکت توسط دیگران خریداری شود.
از نظر شما چه کسانی و با چه قابلیتهایی میتوانند در این عرصه موفق شوند؟
به نظر من عامل اصلی موفقیت کارآفرینان علاوهبر داشتن چشمانداز و ایدههای نو برای دستیابی به آنها، تلاش و پشتکار شبانه روزی، عدم هراس از شکست و از همه مهمتر مثبت اندیشی است تا بتوانند آنچه را که دیگران تهدید به حساب میآورند به فرصت تبدیل کنند.
بهطور کلی چند درصد شرکتها به مرحله نهایی میرسند؟
از هر هزار شرکت که وارد جریان سرمایهگذاری در شرکت نوپا (Deal Flow) میشوند، حدود صد شرکت به مرحله دریافتseed money میرسند و از این تعداد یک تا سه شرکت موفق به ورود به بورس (IPO) شده و بقیه عموما در صورت موفقیت توسط شرکتهای بزرگتر خریداری شده و تعداد کمی هم که علاقهمند به رشد سریعتر یا بیشتر نیستند با ترکیب سهامداری موجود بهکار خود ادامه میدهند.
جریان سرمایهای که حالا سیلیکونولی و اساسا کشورهایی مثل آمریکا، چین و آلمان دارند در کشور ما چطور است؟ آیا ما الان نیاز به سرمایه نداریم؟
از میان مشکلات مربوط به کارآفرینی توسعه صنایع دانشبنیان ما کمترین مشکلمان مساله تامین سرمایه است. مشکل اصلی نبود پول هوشمند (Smart Money) است. منظور از پول هوشمند در صنعت دانش بنیان سرمایهای است که نه از محل درآمدهای نفتی یا مالیات بلکه توسط سرمایهگذاران مخاطره پذیر و با ایجاد اکوسیستم مناسب از قبیل مراکز رشد و پارکهای فناوری خصوصی برای رشد خلاقیت و کارآفرینی در طول کل فرآیند تامین میشود و شرکتها با اتکا به منابع داخلی بهجای منابع بیرونی به رشد ادامه میدهند.
اگر افرانت در این مدل میخواست رشد کند وضعیتش چگونه بود؟
شرکتهای موفق ظرف حدود ۵ تا ۷ سال موفق به خروج (exit) میشوند یعنی سهام آنها یا در بورس عرضه (IPO) میشود یا توسط شرکتهای بزرگتر خریداری (Take over) میشوند. در مورد افرانت ورود به فرابورس بهعنوان اولین شرکت IT در بخش خصوصی حدود ۱۲ سال طول کشید و خریداری سهام عمده توسط شرکتهای بزرگ مخابرات و همراه اول حدود ۲ سال بعد انجام شد. بنابراین این فرآیند در مورد ما حدود دو برابر نُرم جهانی طول کشید که علت آن نبود بستر مناسب در کشور برای فعالیتهای کارآفرینی در صنایع دانش بنیان و صرف وقت و انرژی و منابع زیاد برای طی این فرآیند بود.
نظرتان درباره کنفرانس bridge چیست اینکه کارآفرینان ایرانی به شبکه جهانی کارآفرینان متصل شوند چقدر راهگشای توسعه شرکتهای نوپا است؟
اگر بخواهیم یک کار خوب انجام دهیم باید ببینیم دیگرانی که در آن کار موفق بودند آن را چطور انجام دادهاند. بهترین جایی که امروزه در جهان و حتی در خود آمریکا این کار یعنی رشد سیستماتیک شرکتهای دانش بنیان انجام میشود منطقه سیلیکونولی در کالیفرنیا است و لذا برای کسب اطلاعات در مورد علل و روشهای این موقعیت، باید با دستاندرکاران آنها ارتباط داشته باشیم. ما باید از کمک ایرانیهای خارج از کشور برای آشنا شدن با بهترین روشهای انجام این کار (Best Practics) استفاده کنیم.
صحبتهایی که با مسوولان ارشد دولتی و روسای دانشگاهها در این مورد داشتهام همگی حاکی از این است که آگاهی و علاقه بالایی به این زمینه ظرف یکی دوسال اخیر ایجاد شده و من مطمئنم که چند سال آینده چندین پارک فناوری و مرکز رشد خصوصی و در طراز جهانی در کشور ایجاد خواهد شد.
ارسال نظر