سید لقمان علوی نوآوران، نخبگان و مخترعان سرمایه‌های عظیم برای هر کشوری از جمله کشور ما هستند که عدم مدیریت صحیح بر این سرمایه‌ها، علاوه برهرز رفتن منابع ارزشمند انسانی و متضررشدن کشور در زمینه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، ناسپاسی به درگاه ایزد است. نوآوران، نخبگان و مخترعان در هر جامعه اگرچه قشری جداناپذیر از دیگر اقشار جامعه هستند، اما از سرآمدان جامعه محسوب می‌شوند که باید از ارزش و منزلت والایی برخوردار باشند.
در جامعه ما، نخبه، نخبه پروری و استفاده بهینه از نخبگان و مخترعان چه دردوره گذشته و چه در زمان کنونی ازوضعیت مناسبی برخوردار نبوده و نیست. ضعف سیستم آموزشی و نبود روش‌های صحیح و مطلوب براساس الگوهای جهانی و اسلامی در استعدادیابی و استعدادپروری و اعمال شیوه‌های سلیقه‌ای با جابه‌جایی هر دولت و حضور وزیر جدید در وزارت آموزش و پرورش، عدم وجود سازوکاری مناسب و مطلوب در ظرفیت‌سازی و به‌کارگیری صحیح استعدادهای برتر در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در وزارت علوم و عدم تعامل سیستمی صحیح میان ارگان‌ها، وزارتخانه‌ها، مراکز غیررسمی، افراد حقیقی و شرکت‌های خصوصی مراکز علمی و دانشگاهی، تبعات بسیار منفی برای کشور ما درپی داشته است. از جمله این تبعات می‌توان به شناسایی و جذب استعدادهای برتر دانش‌آموزی و دانشجویی توسط کشورهای توسعه یافته (بدون صرف کوچک‌ترین هزینه در سیر مراحل پرورش آنان)، مهاجرت ژن‌های برتر به خارج از کشور به دلایل مختلف (محدودیت امکانات، وضعیت اقتصادی، بیکاری و...)، سوء مدیریت در مراکز رسمی به‌دلیل انتصاب‌های ناصحیح و... اشاره کرد.
در راستای حل این معضلات چند پیشنهاد وجود دارد:
الف- رسیدگی به امور نوآوران، نخبگان و مخترعان صرفا به یک بنیاد یا مرکز خاص سپرده نشود، بلکه همه ارگان‌ها و سازمان‌های رسمی و غیررسمی در تعاملات خود باید به این امر توجه داشته باشند و آن هم به‌دلیل تنوع طرح‌ها، ایده‌ها و اختراعات در حوزه‌های مختلف علم و فناوری است و اثرات مثبت آن نیز پیشگیری از موازی کاری و هرز رفتن انرژی‌ها و... است.
ب- نوع دیدگاه و نگرش مسوولان و متولیان امر پیرامون این قشر از جامعه باید اصلاح شود. اگرچه این قشر از ویژگی‌های خاصی برخوردارند، اما جدای از دیگر اقشار جامعه نمی‌توانند، باشند و این اصلاح می‌تواند در نوع تعامل با این قشر باشد. به این معنی که نوع نگاه به این قشر نباید حمایتی باشد؛ چرا که لفظ حمایت دارای بار منفی است و به جای آن باید لفظ تعامل قرار گیرد تا براساس این تعامل از آنان فعالیت و خدمت‌رسانی بیشتر را درخواست ‌کنیم.
ج- باتوجه به اینکه این قشر از توانمندی‌های باارزش و گرانبها برخوردار هستند، تعامل صحیح با آنان می‌تواند در شکوفایی و بروز این توانمندی‌ها نقش بسزایی ایفا کند. در این صورت ارائه هرگونه امکانات و تسهیلات به آنان در جهت آن تعامل صورت می‌گیرد و ارزش و منزلت آنان نیز حفظ می‌شود.
د- لازمه دستیابی به امکانات و تسهیلات بیشتر و بهتر انجام فعالیت‌های بیشتر و ارائه طرح‌ها و ایده‌های نو است که این امر می‌تواند، زمینه رقابت‌های سالم را نیز ایجاد کند. بنابراین متولیان و مسوولان امر می‌توانند فضای رقابت‌های سالم را ایجاد کنند، تا این قشر بتوانند در این فضا عرض اندام کرده و استعدادهای خود را ارائه کنند.
ه- نوآور و مخترع نباید احساس حقارت و حمایت کند؛ بلکه این‌گونه باید احساس کند که به عنوان یک طرف معامله و برای خدمتش، حق‌الزحمه‌اش را می‌گیرد. در این صورت از هرگونه برخوردی که احساس حقارت و حمایت را ایجاد و تلقین می‌کند، پرهیز شود.
و- نوآوران و مخترعان که با کمبود سرمایه مواجه هستند می‌توانند به صورت تیمی و با تاسیس یک شرکت یا موسسه، زمینه فعالیت‌های خود را فراهم کنند.
ز- شناسایی افراد و شرکت‌های معتبر و سرمایه‌گذار که از قابلیت‌های ریسک‌پذیری برخوردارند و بهره مندی از آنان جهت سرمایه‌گذاری در امور طرح‌ها، ایده‌ها و اختراعات و... باشد.