همیشه جادو افاقه نمیکند
فنلاندیها غمگین از پایان سلطنت نوکیا
آیتی ایران- تم شعر حماسی و ملی کشور فنلاند، Kalevala، حول یک شیء مخصوص میشود که به آن Sampo میگویند. Sampo یک دستگاه جادویی است که پول، آرد و نمک تولید میکند. بر اساس افسانهها این دستگاه دزدیده شد و دزدان آن را به دریا بردند، اما در راه به داخل آب افتاد و گم شد. امروزه مردم فنلاند شرکت نوکیا را همانند Sampo با ارزش میدانند و از دست دادن آن را نوعی بیآبرویی قلمداد میکنند. نوکیا ۱۵۰ سال پیش به عنوان کارخانه کاغذ سازی در شهر نوکیا واقع در جنوب فنلاند پا به عرصه وجود گذاشت. خیلی زود این کارخانه تبدیل به سرمایهای ملی شد و شهرت جهانی یافت؛ اما به مرور زمان و با پیدایش غولهای صنعت گوشی موبایل مانند اپل و دیگر شرکتها، شهرت این کارخانه کمرنگ شد و بالاخره هفته گذشته این شرکت به مایکروسافت فروخته شد.
آیتی ایران- تم شعر حماسی و ملی کشور فنلاند، Kalevala، حول یک شیء مخصوص میشود که به آن Sampo میگویند. Sampo یک دستگاه جادویی است که پول، آرد و نمک تولید میکند. بر اساس افسانهها این دستگاه دزدیده شد و دزدان آن را به دریا بردند، اما در راه به داخل آب افتاد و گم شد.
امروزه مردم فنلاند شرکت نوکیا را همانند Sampo با ارزش میدانند و از دست دادن آن را نوعی بیآبرویی قلمداد میکنند. نوکیا ۱۵۰ سال پیش به عنوان کارخانه کاغذ سازی در شهر نوکیا واقع در جنوب فنلاند پا به عرصه وجود گذاشت.
خیلی زود این کارخانه تبدیل به سرمایهای ملی شد و شهرت جهانی یافت؛ اما به مرور زمان و با پیدایش غولهای صنعت گوشی موبایل مانند اپل و دیگر شرکتها، شهرت این کارخانه کمرنگ شد و بالاخره هفته گذشته این شرکت به مایکروسافت فروخته شد.
Päivi Tuohimaa که ۱۴ سال در شرکت نوکیا بهعنوان مدیر ارشد مشغول به کار بود، میگوید: «روز فروخته شدن نوکیا برای من روز ناراحتکنندهای بود، من سالها مسوول حفظ هویت برند نوکیا بودم و حالا که نابودی آن را میبینم، بسیار متاسف میشوم. در هر صورت زندگی ادامه دارد.»
Alf Rehn مسوول مدیریت و سازماندهی در دانشگاهAbo Akademi نیز در این باره میگوید: تاثیر روانی و احساسی این خبر بسیار مهم بوده است، این معامله در حقیقت پایان یک دوره تاریخی است؛ زیرا چهره داخلی و خارجی کشور فنلاند بسیار به این شرکت وابسته بود و مطمئنا جلوه کشور را عوض خواهد کرد.
Timo Soini، رییس یک حزب اپوزیسیون فنلاندی، داستان را سیاسی تعبیر میکند: «من واقعا متعجب هستم شرکتی که زمانی میگفتند ۲۶۰ میلیارد یورو ارزش دارد حالا چگونه به مبلغ ۵ میلیارد یورو فروخته شده است. قطعا این یک تصمیم استراتژیکی اشتباه است. من کمی نگران عواقب اقتصادی این مساله برای شهرEspoo هستم. از دست دادن نوکیا هم در شهر و هم در کل کشور خسارتهای جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. کشور فنلاند برندهای جهانی کمی دارد.»
برای کشوری با منابع اقتصادی محدود، ترقی ناگهانی شرکت نوکیا درست به موقع انجام شد. در دهه ۱۹۸۰ این شرکت با فروش انبوه اولین خط تولید گوشی موبایل، محصولات خود را به جهان معرفی کرد. گوشیها به سرعت به فروش میرفتند و با رونق یافتن شرکت نوکیا، اقتصاد رو به زوال فنلاند در اوایل دهه ۱۹۹۰ راه نجاتی پیدا کرد.
با پایان یافتن قرن، شرکت نوکیا برترین برند ساخت گوشیهای موبایل به حساب میآمد و ۴۰ درصد بازار را به انحصار خود درآورده بود. با گذشت زمان مردم به ویژه کارکنان این شرکت به این باور رسیده بودند که این شرکت ظاهرا جادویی است، یک Sampo با تکنولوژی پیشرفتهتر! اما این سعادت ابدی نبود.درست زمانی که شرکت اپل در سال ۲۰۰۷ آیفون را معرفی کرد، نوکیا روند نزولی پیش گرفت و در سالهای بعد سهام شرکت تا ۸۰درصد افول پیدا کرد.
به جز مردم فنلاند دیگر کشورها هم از فروخته شدن نوکیا بینصیب نماندند. در KOMAROM مجارستان تنها در هفته پیش ۲۳۰۰نفر از کارکنان کارخانه نوکیا بیکار شدند.
البته ظاهرا استفان الوپ، رییس کل جدید کانادایی و مدیرکل قبلی شرکت مایکروسافت هم در این روند بیتقصیر نبوده است. برخی معتقدند که Elop همانند اسب تروآ وارد شرکت شده و با نقشه قبلی درصدد نابودی نوکیا برآمده است. Rehn ولی این فرضیه را رد میکند.
وی عنوان میکند: «امکان ندارد که Elop با نقشه و حیله به نوکیا فرستاده شده باشد زیرا جدا از غیراخلاقی و غیرقانونی بودن این کار، روشی پرخطر و ریسکی برای مدیریت یک کسب و کار است . بهتر است به این نکته توجه کنیم که یک مدیرعامل هرگز بدون کمک بیرونی قادر نیست چنین کاری را انجام دهد.»
وی معتقد است: «مسلما هر مدیر ارشدی همیشه چنین نقشه مدیریتی در ذهن خود دارد و من مطمئنم که این تصمیم (فروش کارخانه) آخرین تصمیمی است که به ذهن هر مدیری خطور خواهد کرد. درست است که Elop با تصمیمات استراتژیکی که گرفت مایکروسافت را به انجام این معامله
مشتاقتر کرد، اما فکر نمیکنم که همه زمان مدیریت وی در نوکیا، دروغ و نیرنگ بوده باشد.»
Esko Aho، نخست وزیر وقت فنلاند در زمان موفقیت جهانی نوکیا و همچنین کسی که چهارسال قائم مقام این شرکت بوده پیشبینی میکند که اتفاقات خوبی منتظر نوکیا، فنلاند و مایکروسافت است. وی در مورد این معامله میگوید: «تاثیر کوتاه مدت این اتفاق خنثی خواهد بود بعد از اجرای دادوستد و اوایل سال ۲۰۱۴، هم مایکروسافت وهم شرکت قدیمی نوکیا و شرکت جدید آن، قدرتهای خود را باز مییابند.»
او معتقداست: «در دراز مدت پتانسیلهای مثبت بیشتری وجود دارد تا جنبههای منفی. البته بستگی دارد که شرکت جدید نوکیا چه تصمیماتی خواهد گرفت و چگونه از منابع مالی که در اختیار دارد برای توسعه تکنولوژیهای پیشرفتهتر استفاده خواهد کرد. مایکروسافت حالا منابع بیشتر و قدرت فروش بیشتری نسبت به نوکیا در دست دارد و باید دید چگونه از این فرصت فراهم شده استفاده خواهد کرد.»
کارکنان غمگین و نگران نوکیا
در داخل شرکت نوکیا، اما همزمان با ناراحتی نوعی آسودگی خاطر هم بین کارکنان به چشم میخورد.Pekka Siltala، شخصی که سالها در نوکیا اشتغال داشته در این باره میگوید: «با گذشت چند روز از شوک وارد شده این خبر، حال همه کمی بهتر شده است.همه منتظر بودند تا دیر یا زود اتفاقی بیفتد، البته احتمال ورشکستگی بیشتر میرفت. حداقل الان تکلیف همه روشن است و حقیقت از کسی پنهان نشد.
مسلما محل شرکت از فنلاند منتقل خواهد شد. مایکروسافت همین حالا کارمندان خود را در سیاتل مستقر کرده است. مطمئنا احتیاجی به کارمندان اینجا ندارد.»
یکی دیگر از کارمندان هم از شوک آور بودن این خبر میگوید: «سهشنبه گذشته روز عجیبی بود. همه سورپرایز شده و شوکه مانده بودند. اما فکر کنم کم کم این واقعیت را قبول کنند.» زمانی در نوکیا ۲۲ هزار نفر کار میکردند، اما این اواخر این تعداد به ۴۷۰۰ نفر رسیده بود. بسیاری از کارکنان فعلی نوکیا پیشبینی چنین روزی را میکردند.
مشکل اینجا است که نوکیا با شکست رو به رو شده بود و دیگر یک شرکت قدرتمند همانند سابق نبود.در حقیقت این خبر باری از دوش خیلیها برداشت. نوکیا مانند ماشینی قدیمی شده بود که بیشتر از قیمت خودش هزینه تعمیراتش بود. Lisa Rysa یکی از کارکنان تعدیل نیرو شده سال گذشته در این باره میگوید: «بعضی افراد برای نوکیا گریه میکنند؛ چرا به جای گریه ۵ یا ۶ سال پیش، زمانی که میتوانستند کاری برای نوکیا انجام دهند، ساکت نشستند؟ انگار همه ما سرهایمان را در برف فرو کرده بودیم.
ما عادت داریم در مورد مشکلاتمان با غریبهها صحبت نمیکنیم و این در مورد نوکیا هم صدق میکند. البته من هم مانند بقیه انتظار این یک مورد را نداشتم، اما سورپرایز هم نشدم. اتفاقا به نظرم کاملا منطقی میآید.
با سهام بازار ۴ درصدی فکر نمیکنم آینده روشنی برای هیچ شرکتی وجود داشته باشد. این رقم اگر ۱۰ یا ۱۲ درصد بود ممکن بود شانسی وجود داشته باشد. این اتفاق شاید آنقدرها هم بد نباشد. ما زمانی ۲۲ هزار کارمند در فنلاند داشتیم، اما در روزهای آخر فقط ۴۷۰۰ نفر بودند.»
Rysa معتقد است جبهه گیریهای کنونی نسبت به نوکیا بیشتر جنبه احساسی دارد تا عقلانی. شاید چون فنلاند خانواده سلطنتی ندارد، نوکیا این جای خالی را پر کرده بود. جدای از نوکیا،در حال حاضر فنلاند چه دارد؟ مسابقات موتورسواری و لیدرهای ارکستر کلاسیک و البته انگری بردز! محبوبترین بازی گوشیهای موبایل در دنیا.
شاید بهتر است کشور فنلاند به دنبال راههای دیگری برای کشف گنج باشد و دیگر فقط به یک Sampo اکتفا نکند!
ارسال نظر