چرا از معادلهای فارسی فرهنگستان استفاده نمیکنیم
از زیرموشی تا نماوادیس
مرد جوان که از ظاهرش پیدا است بسیار مبادی آداب است و از سخنان جسته و گریختهاش میتوان فهمید تا چه حد نسبت به زبان و ادبیات فارسی متعصب است، وارد فروشگاه میشود.
مرد جوان که از ظاهرش پیدا است بسیار مبادی آداب است و از سخنان جسته و گریختهاش میتوان فهمید تا چه حد نسبت به زبان و ادبیات فارسی متعصب است، وارد فروشگاه میشود.
* ... معذرت میخواهم، من یک دستگاه پخشکننده نماوادیس میخوام. شما چه مدلی را پیشنهاد میکنید.
فروشنده که از تعجب چشمهایش گرد شده نگاهی به او میاندازد و با تعجب میگوید: «چی فرمودید؟»
و مرد بارها و بارها این کلمه را تکرار میکند اما...
زهی خیال باطل!
فروشنده متوجه منظور او نمیشود.
مرد نیز از بهت و حیرت دستکمی از فروشنده ندارد، این بار در مورد دستگاه پخشکننده آوا۳ از فروشنده سوال میکند. اما باز هم، آش همان و کاسه هم همان!
پس از مدتی بالاخره فروشنده و خریدار، هر دو متوجه میشوند که دستگاههای موردنظر همان
Moving Experts Group picture و mp۳ Playerهای خودمان هستند.
جای شکر دارد که مرد برای خرید موش و زیرموشی که همان mous و mous pad هستند، سراغ این فروشنده نرفته بود. چرا که در این صورت داستان شکل خندهدارتری به خود میگرفت.
معادلسازی برای لغات بیگانه
از زمانی که کامپیوتر که آن را با لفظ نه چندان متعارف رایانه در زبان فارسی میشناسیم، قدم به عرصه زندگی بشر گذاشت، انسان، این موجود خواهان پیشرفت و ترقی همواره در صدد شناخت دقیق و به منظور بهرهبرداری بیشتر و بهتر از این کالا برآمده و همواره اخبار مربوط به حوزه رایانه و فناوری اطلاعات را پیگیری میکند. ما هم برایتان کم از این حوزه نگفتیم و شما هم در این باره کم نخواندید و از گوشه و کنار هم کم نشنیدید!
برایتان از کامپیوتر، اینترنت، لپتاپ، اسکنر و... گفتیم و گاه و بیگاه به معادلهای فارسی این کلمات که از طرف فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد و به تصویب رسیدهاند، اشاره کردیم.
از رایانه گفتیم که معادل فارسی واژه غربی کامپیوتر است و همچنین از پویشگر و چاپگر و نمایشگر که اغلب با الفاظی چون اسکنر، پرینتر و مانیتور میشناسیمشان!
اکنون میخواهیم از معادلهای فارسی که برای حوزه کامپیوتر و فناوری اطلاعات پیشنهاد و به تصویب رسیدهاند بگوییم.
از الفاظی که اگرچه ساده و روان هستند، اما به قول زبانشناسان مورد بیمهری قرار گرفته و حتی میتوان گفت به آنها ظلم شده است.
عدم استفاده از واژههای معادل
این پرسش همواره برای زبانشناسان و افرادی که تعصب خاصی به زبان و ادبیات فارسی دارند، مطرح است که چرا مردم به واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی روی خوش نشان نمیدهند و گاه پا را فراتر نهاده و کاربران این واژهها را مورد تمسخر قرار میدهند.
آنچه مسلم است کاربرد معادلهای فارسی الفاظ بیگانه، در بسیاری موارد آسانتر است. اما به دلیل مسائلی چون نامتعارف و یا گاه نادرست بودن معنی و مفهوم واژه، پیشنهاد و تصویب واژه معادل پس از گذشت مدت طولانی از حضور کالای موردنظر با واژه بیگانه در بازار و... بسیاری از افراد از روی عادت و یا عدم آگاهی از مفهوم اصلی و یا حتی وجود واژه معادل از لغات بیگانه استفاده میکنند که این موضوع در حوزه کامپیوتر و فناوری اطلاعات مشهودتر است.
به عنوان مثال، سالها است کاربران کامپیوتر Mouse و Mouse Pad را با این نام میشناسند و بسیاری از وجود معادلهای فارسی این کلمات که موش و زیرموشی است، اطلاع نداشته و حتی هنوز هم ندارند.
برخی افراد نیز از این الفاظ به عنوان وسیلهای برای شوخی و مزاح استفاده کرده و کاربران این کلمات را مورد تمسخر قرار میدهند.
حتی بسیاری از فعالان حوزه رایانه و فناوری اطلاعات از بهکارگیری معادلهای فارسی الفاظ بیگانه خودداری کرده و اجناس و خدمات خود را با نامهای معمول خارجی به بازار معرفی میکنند و به فروش میرسانند.
سابقی یک فروشنده تجهیزات کامپیوتری در زمینه به کارگیری معادلهای فارسی قطعات رایانهای میگوید: مدتها است رایانه و تجهیزات اصلی و جانبی آن با الفاظ انگلیسی به بازار معرفی شده و کاربران، این اجناس را با این نام می شناسند.
به طوری که اگر هنگام فروش از معادلهای فارسی این اجناس استفاده کنیم نه تنها دچار سردرگمی خریدار می شویم، بلکه گاه مورد تمسخر نیز قرار می گیریم.
به گفته وی، برخی از واژههای معادل که برای قطعات کامپیوتری در نظر گرفته شدهاند از لحاظ بیانی نسبت به الفاظ غربی ثقیل و طولانیتر است.
به عنوان مثال کلماتی چون پویشگر، رایانه کتابی، زیست تراشه، شبکه رایانهای که معادلهای فارسی NOTE BOOK، SKANER، BIOCHIP و NETWORK هستند چندان بین کاربران شناخته شده نیستند و فعالان بازار نیز از این واژهها استفاده نمیکنند.
حتی استفاده از کلمه رایانه که مدتها است به عنوان معادل فارسی واژه کامپیوتر شناخته شده است به ندرت صورت میگیرد.
کیایی، یکی از فعالان بازار تجهیزات کامپیوتری نیز میگوید: متاسفانه واژهیابی و معادل سازی برای کلماتی که ریشه فارسی نداشته و بیگانه هستند، مدتها پس از حک شدن الفاظ خارجی در ذهن صورت میگیرد و این کلمات بیگانه در تداول عامه رسمیت یافتهاند. در نتیجه به راحتی نمیتوان واژههای معادل را جایگزین آنها کرد.
به عنوان مثال پس از گذشت ۱۰سال استفاده مردم از کلمه Keyboard نمیتوان انتظار داشت کلمه صفحه کلید به راحتی جایگزین Keyboard شود.
همچنین زیست تراشه، پردازنده، رایانه کتابی و شبکه رایانهای واژههای معادل تجهیزاتی چون
biochip،cpu(central Processing unit)، not book و net work است که به ندرت از این واژههای معادل استفاده میشود.
التبه دلایل زیادی در مورد عدم استفاده از این واژهها عنوان شده و رسانههای گروهی نیز با استفاده از این کلمات سعی در عمومی کردن این لغات در زبان محاورهای دارند.
اما مسلم است آنچه را که در ذهن افراد یک جامعه حک شده نمیتوان به سادگی با چند واژه معادل که گاه چندان موجز نیستند، پاک کرد.
البته زبان شناسان در این مورد نظراتی دارند که شنیدن آنها خالی از لطف نیست.
دروازه ورودی واژههای معادل
واژههای معادل کلمات بیگانه توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد و به تصویب میرسند.
این مجموعه یکی از سازمانهای دولتی است که بر طبق اساسنامهاش برای حفظ قوت و اصالت زبان فارسی، پروردن زبانی مهذب و رسا برای بیان اندیشهها، رواج زبان و ادب فارسی ایجاد شده است.
فعالیت اصلی این فرهنگستان نیز که از 2مرداد سال 1369 آغاز شده است، انتخاب معادل فارسی(واژه گزینی) برای کلمههای خارجی است.
کلماتی مانند پیامک به جای SMS، حافظه به جای MEMORY، چاپگر به جای PRINTER و ... از طرف زبانشناسان برجسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد شدهاند که اگرچه در زبان فارسی معنی روشن و دقیقی دارند اما به ندرت در تداول عامه مورد استفاده قرار میگیرند.
یک زبان شناس در این باره میگوید: مصوبات فرهنگستان زبان در واژه گزینی و معادل یابی برای واژههای خارجی مبنای زبانشناختی ندارد و چنین به نظر میرسد که اعضای فرهنگستان براساس ذهنیت زبانی خود واژههای جایگزین را پیشنهاد میکنند.
به گفته وی در رشته زبان شناسی مقولهای به نام همنشینی واژگان از نظر تداول و کاربرد عمومی آنها وجود دارد.
به این معنا که زبان شناسان واژههای غریب و خارجی را بر بنیان زبان مردم گزینش کرده و نه محورها و قابلیتهای رسمی زبان.
به عنوان مثال زمانی که واژه TAMATO (گوجهفرنگی) به زبان فارسی وارد شد، پس از گذشت مدتی در گویش فارسی زبانان به کلمه توماته تبدیل شد که امروزه در برخی گویشها از این کلمه به جای گوجهفرنگی استفاده میشود.
این زبان شناس معتقد است راهیابی واژههای خارجی از زبانی به زبان دیگر باید از طریق شم زبانی گویندگان زبان مقصد صورت گیرد. در غیر این صورت صرفا حالت بخشنامهای دارد و به زبان مردم راه نمییابد.
نکته دیگر اینجا است که واژهها پیش از آن که در بخشنامهها صادر شوند، باید به عرصههای خلاق زبان منتقل شوند. مثل ادبیات داستانی، رمان، سینما و...
به گفته این زبان شناس واژهها به طور کلی به چندین گروه زبانی تقسیمبندی میشوند. مانند گروه زبانی دانش، ادبیات، هنر و...
وی میگوید: در عرصه گروه زبانی دانش به دلیل این که واژههای پیشنهادی هیچ سابقهای در زبان محاوره ندارند، به سختی از طریق مردم پذیرفته میشوند.
ضمن این که برخی معادلات (جایگزینها) به دلیل خلاء زبان فارسی و نبود پیشینه بیش از آن که جدی باشند خندهدار به نظر میرسند. مانند واژههای موش به جای MOUSE و زیر موشی به جای MOUSE PAD.
راهکار
از آنجا که زبان شناسان معتقدند استفاده از الفاظ بیگانه باعث لطمهزدن به گویش هموطنان فارسی زبان میشود، استفاده اکید از واژههای معادل را توصیه میکنند.
آنها معتقدند رسانههای گروهی به ویژه رادیو و تلویزیون نقش مهمی در همهگیر شدن استفاده از واژههای معادل الفاظ بیگانه دارند. چرا که رادیو و تلویزیون تاثیر زیادی در گویش مردم دارند.
ارسال نظر