یادداشت
آقای رییسجمهور، کی نوبت IT میشود؟
پاسخ به این پرسش که چرا همچنان بعد از سالها از ورود اشکال مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات به کشور و با وجود شناخت نسبی تمامیفرصتها و تهدیدهای نهفته در آن، با این پدیده همچون موجودی بیگانه و مشکوک برخورد میشود، مشکل است.
علی شمیرانی
پاسخ به این پرسش که چرا همچنان بعد از سالها از ورود اشکال مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات به کشور و با وجود شناخت نسبی تمامیفرصتها و تهدیدهای نهفته در آن، با این پدیده همچون موجودی بیگانه و مشکوک برخورد میشود، مشکل است. فناوری اطلاعات و ارتباطات هیچ گاه طی سالهای گذشته، موضوع شماره یک یا حداقل جزو اولویتهای کلان کشور نبوده است. بعد از سالها کار و جابهجایی مدیران مختلف در این عرصه هنوز پاسخ این پرسش را نیافتهام که چرا هیچ گاه فناوری اطلاعات ورد زبان مدیران ارشد کشور نبوده و نیست؟
به راستی چرا برای گرمی تنور فناوری اطلاعات و ارتباطات، هراز گاهی کسی شمعی آن هم به طور موقت روشن کرده و بعد هم به گوشهای خزیده است؟ مگر نه این که فناوری اطلاعات کاهش هزینه، کاهش زمان و افزایش بهرهوری را به ارمغان میآورد؟ مگرنه این که از جمله شاخصهای بارز کشورهای پیشرفته و مترقی ضریب نفوذ بالای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی است؟ مگر نه این که امسال، سال اصلاح الگوی مصرف است؟ مگر نه این که به واسطه بروز مشکلات متعدد، قرار است پایتخت سیاسی کشور را به جای دیگری منتقل کنیم؟ و .... .
فناوری اطلاعات گویی همان موجود فانتزی، لوکس و پرهزینه سابق است که همچون علفی هرز برای خود در حال رشد است و جایی در تصمیمگیریهای کلان ندارد. چهار سال است که فناوری اطلاعات کشور همچنان برنامهای منسجم ندارد، چهار سال است که شوراهای عالی موجود در حوزه فناوری اطلاعات برنامه و خروجی مشخص و قابل دفاعی ندارند. موضوع فناوری اطلاعات صرفا و به واسطه هفته مخابرات و ارتباطات اندکی بر زبانها میافتد، چند مقاله منتشر میشود، چند همایش برگزار میشود و چند طرح و پروژه روتین مخابراتی افتتاح میشود و خداحافظ تا سال بعد.
وزیر ارتباطات سابق هم که همواره از ورود به مقوله فناوری اطلاعات خودداری و با فرابخشی خواندن این موضوع از خود سلب مسوولیت کرد. شوراهای عالی هم به واسطه عدم ایفای نقش مطلوب از یک سو و از دست دادن کارکرد خود پس از طرح انحلال شوراها، نتوانستند در این عرصه نقش آفرین باشند.
حال موضوع همیشگی بیتوجهی در سطح کلان کشور را به موارد فوق یعنی کنار کشیدن وزارت ارتباطات و چهار شورای عالی بلاتکلیف هم از این عرصه اضافه کنیم، به هیچ وجه تصویر و آینده مطلوبی متوجه فناوری اطلاعات کشور ترسیم نخواهد شد.
از سوی دیگر گزاف نیست اگر بگویم از موضوع نرمافزار، سختافزار، اینترنت و غیره گرفته تا حضور شرکتهای ایرانی در نمایشگاههای بینالمللی، دهها نهاد مسوول و متولی مشغول کار هستند که حتی ذکر عنوان این نهادها برای خود مطلبی میشود.
و نیک میدانیم که وقتی در موضوعی دهها نهاد وارد عمل میشود و هر کس گوشه ای را بر اساس سیاست خاص خود میگیرد و میکشد، نتیجه لاجرم چه خواهد بود. جالب آن که فناوری اطلاعات، شاغلان در این صنف و مسائل و مشکلاتش حتی یک سخنگو و مدافع در مجلس نیز ندارد. دردناک است که به موضوع فناوری اطلاعات حتی در حد نطق ۵ دقیقهای پیش از دستور مجلس هم توجه لازم نشده است. از این روست که نمیتوان انگشت خطاب و پرسشگری را رو به یک نهاد خاص گرفت و به نظر باید این پرسش را از شخص رییسجمهوری پرسید که به راستی کی نوبت فناوری اطلاعات میشود؟
ارسال نظر