سرعت اینترنت بلای جان کاربران ایرانی است
لاکپشت سواری دربزرگراههای اطلاعاتی
زمانی که برای نخستین بار در خارج از کشور به اینترنت وصل شدم، با مشکل روبهرو شدم. مشکل من البته مشکل تمام ایرانیهایی بود که آنها هم برای نخستین بار در خارج از کشور از اینترنت استفاده میکردند.
علی شمیرانی
زمانی که برای نخستین بار در خارج از کشور به اینترنت وصل شدم، با مشکل روبهرو شدم. مشکل من البته مشکل تمام ایرانیهایی بود که آنها هم برای نخستین بار در خارج از کشور از اینترنت استفاده میکردند. من و بقیه ایرانیها عادت داشته و داریم که زمانی که صفحهای را در اینترنت باز میکنیم و آدرس سایت مورد نظر را میزنیم برویم و در کنار آن صفحههای بعدی را نیز باز کنیم و بعد کمی با سایر ابزارها و احتمالا بازیهای داخل کامپیوتر به نوعی سرمان را گرم کنیم تا صفحهها یک به یک رخ بنمایانند. سپس مرحله دوم کار یعنی کلیک کردن روی لینکهای مورد نظر آغاز میشود و معمولا برای این که وانمود کنیم داریم از وقتمان به زرنگی خاص ایرانیها استفاده میکنیم به سرعت این کار در مورد سایر پنجرههایی که نصفه نیمه باز شدهاند تا انتهای سمت راست صفحه مانیتور تکرار میشود.
از این جا به بعد شما که در ایران هستید قاعدتا به سمت اولین پنجرهای که مدتی قبل در چپ ترین قسمت صفحه رایانه خود باز کرده میروید و پنجره پنجره به سمت راست حرکت میکنید تا ببینید کدام پنجره نقشهایی را در صفحه لخت و سفید خود به شما نمایان میکند!
برگردم به جایی در خارج کشور و مشکلی که مرا تا مدتی سرگرم خود ساخته بود. در فرنگ من به رسم عادت کاربران ایرانی اینترنت ابتدا حدود ده بار روی آیکون مرورگر اینترنت کلیک کردم تا ده پنجره خالی باز کنم و طبق عادت آدرس پشت آدرس وارد کرده و دوباره حرکت به سمت چپ برای کلیک روی لینکهای مورد نظر! اما عادت ایرانی من مرا گیج کرده بود.
من آدرس نخست را در اینترنت فرنگستان که وارد کردم در حال انتقال ماوس به سمت صفحه خالی بعد بودم تا به کار همیشگی خود برسم که به ناگاه دیدم سایت مورد نظر در مقابل چشمانم باز است، خندهای کردم و با خود گفتم لابد کش (آنجا که صفحهها ذخیره میشوند) ISPهای اینجا هم درست و حسابی تخلیه نمیشود که صفحه به این سرعت باز شد.
به سراغ کلک همیشگی یعنی نگه داشتن کلید کنترل و زدن کلید F۵ رفتم و دوباره قصد رفتن و رسیدن به سایر امور را داشتم که دیدم سایت با همان سرعت قبلی در جلوی من ظاهر شد. یک لحظه حس کردم که انگار صفحه مانیتور کمیروبه من بیرون زده و انگار سایت مورد نظر به من میگوید: بفرمایید دیگر چه فرمایشی داشتید!
باورش سخت بود، اما من در نهایت مجبور شدم ده صفحه خالی را که باز کرده بودم ببندم و مثل خارجیها چند صفحه زیر دستم باز کنم. چون دیگر نیازی نبود که از راست به چپ و از چپ به راست در انتظار باز شدن لینکها و صفحهها باشم. و اینجا بود که من در مقابل اینترنت فرنگستان کم آوردم چون سرعت من در تایپ آدرس در صفحه بعد کمتر از سرعت باز شدن صفحه قبل بود. به عبارت دیگر من قبل از آنکه به سراغ صفحه بعدی بروم و آدرس را وارد کنم صفحه قبلی باز شده در مقابل من بود.
و این اتفاقی بود که مرا با مشکل مواجه ساخت. من واقعا حول شده بودم! نمیدانستم اصلا حالا که صفحه باز شد باید چه میکردم و به کدام قسمت سایت میرفتم!
شاید با این داستانک که برگرفته از یک اتفاق واقعی و تجربه شخصی خود من بوده است، توانسته باشم شما کاربر ایرانی که در حال خواندن این متن هستید و تجربه استفاده از آنترنت را ندارید و فقط به اینترنت دسترسی دارید را با خود همداستان کرده باشم.
در ایران، اما زیاد نیاز به توضیح نیست که چه میگذرد. همه میدانیم که اینجا اینترنت هم به صورت «ایرانین استایل» عرضه میشود. سبک ما در عرضه، کاربری و مصرف نیز ایرانی است.
اما چرا؟ و به راستی مشکل کجا است. اجازه دهید برای جلوگیری از اسراف در وقت خودم و شما تا حد امکان شفاف و موجز به آنچه در فضای اینترنت ایرانی میگذرد بپردازم تا این متن نیز نتایج خود را بگیرد.
شاید بتوان اینترنت را در ایران به سه بخش تفکیک کرد. دولت به عنوان تامینکننده، بخش خصوصی به عنوان توزیعکننده و کاربران به عنوان مصرفکننده.
از اینرو و برای درک بهتر آنچه بر سر اینترنت ایرانی میگذرد، موضوع را باید به تفکیک این سه بخش و البته همانطور که وعده دادم به صورت کوتاه و شفاف بررسی کنیم.
دولت تامینکننده
اینترنت را در ایران دولت وارد میکند. این قانون است. یعنی بخش خصوصی خود راسا نمیتواند برود و از طرف خارجی اینترنت خوب، مرغوب و به اصطلاح اورجینال خارجی بخرد! البته به استثنای همان استثناهایی که میدانیم.
در دولت، اما در مقوله اینترنت و سرعت آن دو نظریه وجود دارد. دسته اول عدهای هستند که معتقدند در افزایش سرعت اینترنت ما چیزی کم نداریم. این عده معتقدند که ما از لحاظ تکنیکی و به قول فنی ترها «بک بونی» کمبود نداریم. اما این که چرا سرعت زیادتر نمیشود در محل اختیار و جایگاه ایشان برای پاسخگویی نیست.
دسته دوم کسانی هستند که معتقدند همین سرعت فعلی برای کاربری اینترنت در کشور کافی است و سرعت بیشتر شاید منجر به بروز تصادفات و حوادثی شود که برای کاربران ایرانی مضراتی را در پی خواهد داشت. مخالفان افزایش سرعت اینترنت بر این باورند که زمانی که خدماتی مبتنی بر اینترنت در کشور عرضه نمیشود که نیازی به سرعت بالا ندارد چرا باید شیر سرعت اینترنت را بیشتر باز کنیم؟ چرا که در آن صورت کاربران به چیزهایی در آن سوی مرزهای مجازی اینترنت دسترسی پیدا میکنند که چندان به صلاح فرهنگ و افکار ما نیست. قصد ورود به این مقوله و تایید یا تکذیب آن را ندارم؛ چرا که این مبحث باید در جایی دیگر و در معرض یک میزگرد مانند قرار گیرد تا نظرات هر دو طرف شنیده و بررسی شود. زیرا در غیر اینصورت شاید متهم به بازی شطرنج یکنفره بشوم که در نهایت این خود من هستم که تصمیم میگیرم طرف سیاه را برنده کنم یا طرف سفید را. پس برای آنکه به جنون شطرنج بازی با خود متهم نشوم این موضوع را به مقال و مکانی دیگر موکول میکنم!
خصوصی توزیعکننده
بخش خصوصی توزیعکننده، اما داستان خاص خود را دارد. ایشان متهم ردیف دوم اینترنت و سرعت آن در کشور محسوب میشوند. بخش خصوصی متهم به کم فروشی است. یعنی دولتیهای تامینکننده میگویند ما اینترنت را پرسرعت تحویل بخش خصوصی میدهیم، اما بخش خصوصی آب در اینترنت میکند و یک خط ارتباط اینترنتی را به جای یک کاربر به صد کاربر میفروشد و طبیعی است که سرعت کم و به عبارت درستتر افتضاح میشود.
بخش خصوصی هم تکذیب میکند و اینترنت را از سرچشمه یعنی جایی که تامینکننده ارتباط را در دست ایشان میگذارد، دارای مشکل میداند. البته گاه برخی از فروشندگان خصوصی این اعتراف را میکنند که خرج ما نیز بالا است و چاره به اشتراکگذاری یک اینترنت به چند کاربر نیست. برخی نیز صراحتا اعلام میکنند که همکارانشان واقعا کم فروشی میکنند.
البته دست آخر هنوز هم که هنوز است معلوم نیست که حق با کدام طرف است؟ تامینکننده یا توزیعکننده و اینترنت از کجا دچار کشیدگی و کندی میشود.
کاربر مصرفکننده
این بخش اما شاکی است. شاکی از این که پول خوبی میدهد و سرویس خوبی نمیگیرد. شاکی از این که نمیداند به کجا شکایت برد. شاکی از این که پولش به هدر میرود. شاکی از این که کسی به دادشان نمیرسد. شاکی از این که وقتشان به هدر میرود. شاکی از این که بالاخره چه شد. شاکی از این که خب حالا از دست من چه کاری ساخته است. شاکی از این که اعصابشان در استفاده از اینترنت نازک و ضعیف شده است. شاکی از این که هنوز هم نمیداند اینترنت چه زمانی حالش خوب خواهد شد.
نتیجه تعیینکننده
اینترنت کند است. کوتاهترین نتیجهای که میتوان از میان تمام این پرسشهای بی جواب، تمام دعواهای زرگری، تمام سرکاربودنها، اقسام متعددی توجیهات گرفت. همین سه کلمه است که به نمایندگی از تمامیکاربران ایرانی آن را تکرار میکنم اینترنت کند است حتی آن اینترنت که مزین به صفت تند است. آقایان اینترنت مثلا پرسرعت ما نیز با همان سرعت واقعی که روی کاغذ تحویل مصرفکننده میشود نیز نیست.
چرا از تجربیات گذشته نمیخواهیم درس بگیریم. مثالهایی میزنم و قبل از آن شما را به خدای بزرگ میسپارم.
زمانی که فکس آمد مخالفت شد که این چیست و مجوز باید گرفت (و امروز فکس در همه جا هست) زمانی که تلفن همراه آمد مخالفت شد که این یعنی آن که همه بیسیم به دست بگیرند؟ نه باید مجوز گرفت ( و امروز موبایل دست کودکان نیز هست) زمانی که ویدئو آمد مخالفت شد که این ابزار اشاعه چیزهای بد است و باید مجوز گرفت ( و امروز ویدئو در هیچ خانهای نیست چون آمد و بود و عمرش را داد به CD) زمانی که اینترنت پرسرعت آمد مخالفت شد که نه خیر باید مجوز گرفت ( و امروز ....
ارسال نظر