علیرضا صالحی

انگار رسم شده که صنف آی تی باید هرسال در هنگامه برگزاری نمایشگاه الکامپ به دو یا چند گروه نامتساوی تقسیم شود و له یا علیه برگزارکنندگان و در مدح یا طعن حضور یافتن اظهار نظر کند. انگار این قسمت هرساله ماست که باید درباره نمایشگاهی که به درستی یا نادرستی نمایش‌دهنده توان بخش خصوصی فناوری اطلاعات است، هزار حرف و حدیث بگوییم و بشنویم و درآخر کار هم سری با حسرت تکان دهیم و حواله کار را به سال آینده بدهیم. انگار همه حافظه تاریخی مان را به آب نسیان شسته‌ایم و مرتب از الکامپی در دورانی دور سخن می‌گوییم که چنین و چنان بوده و هیچ‌کس هم هیچ مشکلی با آن نداشته است و مبدا تاریخی همه الکامپ‌های تاریخ بشریت از ازل تاکنون بوده است.

انگار این دعوای الکامپ و مجری و غرفه‌گذار، یا دعوای الکامپ و مجری و مدعی اجرا تمامی ندارد و سناریویی است که هرسال خوانده و اجرا می‌شود. انگار رونق سالیان اخیر الکامپ را از یاد برده‌ایم و مرتب به خودمان تلقین می‌کنیم که این نمایشگاه‌ها، هیچ‌کدام به پای نمایشگاهی که آن را مبدا تاریخ نمایشگاه‌ها می‌انگاریم، نمی‌رسد.

اما انگار الکامپ امسال برخی انگاره‌ها را شکست. حداقل دعوای مجری و مدعی اجرا پایان پیدا کرد. آنان که فکر می‌کردند برگزاری الکامپ فرصتی طلایی، برهه‌ای تاریخی یا بزنگاهی در طول دوران حیات صنف آی تی است که باید آن رو دودستی چسبید مبادا که مرغ سعادت از دستمان بپرد و برگزاری آن متحول کننده قرون و اعصار است، خیالشان راحت شد. حالا الکامپ در دامان ماست. حالا الکامپی که باید در آن به ریال درآمد داشته باشیم و به یورو هزینه کنیم و در همان زمان دور که می‌توانستیم این مساله را حل کنیم و نکردیم، آمده است. حالا الکامپی که قرار نیست بین‌المللی باشد؛ مگر به ضرب یکی دو آگهی در شبکه‌های ممالک فرنگ، آمده است. الکامپی که قرار است در و دروازه هر چه نمایشگاه فرنگی را تخته کند. حالا همان نمایشگاهی که به‌زعم خودمان، باید نگین صنف فناوری اطلاعات باشد، صورتی زخمی دارد از پنجه سیمرغ.

سیمرغی که از خاکستر برمی‌خیزد به سان رستاخیز، اکنون پیدا نیست که از خاکستر کدام آتش برخاسته که این چنین هم مسلکان خود را آزرده است. اما غرفه گذار، الکامپ را می‌خواهد به عنوان یک نمایشگاه. نه حیثیت صنف. نه حیثیت کل بخش خصوصی که بعضی معتقدند و نه هیچ چیز دیگر. نمایشگاه، نمایشگاه است.

با همه محدودیت‌ها و فرصت‌های آن. برای بسیاری از غرفه‌گذاران هم چندان فرقی نمی‌کند که برگزارکننده تابلوی چه سازمان یا بخش یا صنف یا شرکت یا سندیکایی را بالای سر دارد. برای بازدیدکنندگان هم اهمیتی ندارد. مگر خودمان که به دیدار نمایشگاه اصناف دیگر می‌رویم برایمان برگزارکننده آن اهمیت دارد؟

غرفه گذار همین که مطابق بقیه نمایشگاه‌ها غرفه‌ای با حداقل امکانات بگیرد و کم دغدغه به آراستن آن مشغول شود کافی است. انتظار شق القمر کردن و فیل هوا کردن هم از هیچ مجری دولتی یا خصوصی ندارد. مطابق همه نمایشگاه‌ها هم می‌داند که مکان‌های مرغوب مال از ما بهتران است که می‌توانند هر اسمی یا هر مقامی یا هر جایگاهی داشته باشند.

پس غرفه گذار، خودش راه خودش را پیدا می‌کند و به روش خودش تعادل را بین امکانات، خواسته‌ها و مقدورات برقرار می‌کند. می‌خواهد که از دعوای حیدری و نعمتی دور باشد و بی‌دغدغه چند روزی را به فکر مشتریانش باشد.

غرفه‌گذار به دنبال جانمایی و رفتن به جلسه حراج غرفه‌های مرغوب و کلیک‌های عصبی روی نقشه نمایشگاه و لینک پرداخت آنلاین برای گرفتن چند متر فضا نیست. غرفه گذار وقتی مجری برایش اهمیت پیدا می‌کند که ببیند نه تنها گرفتن فضا تسهیل شده، نه تنها جانمایی محترمانه شده، نه تنها قیمت‌ها نسبتی با رکود اقتصادی پیدا کرده‌اند که مجری نمایشگاه هم خود را نه در مقام بردن انتفاع از نمایشگاه، که در جایگاه تسهیل‌کننده فعالیت‌های تجاری می‌بیند و به غرفه‌گذاران، چه کوچک و چه بزرگ، کمک می‌کند که از فرصت چند روزه نمایشگاه حداکثر استفاده را ببرند.

ولی انگار که هنوز همان انگاره‌های هرسالمان پا برجا است. قضاوت اینکه کدام بی‌بدیل است و کدام بی‌دلیل با شما.