اوراق مشارکت بهجای یارانه
امیر عباس امامی * از فراخوان دکتر احمد میدری، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در خصوص ارائه طرحهایی برای اصلاح یارانه نقدی نزدیک به یک ماه میگذرد. همان روز مجلس حذف ۳۰درصد از یارانه بگیران را به سال آینده موکول کرد و چند روز بعد وزیر رفاه از بررسی ارائه بن کالا به جای یارانه نقدی خبر داد. اخیرا نیز دکتر نوبخت، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری، از قطعی بودن عرضه دو بسته کالایی تا پایان سال خبر داده است. در این مدت و در روزنامه «دنیایاقتصاد»، چندین و چند پیشنهاد از استادان برجسته و صاحب نظران محترم اقتصادی، ناظر بر اصلاح شیوه اجرای مرحله اول یارانهها منتشر شده است.
امیر عباس امامی * از فراخوان دکتر احمد میدری، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در خصوص ارائه طرحهایی برای اصلاح یارانه نقدی نزدیک به یک ماه میگذرد. همان روز مجلس حذف 30درصد از یارانه بگیران را به سال آینده موکول کرد و چند روز بعد وزیر رفاه از بررسی ارائه بن کالا به جای یارانه نقدی خبر داد. اخیرا نیز دکتر نوبخت، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری، از قطعی بودن عرضه دو بسته کالایی تا پایان سال خبر داده است. در این مدت و در روزنامه «دنیایاقتصاد»، چندین و چند پیشنهاد از استادان برجسته و صاحب نظران محترم اقتصادی، ناظر بر اصلاح شیوه اجرای مرحله اول یارانهها منتشر شده است.
در برخی مقالات نیز پیشنهادهای قابل توجهی در خصوص اجرای مرحله دوم ارائه شده است. با اینکه نقد و بررسی پیشنهادهای ارائه شده و استخراج نقاط قوت و احیانا چالشهای اجرایی آنها ضروری به نظر میرسد، در این مختصر، نگارنده تنها قصد دارد در تکمیل پیشنهادهای مذکور ایدهای را در خصوص هدایت منابع حاصل از افزایش قیمت حاملهای انرژی در جهت کمک به حل مسائل اقتصادی کشور مطرح کند. ایدهای که به نظر میرسد با تکیه بر نقاط قوت برخی پیشنهادها و با استفاده از مکانیزم قدرتمند بازار بتوان از آن در جهت توسعه اقتصادی کشور استفاده کرد.
جناب آقای محسن خلیلی (۲۶ آبان) در بخشی از مقاله خود پیشنهاد کردهاند که «افراد به صورت داوطلبانه سهم یارانه خود را به دولت قرض دهند و مثلا با سود ۱۸ درصد در زمانی مشخص اصل و فرع پول خود را دریافت کنند». این پیشنهاد با هدف کاهش فشار مالی فعلی دولت برای سال جاری یا احتمالا سال آتی ارائه شده است. گرچه به نظر میرسد این کار صرفا مشکل فعلی دولت را به تعویق و احتمالا در آینده تشدید خواهد کرد، اما نکته مثبتی در این پیشنهاد وجود دارد که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت. دکتر پویا علاءالدینی (۲۹ آبان) نیز در مقاله دیگری پیشنهاد کردهاند «مقداری از منابع آزاد شده از طریق حذف یارانه حاملهای انرژی فقط صرف بهبود وضعیت قشرهای فقیر و آسیبپذیر شود (که واقعا مبالغ قابل توجهی را نمیطلبد) و مابقی به سرمایهگذاری در فعالیتهای تولیدی و اشتغالزایی اختصاص یابد.» با اینکه برخلاف نظر نویسنده محترم به نظر نمیرسد این کار کمکی به کاهش کسری بودجه دولت کند (چرا که صرفا پیشنهاد در بخش هزینهکرد درآمدها ارائه شده است) اما اشاره ارزشمندی نیز در این پیشنهاد وجود دارد.
نگارنده این نوشتار در مطلبی در همین روزنامه در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ با عنوان «نقدی بر طرح نفتی دکتر رضایی» پیشنهاد کرده بود دولت با استفاده از انتشار اوراق مشارکت سرمایهگذاری خاصی تلاش کند یارانههای مردم (خصوصا دهک های بالای درآمدی) را جذب طرحهای سرمایهگذاری کند، اما آنچه بسیار مهم است اینکه انتشار این اوراق الزاما باید دارای چند ویژگی کلیدی
اول آنکه همانطور که آقای خلیلی به درستی به آن اشاره کردهاند خرید و مالکیت این اوراق ضرورتا باید به تشخیص خود مردم، آزادانه و با تصمیم آنها صورت گیرد.
دوم آنکه طرحهای هدف این اوراق، باید الزاما از توجیه اقتصادی قابلتوجهی در کلیت فضای اقتصادی کشور برخوردار باشند. برای مثال طرحهایی نظیر توسعه فازهای پارس جنوبی یا احداث و توسعه پالایشگاهها که از سودآوری مناسب و مطمئنی برخوردار است میتواند جزو اولویتهای اولیه این اوراق باشند.
سوم آنکه جزئیات طرح، مدت زمان اجرای آن، منافع احتمالی آن و سایر ویژگیهای طرحها باید به صورت جزئی توسط دولت مشخص و گزارشها و ارزیابیهای مالی و اقتصادی آن قبل از انتشار، طی گزارشهای کارشناسی توسط شخص سومی که به دولت وابسته نباشد (نظیر شرکتهای تامین سرمایه) منتشر شود. برای افزایش اطمینان سرمایهگذاران از اینکه از منافع خود به طور کامل محافظت خواهد شد میتوان ساختارهایی بر پایه ارکان انتشار اوراق بهادار اسلامی نظیر امین، نهاد واسط و... ایجاد کرد تا گزارشهای دورهای و نظارت کامل بر طرحهای مرتبط نیز تهیه و در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد. در واقع هدف از ایجاد تمام این ساختارها، ملزم کردن دولت به رعایت انضباط مالی، جلوگیری از هزینهکرد منابع مذکور در پروژههای با اهداف سیاسی، افزایش پاسخگویی دولت، اطمینان سرمایهگذاران از انتخاب پیمانکاران و مجریان با صلاحیت، وجود نظارت و فشار کافی برای تکمیل پروژه در زمان مقرر و به طور کلی ایجاد انگیزه و اطمینان در خریداران اوراق است.
در آخر نیز دولت باید تلاش کند با ایجاد مکانیزمهای تشویقی نظیر معافیتهای مالیاتی، تضمینهای حداقل بازده مورد انتظار اوراق مشارکت مذکور، ترجیحا بالاتر از سود اوراق متداول (صرفا برای اوراقی که از منابع یارانهای افراد خریداری شده است)، ارائه گزینههای مختلف تشویقی نظیر قابلیت تبدیل شدن اوراق به سهام و مواردی از این دست جذابیتهای لازم را بهطور قابل ملاحظهای برای این طرحها افزایش دهد. آنچه مسلم است، کارشناسان و متخصصان امر میتوانند انواع مختلف و متنوعی از روشهای جذاب کردن اینگونه سرمایهگذاریها را طراحی کنند. با این کار با توجه به رقابتی که برای جذب درآمدهای نفتی مردم در میان طرحهای مختلف ایجاد خواهد شد، تخصیص بهینه منابع محقق و حتی امکان جذب حجم عظیمی از نقدینگی جامعه نیز به وجود خواهد آمد.
بدیهی است این مساله در بلندمدت منجر به کاهش تورم، افزایش سرمایهگذاری، افزایش اشتغال، بهبود فضای کسبوکار، آشنایی مردم با فرهنگ سرمایهگذاری، الزام دولت به بهبود فضای کسبوکار و سرمایهگذاری، افزایش سطح درآمد میان مدت و بلندمدت جامعه با به سود رسیدن طرحهای مذکور (توزیع ثروت به جای توزیع درآمد) و ... خواهد شد. به نظر می رسد ارائه هرگونه پیشنهادی که در آن باز هم دولت با تصاحب درآمدهای یارانهای مردم و تصدیگری در اقتصاد حتی با اهداف خیرخواهانه، به دخالت خود در اقتصاد تداوم بخشد همان فساد و عدم کارآیی را نصیب کشور خواهد کرد که اقتصاد دولتی طی سالهای گذشته نصیب کشور کرده است. افزایش رشد اقتصادی (بدون در نظر گرفتن نفت)، یعنی افزایش درآمدهای مردم و این مهمترین و اثربخشترین اقدامی است که دولت در کمک به فقرا باید انجام دهد. بدیهی است حمایتهای اجتماعی و اقتصادی از اقشار آسیپپذیر جامعه به عنوان وظیفه ذاتی دولت، منافاتی با این مساله ندارد.
*پژوهشگر اقتصادی
ارسال نظر