نانی که از سواحل مدیترانه در می‌آید
علی موقر قسمت سی‌و سوم * توجه: مطالب این ستون شد‌‌ید‌‌ا غیرجد‌‌ی است. سواحل زیبای مدیترانه جایی است که سالی دوازده ماه پذیرای آدم‌های مشتاق زیادی است که در کشورهای خود سواحل زیبایی ندارند.
بخش اعظمی از سواحل زیبای مدیترانه در کشور ترکیه قرار دارد. به این ترتیب مشتاقان زیادی از کشورهای آلمان، سوییس، اوکراین، روسیه، عراق و بعضی کشورهای دیگر به ترکیه می‌آیند و از زیبایی‌های آن لذت می‌برند. از صد تا هتل برتر جهان یازده تای آن در این کشور قرار دارد. می‌گویند در سال ۲۰۰۷ سی میلیون توریست از زیبایی‌های این سواحل لذت برده‌اند و درآمد نوزده میلیارد دلاری برای آن کشور به ارمغان آورده‌اند که پول خیلی خیلی زیادی است. در عوض از آن کشور برای خود خاطرات خیلی خیلی زیبایی به کشورهای خود به ارمغان برده‌اند. به این ترتیب سواحل مدیترانه برای ترک‌ها هم آب دارد و هم نان.
تمام نان ترکیه، اما از سواحل مدیترانه تامین نمی‌شود. بلکه این کشور از سال ۱۹۸۰ میلادی در محصولات کشاورزی خود به خودکفایی رسیده است. بر اساس آمار سال ۲۰۰۵ در تولید محصولات کشاورزی و غلات در رده‌ هفتم جهان قرار دارد. در تولید فندق و انجیر و زردآلو و گیلاس و انار در رتبه‌ اول و در تولید پسته (بله پسته) در رتبه‌ سوم جهان قرار دارد.
ترکیه یکی از بیست کشور صنعتی جهان است. بعد از نساجی دومین صنعت مهم‌ترکیه پالایش نفت (بله نفت) می‌باشد. در ترکیه نفت چندانی موجود نیست. اما همه ساله مقادیر زیادی نفت از کشورهایی که صنایع پالایش خوبی ندارند وارد ترکیه می‌شود، این نفت‌ها به خوبی پالایش می‌شوند و مجددا به خوبی به همان کشورها صادر می‌شوند و از این طریق درآمد خیلی خوبی برای ترکیه به ارمغان می‌آید.
صنایع شیمیایی و داروسازی و ذوب‌آهن و ماشین‌سازی و الکترونیک و این دست صنایع نیز به خوبی در ترکیه موجود است. حجم صادرات ترکیه بیشتر از صد و بیست میلیارد دلار می‌باشد که حجم خیلی زیادی است. صنایع الکترونیک وستل ترکیه بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ تلویزیون اروپا است و ۵۰ درصد تلویزیون‌ها و ۲۰ درصد لوازم خانگی که اروپایی‌ها می‌خرند ترکیه‌ای هستند.
ترکیه از اولش این‌طوری نبود، بلکه این‌طوری شد. ترکیه همچنین از اولش اروپایی نبود، بلکه اروپایی شد. این موضوع که چطور می‌شود که یک کشوری قاره‌اش را عوض کند حکایت عجیبی است.
بخش عظیمی از کشور ترکیه در قاره‌ آسیا قرار دارد و یک بخش خیلی غیر عظیمش در اروپا. هیچ معلوم نیست روی چه حساب و کتابی دولتمردان ترکیه در طول تاریخ گیر داده بودند که جزو اروپا محسوب شود. آدم‌هایی مثل مصطفی کمال می‌آمدند و مجسمه‌های خود را درحالی‌که به اروپا اشاره می‌کردند در میدان می‌گذاشتند و هر چه اروپایی‌ها می‌گفتند شما بخش غیر عظیمتان در اروپا قرار دارد به خرجشان نمی‌رفت و در جواب آنها می‌گفتند از بوسنی و کوزوو و سوییس که عظیم‌تر است و انصافا در این مورد پر بیراه هم نمی‌گفتند و اروپایی‌ها در جواب آنها سکوت می‌کردند.
ترک‌ها این سکوت را نشانه‌ رضایت دانستند و آن اول‌ها می‌رفتند و مدام با اروپایی‌ها فوتبال بازی می‌کردند و اتفاقا گل‌های زیادی هم می‌خوردند؛ درحالی که اگر در جام باشگاه‌های آسیا شرکت می‌کردند قطعا قهرمان می‌شدند، اما ول‌کن ماجرا نشدند تا اینکه بالاخره تیم‌های گالاتاسرای و فنرباغچه توانستند حال تیم‌های اروپایی را بگیرند. به این ترتیب مردمان ترکیه بسیار خوشحال شدند. کلا مردمان ترکیه آدم‌های خوشحالی هستند و از اینترنت ۳۲ مگابایت استفاده می‌کنند.
باری برگردیم سر اقتصاد خودمان. اندیشمندان اقتصادی معتقدند که در سال‌های ۱۹۱۶ به بعد و در زمان مصطفی کمال اقتصاد ترکیه گرایش‌های چپ میانه داشته است. البته در آن سال‌ها ترکیه با روسیه دشمن هم بوده است! این ترکیه از همان اول هم تکلیفش معلوم نبوده است. مردمان ترکیه مصطفی کمال را پدر ترکیه می‌دانند. اندیشمندان اقتصادی اما پدر اقتصاد ترکیه را تورگوت اوزال می‌دانند.
در زمان اوزال بود که ترکیه به تدریج از گرایش‌های چپ و اقتصاد دولتی فاصله گرفت و به ورطه‌ لیبرالیسم در غلتید. اندیشمندان سیاسی معتقدند، اوزال سومین رهبر ترکیه است که با رای مردم انتخاب شده است.
او که بعد از یک دوره‌ کودتا و خفقان به قدرت رسید، بهبود اوضاع اقتصادی را شعار خود کرد. بعد که آمد اقتصاد را درست کند، فهمید که باید اوضاع سیاسی را هم درست کند، چرا که اندیشمندان اقتصادی و سیاسی معتقدند که درست کردن اقتصاد بدون درست کردن سیاست به هیچ‌کجا نمی‌رسد. این شد که نقش مطبوعات و احزاب را پر رنگ‌تر و نقش نظامی‌ها را در سیاست و اقتصاد کمرنگ‌تر کرد. از آنجا که هیچ‌کسی نمی‌خواهد کمرنگ شود نظامی‌ها خیلی دل خوشی از اوزال نداشتند.
تورگوت اوزال همچنین سعی کرد روابط خارجی‌اش را بهتر کند. همین سیاست‌ها بود که نهایتا باعث شد در قبال دریافت یک میلیارد دلار وام، ترکیه پایگاه اینجرلیک را در اختیار آمریکا قرار بدهد. منتقدان اوزال خیلی به او انتقاد می‌کردند. اما اوزال معتقد بود تا آدم یک چیزی ندهد که نمی‌تواند یک چیزی بگیرد. اما منتقدان معتقد بودند خیلی بهتر است که آدم هیچی ندهد اما یک چیزی بگیرد. در این مورد من شخصا نظر منتقدان را قبول
دارم.
اوزال مدام خارجی‌ها را تشویق می‌کرد تا در صنایع ترکیه و سواحل ترکیه سرمایه‌گذاری کنند. در آن زمان سواحل ترکیه به زیبایی کنونی نبود. هرچه کارشناسان گردشگری غربی به او می‌گفتند شما که مانند بعضی از کشورها ساحل ماسه‌ای و زیبا ندارید و ساحلتان سنگلاخ است و آدم وقتی رویش دراز می‌کشد دردش می‌گیرد، گوش اوزال بدهکار نبود و می‌گفت زیبایی که به این چیزها نیست. آغاز دهه‌۱۹۹۰ بود که آلمانی‌ها برای ترکیه سی چهل تا هتل درست کردند، تا دست از سرشان بردارد.
می‌گویند اوزال کلی در دلش قند آب شده بوده و می‌خواسته چای بعداز‌ظهرش را با خیال راحت میل کند که آبدارچی اوزال چای را روی کاغذهای همین توافق‌نامه‌ها چپه می‌کند. اوزال که اعصابش درب و داغان شده بوده است سخنرانی معروفی به نام سخنرانی «چای» می‌کند و در آن سخنرانی معتقد می‌شود، باید اوضاع خدمات رسانی را در کشور ترکیه بهبود ببخشیم. اوزال همچنین به واحدهای صنعتی کوچک و متوسط هم بهبود بخشید. او می‌خواست به روابط دولت با اقلیت‌ها هم بهبود ببخشد که در سال ۱۹۹۳ سکته کرد و درگذشت.
اندیشمندانی که به همه چیز کار دارند بعد از ۱۹ سال اوزال را از توی قبر کشیدند بیرون و هرچه از جسدش باقی مانده بود کالبد شکافی کردند و تایید کردند که در آن آلودگی کادمیوم و پلونیوم وجود دارد. بنابراین به این نتیجه رسیدند که او سکته نکرده است، بلکه سکته داده شده است. گو اینکه این کار به هیچ درد اوزال نمی‌خورد، اما خود اوزال کارهای زیادی کرد که به درد خیلی‌ها می‌خورد.