هر کی ناراحت است  خودش را دار بزند

علی موقر * توجه: مطالب این ستون شدیدا غیرجدی است. این سخن رابرت گابریل کاریگا مومبه موگابه رهبر کشور زیمبابوه خطاب به کسانی است که فکر می‌کنند او از اقتصاد چیزی نمی‌داند. زیمبابوه یکی از کشورهای جنوب آفریقا است که به این ترتیب همسایه‌ کشور آفریقای جنوبی است. به همان ترتیبی که آفریقای جنوبی برای خودش ماندلا دارد، زیمبابوه هم برای خودش موگابه دارد. این ۲ تا بعد از سال‌ها مبارزه بر ضد استعمار توانستند مملکت خود را به استقلال برسانند. البته این ۲ تا یک سری تفاوت‌های کوچکی با هم دارند که خیلی مهم نیست. از جمله اینکه ماندلا خیلی زود از قدرت کناره‌گیری کرد، اما موگابه از سال ۱۹۸۰ همین‌طوری در قدرت مانده است؛ چرا که معتقد است مردم کشورش به رهبری او احتیاج دارند. بدیهی است که ماندلا آدمی بوده که خیلی به نیازهای مردم کشورش توجهی نمی‌کرده است. آفریقای جنوبی همچنین ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی کل قاره‌ آفریقا را در دست دارد و بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ قاره است و کلی گیر و گرفتاری‌های این‌طوری دارد. از طرفی مجبور شد جام جهانی فوتبال را هم برگزار کند تا مردمانش توی استادیوم‌ها فرت و فرت توی بوق‌های وو وو زلا فوت کنند و سردرد بگیرند. عوضش در زیمبابوه قیمت‌ها صدها هزار برابر شده است (بله رکورد بسیار خوبی است!) و هر شهروندی توی خانه‌اش کرور کرور اسکناس دارد و هر روز مقدار زیادی از آنها را توی بغلش می‌گیرد و به خرید می‌رود و همه از بابت پولدار بودن خیالشان راحت است؛ چرا که دولت هر چند وقت یک بار اسکناس‌های زیادی چاپ می‌کند. به‌جز آن چند هزار نفر بی‌جنبه‌ای که هر روز از زیمبابوه به آفریقای جنوبی و کشورهای دیگر فرار می‌کنند، در داخل زیمبابوه از هر پنج نفر، چهار نفر بیکارند و کلا برای خودشان راحت هستند. به این ترتیب اوضاعی در زیمبابوه وجود دارد که به قول موگابه اوضاعی «آسمانی» است و خیلی هم خوب است و هر کی ناراحت است خودش را دار بزند. و حرف حساب جواب ندارد. روزنامه‌ گاردین در گزارشی که از اوضاع اقتصادی زیمبابوه تهیه کرده است نهایتا به این نتیجه رسید که در این کشور چیزی به نام اقتصاد وجود ندارد. موگابه اما معتقد است که گاردین بیخود می‌گوید. موسسه‌ مالی و اقتصاد کلان جنوب و شرق آفریقا هم جدیدا تحقیقی انجام داده است تا ببیند چطور شده که اوضاع زیمبابوه این‌طور شده. اما موگابه معتقد است که آنها دارند بیخود شلوغش می‌کنند. آقای رابرت موگابه ۲۱ فوریه‌ ۱۹۲۴ در یک خانواده‌ متوسط الحال به دنیا آمد. ۱۹۵۱ مدرک لیسانس خود را از دانشگاه فورت هاره دریافت کرد. مهم نیست چه مدرکی دریافت کرده است؛ چرا که شش تا مدرک لیسانس دیگر هم دریافت کرده است. در دوران ریاست‌جمهوری مدرک فوق لیسانس حقوقش را دریافت کرد و خودش می‌گوید مهم‌ترین مدرکش «دانشنامه‌ خشونت» است. در جریان مبارزات سیاسی در سال ۱۹۶۴ دستگیر شد و تا ۱۹۷۴ یعنی ده سال در زندان بود. بعد از آزادی دوباره به مبارزات خود ادامه داد و کلی معروف شد و اعتماد و احترام ملت را جلب کرد و سال ۱۹۸۰ با استقلال زیمبابوه به قدرت رسید. اقتصاد زیمبابوه در سال‌های اول رهبری موگابه اقتصادی قوی بود. حاصلخیزترین زمین‌های کشاورزی آفریقا در این کشور وجود داشت و کلی صادرات کشاورزی داشت. به همین خاطر به زیمبابوه «سبد نان» یا «سفره‌ آفریقا» می‌گفتند. معادن زغال‌سنگ، طلا، الماس، نیکل و این‌جور فلزات هم در زیمبابوه فراوان بود. البته هنوز هم هست. در همین زمان بود که موگابه دست به اقدامات انقلابی خود زد و خواست تا همه چیز را عادلانه بین ملت تقسیم کند و حق مردم فقیر را از ثروتمندان بگیرد. این شد که زمین‌های کشاورزی را مصادره کرد و بین مبارزان انقلابی تقسیم کرد. کمی بعد از این اصلاحات تولیدات کشاورزی به شدت کاهش پیدا کرد. موگابه همچنین به مصادره‌ اموال سفیدپوستان پرداخت؛ چرا که معتقد بود یک زمانی پدرجدهای این سفیدپوستان اموال پدرجدهای سیاهپوستان را گرفته‌اند و حالا به آنها بدهکارند. بعد سعی کرد تا این سنت را در آفریقا هم اشاعه بدهد. بعد از دخالت‌های نظامی زیمبابوه در جنگ کنگو کشورهای غربی او را به ترویج نژادپرستی و نفرت پراکنی نژادی متهم کردند. سال ۲۰۰۰ کلا اوضاع شلوغی در زیمبابوه به وجود آمد که همینطور همه نسبت به هم نفرت‌پراکنی می‌کردند. هرچه کشورهای دیگر به موگابه گفتند نکن اما موگابه گفت دوست دارم. این شد که کشورهای دیگر زیمبابوه را تحریم کردند. موگابه هم گفت «به جهنم». به این ترتیب طی سی و سه سال قیمت‌ها در زیمبابوه صدهزار برابر رشد کرد. نرخ بیکاری به هشتاد درصد رسید و تمام نخبگان از کشور کوچ کردند. ۷۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند، خدمات بهداشتی تقریبا دیگر وجود ندارد و مردم با کمبود دارو مواجهند و از هر چهار نفر زیمبابوه‌ای یک نفر مبتلا به ایدز است و شیوع وبا به پایتخت هم رسیده است. سال ۱۹۶۵ یک دلار زیمبابوه معادل ۲ دلار آمریکا ارزش داشت و حالا با صدهزار برابر شدن قیمت‌ها خیلی معلوم نیست که هر دلار آمریکا چند دلار زیمبابوه می‌ارزد. چرا که هر روز این رقم بیشتر می‌شود و قیمت‌ها به طور متوسط هر روز هفت برابر می‌شوند. آخرین آمار این بود که یک دلار آمریکا یک میلیون و دویست هزار دلار زیمبابوه می‌ارزید. البته موگابه هم بیکار ننشست و دست به اقدامات اصلاحی بیشتری زد. یکی این بود که سه تا صفر از پول زیمبابوه کم کنند تا ارزشش بیشتر به نظر برسد و به آمریکایی‌ها هم دهن‌کجی کند. سپس آنقدر اسکناس چاپ کرد تا مردم مملکتش را پولدار کند. بعد هم به همه دستور داد که قیمت‌ها نباید از این بالاتر برود. این شد که ماموران دولتی به بازداشت همه‌ آنهایی پرداختند که در اقتصاد موگابه‌ای اخلال می‌کردند و با اسلحه به مغازه‌ها می‌رفتند و از صاحبش می‌خواستند که تخفیف بدهد و مردم هم آن مغازه را غارت می‌کردند. بله موگابه به جهانیان نشان داد که اقتصاد آنقدرها هم چیز پیچیده‌ای نیست. سال ۲۰۰۸ موگابه به‌رغم اینکه از اهرم‌های اقتصادی، امنیتی و نظامی به خوبی استفاده کرد و کلی زحمت کشید اما رای نیاورد. موگابه عصابی شد و مورگان چانگیرای رقیب او هم که دوست نداشت موگابه را ناراحت ببیند، از رقابت کنار کشید. این وسط عده‌ای از هواداران چانگیرای هم در خیابان کشته شدند. همان سال در کنفرانس ژوئن فائو برای مقابله با بحران جهانی غذا در ایتالیا موگابه یکی از آن ۲ نفری بود که به ضیافت شام دعوت نشد. موگابه هم که اشک در چشم‌هایش جمع شده بود گفت خب من ریاست‌جمهوری را دوست دارم. نهایتا فشارهای بین‌المللی به آنجا رسید که یک تقسیم قدرت در زیمبابوه به وجود آمد و گذاشتند موگابه همین‌طور رییس‌جمهور بماند تا ناراحت نشود و مورگان چانگیرای، کارهای اجرایی را به عنوان نخست وزیر به دست بگیرد. بعد از این اتفاقات چانگیرای یک سیستم چندارزی را با محوریت دلار آمریکا جایگزین دلار بی‌ارزش زیمبابوه کرد و بعضی تحریم‌ها برداشته شد و اوضاع اقتصادی کمی آرام شد و تورم زیمبابوه به زیر ۱۰ درصد رسید. در سال ۲۰۱۲ تورم زیمبابوه تنها چهار درصد بود و تولید ناخالص داخلی‌اش هم به ۹ درصد رشد رسید. در حال حاضر تورم بعضی کشورها از زیمبابوه خیلی بیشتر است. موگابه‌ ۸۹ ساله هم اوضاع جسمی و روحی خوبی دارد و قرار است بر سرطان پروستاتش غلبه کند.