آیا سازمان ملل پیشبینی قابل اعتمادی دارد؟
پایان رشد جهانی جمعیت
جیمز پتوکوکیس بر اساس پیشبینیهای اخیر سازمان ملل متحد، جمعیت کنونی حدود ۲/۷ میلیارد نفری جهان تا سال ۲۰۵۰ به ۶/۹ میلیارد نفر و پس از آن به ۹/۱۰ میلیارد نفر در سال ۲۱۰۰ افزایش مییابد. صبر کنید. خیالتان راحت نباشد. سانجیو سانیال، جمعیتشناس از دویچه بانک فکر میکند که سازمان ملل متحد راه را گم کرده است. محاسبات او نشان میدهد که نرخ زاد و ولد کل جهان در سال ۲۰۲۵ به نرخ جایگزینی سقوط میکند، اگرچه تعداد جمعیت به لطف افزایش طول عمر برای چند دهه دیگر افزایش مییابد. سپس کوچکشدن جمعیت از راه میرسد.
جیمز پتوکوکیس بر اساس پیشبینیهای اخیر سازمان ملل متحد، جمعیت کنونی حدود ۲/۷ میلیارد نفری جهان تا سال ۲۰۵۰ به ۶/۹ میلیارد نفر و پس از آن به ۹/۱۰ میلیارد نفر در سال ۲۱۰۰ افزایش مییابد. صبر کنید. خیالتان راحت نباشد. سانجیو سانیال، جمعیتشناس از دویچه بانک فکر میکند که سازمان ملل متحد راه را گم کرده است. محاسبات او نشان میدهد که نرخ زاد و ولد کل جهان در سال ۲۰۲۵ به نرخ جایگزینی سقوط میکند، اگرچه تعداد جمعیت به لطف افزایش طول عمر برای چند دهه دیگر افزایش مییابد. سپس کوچکشدن جمعیت از راه میرسد. سانیال چنین میگوید:
ما پیشبینی میکنیم جمعیت جهان در حدود سال ۲۰۵۵ به اوج خود در ۷/۸ میلیارد نفر برسد و پس از آن در سال ۲۱۰۰ به ۸ میلیارد نفر کاهش یابد. به عبارت دیگر، پیشبینیهای ما نشان میدهد که جمعیت جهان حداقل نیم قرن زودتر از هنگامی که سازمان ملل متحد انتظار دارد به اوج خود خواهد رسید و آن سطح هم ۸/۲ میلیارد نفر زیر سطح پیشبینی سازمان ملل متحد خواهد بود. این دیدگاهی کاملا متفاوت نسبت به جهان است.
۳ میلیارد نفر تفاوت. در ادامه دو جدول داریم، جدول اول پیشبینی سازمان ملل متحد و جدول دوم دویچه بانک.
سانیال در گزارش اخیر دویچه بانک میگوید: حتی یک نگاه گذرا به پیشبینیهای سازمان ملل متحد چیزهای عجیبی را نشان میدهد. برای نمونه، در پروژه سازمان ملل متحد، جمعیت نیجریه در سال ۲۱۰۰ به نزدیک یک میلیارد نفر صعود میکند، در برابر ۱۶۰ میلیون نفر کنونی، اما فرض بر این است که نرخ زاد و ولد در نیجریه در سطوح فعلی قفل شده باقی میماند، با وجود اینکه دیگر کشورهای نوظهور مانند ایران و بنگلادش کاهش زیادی را در نرخ زاد و ولد خود که زمانی بالا بود تجربه کردهاند. سانیال رشد یافتن جمعیت نیجریه را تنها نصف این مقدار میداند.
به ایالاتمتحده نگاه کنید. در پروژه سازمان ملل متحد، جمعیت کنونی ۳۱۴ میلیون نفری این کشور به ۴۶۲ میلیون نفر افزایش مییابد، با وجودی که نرخ زاد و ولد کنونی این کشور زیر سطح جایگزینی قرار دارد. آیا واقعا مهاجرت میتواند این تفاوت را به وجود آورد؟ سانیال به مطالعه اخیر که توسط پژهشکده پیو انجام گرفته است، اشاره میکند که نشان میدهد نرخ زاد و ولد آمریکا در سال ۲۰۱۱ به رغم حضور مهاجران بیشترین کاهش را تجربه کرده و به یک رکورد جدید در کاهش نرخ سقوط کرده است و البته در حال حاضر، بسیاری از مهاجران از کشورهای با نرخ پایین و رو به کاهش زاد و ولد هستند.
و باز هم شگفتآور: پروژه سازمان ملل متحد افزایش عظیمی در جمعیت را پیشبینی میکند؛ در حالی که در همان زمان پیشبینی میکند که سهمی از جمعیت جهان که در شهرها زندگی میکنند از ۵۲ درصد کنونی به بیش از ۶۷ درصد تا سال ۲۰۵۰ افزایش مییابد. این محقق میگوید شهرنشینی «نیرومندترین عامل پیشگیری از بارداری برای انسان» است و به همراه افزایش درآمد سرانه و سوادآموزی زنان، باید به یک کاهش بزرگ در میزان زاد و ولد در جهان منجر شود.
سانیال برخی از پیامدهای عمده اجتماعی و اقتصادی را تشریح میکند:
۱- سالمندی جوامع باید به زودی با توجه به این واقعیت که حفظ سن بازنشستگی در ابتدای دهه شصت زندگی افراد برای اقتصادها امکانپذیر نمیباشد، تعدیل شود. با توجه به وجود افرادی که در دهه هشتاد عمر زندگی خود هستند، به زودی گسترش زندگی کاری به اواسط دهه هفتاد زندگی معمول خواهد بود. جوامعی که قادر به انجام این تعدیلات اجتماعی و سیاسی در برابر این واقعیت جدید نباشند، خود را در قرن ۲۱ به دردسر میاندازند و بار بیش از حدی را بر دوش نیروی جوان رو به کاهش خود که وارد بازار کار میشوند، میگذارند.
۲- جمعیت کهنسال به معنی رونق در بخش خانههای سالمندان یا حتی گسترش بخش پزشکی نیست. بله، افراد بیشتری در دهههای شصت و هفتاد عمرشان وجود خواهند داشت، اما آنها تا حد زیادی سالم و مشغول به کار هستند. در حالی که نیاز به مقداری افزایش در پشتیبانیهای پزشکی گروه سنی خواهد بود، این کار نباید با تبعیت کورکورانه از گذشته صورت گیرد. در همین حال، همان طور هر کسی که بچه دارد میداند، کاهش نرخ زاد و ولد تقاضا برای مراقبتهای پزشکی را از بخشی ازجمعیت که هزینه بالای نگهداری دارند، کاهش خواهد داد. این به معنای تغییر در ترکیب مراقبتهای پزشکی به جای افزایش مارپیچی در سرانه حمایتهای پزشکی است.
بنابراین، تاثیر اصلی کهنسالی تداوم فعالیت خواهد بود؛ کارکردن بزرگسالان پا به سن گذاشته، در عوض موقعیتی که بخش بزرگی از جمعیت در گرگ و میش بلندمدت کهنسالی زندگی کنند. به نوبه خود، این امر الگوهای مصرف، بازار املاک و حتی سیستم آموزش و پرورش را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
برای نمونه، سیستمهای دانشگاهی برای مواجهه با کارکنان میانسالی که نیازمند بهروزرسانی مهارتهای خود در طول ۵۰ سال کار حرفهای هستند - یا شاید تغییر کامل نوع حرفه آنها - باید مجددا جهتدهی شوند. در مقابل، جذب همکاران جوانتر با توجه به کوتاهشدن مسیر خروج از مدارس متوسطه سهولت بیشتری خواهد داشت. این به معنای یک تغییر بزرگ در مسیر سیستمهای آموزش و پرورش است.
۳- تغییر جهانی جمعیت مقولهای مربوط به کشورهای توسعه یافته نیست، بلکه در بسیاری از کشورهای نوظهور با سرعت بیشتری در حال وقوع است. در حال حاضر برخلاف باور عمومی، روسیه و بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین کاهش نیروی کار را تجربه میکنند و دارای نرخ باروری کل برابر یا پایینتر از نرخ جایگزینی هستند... کاهش سریع نیروی کار چین از سال ۲۰۲۰ که از اکنون غیر قابلاجتناب است، تاثیر عمدهای بر پویایی اقتصاد جهانی خواهد داشت (حتی با وجود اجازه یافتن برخی کارکنان مسنتر برای انجام کار بیشتر). چین جایگاه خود را از «کارخانه جهان» به «سرمایهگذار جهان» تبدیل میکند.
این امر برای بازارهای نوظهور نظیر اندونزی، فیلیپین و مهمتر از همه هند فرصتی ایجاد خواهد کرد تا به بخشهایی از بازار که توسط چین خالی میشوند، وارد شوند. به نوبه خود، آنها کشورهای حتی جوانتر مانند نیجریه را به دنبال خواهند داشت. با این حال، باید تاکید کرد که تغییرات جمعیتی به تنهایی برای ایجاد رشد و توسعه کافی نیست و نمیتواند جایگزین رهبری سیاستهای معقول شود.
۴- برخی از کشورهای در حال توسعه نیز ممکن است، شگفتیساز شوند. تنها کشور توسعهیافته که بیرون از مدل ما قرار دارد ایالاتمتحده آمریکا است. با وجودی که پیشبینی رشد جمعیت این کشور در مدل ما از میانگین سازمان ملل متحد بیشتر است، میتوان انتظار داشت که جمعیت در سنین کار ایالاتمتحده تا دهه ۲۰۵۰ میلادی تداوم یابد (برای نمونه، بسیار بیشتر از بسیاری از اقتصادهای نوظهور). آهنگ پایین نرخ تولد آلمان حاکی از کاهش جمعیت است، اما ما احساس میکنیم که این کشور در جذب مهاجران بسیار بیشتر از آنچه سازمان ملل متحد پیشبینی کرده است موفقتر عمل خواهد کرد؛ بنابراین خط سیر جمعیتشناختی آن ممکن است با آنچه عموما وخیم تصور میشود متفاوت باشد.
پیامدهای جغرافیای سیاسی و اقتصادی کهنسالی جمعیت گسترده هستند. کاهش و سالخوردگی جمعیت احتمالا خبر بدی برای رشد اقتصادی و نوآوری است و گزارش دویچه بانک حتی از آخرین کتاب عالی جاناتان در این مقوله با عنوان «چیزی که هیچ کس انتظارش را ندارد: فاجعه جمعیتشناختی آمریکا در حال وقوع است» تیره و تارتر است. موضوعات باروری، کهنسالی و رشد جمعیت، شایسته بررسی به وسیله سیاستگذاران آمریکایی است.
ارسال نظر