مناطق ویژه اقتصادی چین
نگاهی به توسعه تجاری چین از طریق بنادر و مناطق ویژه اقتصادی
نگاهی به توسعه تجاری چین از طریق بنادر و مناطق ویژه اقتصادی
مناطق ویژه اقتصادی (Special Economic Zones یا همان SEZ) نقشی اساسی خود را در ادغام چین در اقتصاد جهانی و در توسعه اقتصادی ایفا کرده است. هدفگذاری اولیه جذب تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی، از طریق تنظیم سرمایهگذاری مشترک، اشتغال، استفاده از منابع داخلی چینی و وارداتی و حمایت از تشکیل سرمایه است و بخش عمدهای از خروجی محصول باید به بازارهای خارجی صادر شود، تاکید برSEZها که بخشی از یک استراتژی صادراتگرا است در بسیاری از اقتصادهای آسیایی پس از جنگ جهانی دوم (برای مثال در استراتژی ژاپن برای توسعه) مشخص است. انگیزههای زیر در این استراتژی برای سرمایهگذاران خارجی جذاب مینماید.
نیروی کار
توانایی استفاده از جمعیت گسترده چینیها به عنوان نیروی کار کم هزینه، انگیزهای قدرتمند برای قرار گرفتن درSEZها بود. شرکتهای خارجی نیز حق استخدام و اخراج نیروی کار چینی را داشتند که این متفاوت از سیستم غالب استخدام مادامالعمر چینیها بود.
استفاده از زمین
SEZها دارای فیزیکی منظم بودند که تحت عنوان سازمانهای برنامهریزی شده با زیرساختهای مشخص و دسترسی به یک مجموعه بندر کانتینری توسعه یافته بودند تا قطعات و مواد خام به راحتی بتواند به منظور پردازش در منطقه و حمل به بازارهای خارجی حضور یابد. در
sezهای چین درجهای از احترام و حفاظت از مالکیت خصوصی نیز جالب توجه است؛ چرا که تا سال 2004، بهرغم وجود حمایت قانونی از مالکیت خصوصی خارج SEZها این قوانین تنها در این مناطق وجود داشت.
مشوقهای مالیاتی
نرخ مالیات بر درآمد شرکتها در SEZها حتی برای اتباع خارجی مشغول به کار توسعهSEZ کمتر از جاهای دیگر است و نیز هیچ تعرفه گمرکی روی مواد و قطعات وارد شده تا زمانی که آنها برای صادرات مجدد در نظر گرفته نشدهاند وضع نمیشود.
توسعه SEZها از طریق چند مرحله که با تنظیم و توسعه زیرساختهای بنادر مهم کانتینری مرتبط است، ادامه یافت:
1. در سال 1980، چهار منطقه در مجاورت هنگ کنگ (شنزن)، ماکائو (ژوهای) و تایوان (شانتو و زیامن) تاسیس شد. موقعیت خوب آنها باعث جذب سرمایههای چینی سرمایهداران «خارج از کشور» میشد و نیز خود به عنوان ویترینی برای اثرات بالقوه چنین اصلاحاتی بود، که به طرز چشمگیری متفاوت از سیاستهای متمرکز برنامهریزی پس از استقرار جمهوری خلق چین در سال 1949 بودند. این
SEZها همچنین به هنگکنگ، تنها بندر مدرن آن زمان در چین، که به شکل موثری به شبکه حملونقل در جهان دسترسی داشت، نزدیک بودند.
2. در سال 1984، اینطور راجع به مدل SEZ تصمیمگیری شد که این مدل میتواند موفق باشد و باید گسترش یابد. برنامهریزیهای اولیه از چهار منطقه ویژه صرفا مربوط به جنوب چین میشد در نتیجه 14 شهرستان با بندر ساحلی، از دالیان گرفته تا بیهای، برای تبدیل شدن به ناطق ویژه جدید انتخاب شدند. این امر باعث توسعه زیرساختهای بندری مدرن، به خصوص بنادر کانتینری بود که خود ضرورتی برای حمایت از استراتژی صادراتگرااست.
۳. اهمیت خوشههای اقتصادی در سال ۱۹۸۵ ایجاب کرد که جغرافیای مناطق ویژه به دلتای رود یانگ تسه، دلتای رودخانه مروارید، و سه شهر زیامن، ژانگژو و گوانژو (که در دلتای رودخانه مین واقع هستند) گسترش یابد. این امر باعث میشد فضای لازم برای تعیین مناطق ویژه صنعتی آتی نیز به وجود آید که با گذشت زمان، دلتای رودخانه مروارید را هم تبدیل به مهمترین خوشه تولیدی در جهان نمود و توسعه خوشههای تولیدی به نوبه خود باعث توسعه خوشههای پایانههای ترابری بندری شد.
4. در سال 1988، حوزه مناطق ویژه به استانهاینان توسعه یافت که عمدتا توسعه بخش گردشگری و تجارت محصولات کشاورزی را مدنظر قرار میداد.
۵. از زمان آغاز به کار مناطق ویژه و آزاد اثرات اقتصادی مثبت این مناطق صرفا محدود به خود بنادر و شهرهای عقبه صنعتی آنها بود؛ اما از اواخر دهه ۸۰ میلادی مشاهده شد که مهاجرت قابل توجهی از نیروی کار، از مناطق داخلی کشور به استانهای ساحلی آغاز شده است. در تلاش برای متعادل نمودن این روند، شش بندر رودخانه یانگ تسه و ۱۱ شهر مرزی و نیز تمام مراکز استانی در مناطق داخلی و مناطق خودمختار نیز به مناطق ویژه پیوستند. با این وجود، دسترسی به زیرساختهای بندر و بازارهای خارجی عامل مسلط در پویایی مناطق ویژه باقی مانده است و جغرافیای تولید در چین به شدت با اهمیت مناطق ساحلی و تواناییهای آنها در دسترسی به بازارهای جهانی از طریق بنادر و پایانههای فرودگاهی عجین شده است.
*کارشناس ارشد سرمایهگذاری منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر saeedsa61@yahoo.com
ارسال نظر