تخمین زده می‌شود صادرات غیرنفتی ایران به عراق در سال جاری، به ۶ میلیارد دلار برسد میثم هاشم‌خانی* - تجارت در خدمت صلح: آیا انعقاد توافق‌نامه تجارت آزاد و شکل‌گیری اتحاد اقتصادی بین ایران و عراق، می‌تواند تاثیر محسوسی در شکوفایی اقتصادی دو کشور، ارتقای وضعیت معیشتی ساکنان استان‌های مرزی و نیز ارتقای امنیت مرزهای دو کشور بر جای گذارد؟ «مزیت تجاری» موجود بین ایران و عراق، تا چه حد قوی است؟

صادرات نزدیک به سه میلیارد دلار کالای غیرنفتی از ایران به عراق در شش‌ماه نخست سال جاری [۱]، آن هم در شرایط تشدید تحریم‌ها علیه ایران، کارنامه درخشانی برای صادرات غیرنفتی کشور محسوب می‌شود. در صورت استمرار همین وضعیت در نیمه دوم سال ۹۱، درآمد صادراتی شش میلیارد دلاری برای اقتصاد ایران حاصل خواهد شد [۲]؛ درآمدی که تقریبا برابر نیمی از کل درآمد نفتی کشورمان در سال ۱۳۷۷

است [۳].

از طرف دیگر، حجم تعاملات اقتصادی و تجاری ایران و عراق که بعد از سقوط رژیم صدام با رشدی بسیار سریع مواجه شده بود، در سه سال اخیر شتاب بیشتری یافته است: برای مثال صادرات غیرنفتی ایران به عراق از چهار میلیارد و ۵۳۰ میلیون دلار در سال ۸۹، با رشدی ۱۴ درصدی در سال ۹۰، به پنج میلیارد و ۱۷۰ میلیون دلار رسیده است. همچنین در صورت استمرار روند شش‌ماه نخست سال جاری در شش‌ماهه دوم، حجم صادرات غیرنفتی ایران به عراق در سال جاری رشدی ۱۶ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۰ خواهد داشت.

به این ترتیب، هم‌اکنون میزان موفقیت تولیدکنندگان ایرانی در بازار عراق، بسیار پررنگ‌تر از کشورهایی همچون ترکیه است؛ مساله‌ای که علت عمده آن، به اشتراکات گسترده فرهنگی و اجتماعی و تاریخی بین دو ملت ایران و عراق مربوط می‌شود. از طرف دیگر، حجم واردات ایران از عراق هم، در سال‌های اخیر رشد فراوانی داشته است؛ هر چند که متاسفانه بخش بزرگی از این صادرات به صورت غیرقانونی و غیررسمی انجام شده و در نتیجه در آمارهای رسمی گمرک ایران ثبت نشده است [۴].

اما اجازه بدهید به پرسش ابتدایی بازگردیم و پاسخی کوتاه برای آن ارائه کنیم: رشد شدید حجم مبادلات تجاری ایران و عراق، آن هم در شرایط تشدید تحریم‌ها، از وجود نوعی «مزیت تجاری» قوی بین این دو کشور حکایت می‌کند؛ مزیتی که ریشه در اشتراکات تاریخی و فرهنگی و مذهبی عمیق دو کشور دارد. وجود این مزیت تجاری قوی، بستری بسیار مناسب برای حرکت به سمت انعقاد «توافق‌نامه تجارت آزاد» بین ایران و عراق مهیا ساخته است. در صورت انعقاد چنین پیمانی، سرمایه‌گذاران ایرانی و عراقی که حوزه فعالیت آنها با مبادلات تجاری دوجانبه مرتبط است، بازار بزرگ‌تری را پیش‌روی خود خواهند دید. به علاوه در صورت انعقاد پیمان تجارت آزاد، این بازار بزرگ‌تر، از ثبات بالایی برخوردار بوده و با تغییر مقامات سیاسی دو کشور، دچار آسیب نمی‌شود. چنین وضعیتی، بدون تردید به رونق بیشتر سرمایه‌گذاری‌های تولیدی، به ویژه در استان‌های مرزی محروم دو کشور منجر خواهد شد. یعنی درست همان وضعیتی که در ادبیات تئوریک اقتصاد، تحت عنوان همکاری‌های اقتصادی «جنوب_جنوب» به آن اشاره می‌شود و منافع اقتصادی و امنیتی فراوانی برای آن برشمرده می‌شود که از حوصله این یادداشت کوتاه خارج است.

خلاصه اینکه ای کاش «مزیت تجاری» قوی موجود بین ایران و عراق را، بیشتر جدی بگیریم...

ارجاعات:

[۱]: گزارش آماری «گمرک جمهوری اسلامی ایران»، حجم صادرات غیرنفتی ایران به عراق در نیمه نخست سال ۹۱ را، معادل ۲ میلیارد و ۹۱۰ میلیون دلار اعلام کرده است.

[۲]: قابل انتظار است که در نیمه دوم امسال، حجم صادرات ایران به عراق افزایش یابد (با توجه به افزایش شدید نرخ ارز و در نتیجه بهبود رقابت‌پذیری محصولات ایرانی در بازارهای خارجی، و همچنین روابط سیاسی خوب دو کشور که باعث شده است تحریم‌های تجاری لطمه ناچیزی بر فرآیند تجارت ایران و عراق داشته باشد)

[۳]: در سال ۱۳۷۷، قیمت جهانی نفت به بشکه‌ای ۱۰ الی ۱۲ دلار سقوط کرد و یکی از بدترین سال‌های درآمد ارزی کشور را رقم زد.

[۴]: آمارهای رسمی گمرک ایران، حجم کل واردات ایران از عراق را در سال ۱۳۸۹ برابر با ۴۶ میلیون دلار، در سال ۹۰ برابر با ۱۲۴ میلیون دلار و در نیمه نخست سال جاری، برابر با ۳۵ میلیون دلار اعلام کرده است؛ آمارهایی که به نظر می‌رسد بخش بزرگی از واردات غیررسمی ایران از مرزهای عراق را نادیده گرفته است.

* m.hashemkhany@gmail.com