بدبینی بریتانیا نسبت به منطقه یورو اوج گرفت
انتقام از یورو
مترجم: شادی آذری
منبع: پراجکت سندیکیت
دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، برخلاف برخی از اعضای حزب محافظهکار کشورش، پیش از این هم هیچگونه خشنودیای بابت عضویت در اتحادیه اروپا ابراز نکرده بود.
نویسنده: پیتر ساثرلند، مدیر LSE
مترجم: شادی آذری
منبع: پراجکت سندیکیت
دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، برخلاف برخی از اعضای حزب محافظهکار کشورش، پیش از این هم هیچگونه خشنودیای بابت عضویت در اتحادیه اروپا ابراز نکرده بود. گرچه او کسی بود که هیچ اشتیاقی در مورد اتحادیه اروپا نشان نداده، اما به وضوح نشان داده است که در مقابله با بدیهای آن هم نسبت به بسیاری از انگلیسیهای میهنپرست چندان ورزیده نیست.
اکنون حمایت از مواضع کامرون دشوار شده است. با وجود آنکه سخنرانی او درباره اروپا مولفههایی را در بر داشت که بسیاری با آن موافقند، اما بذر مناقشههایی طولانی و زننده را کاشت که به ورای مرزهای بریتانیا هم میرسد.
محافظهکاران مجلس عوام میخواهند بار دیگر مطمئن شوند که رهبرشان هم به مانند خود آنها با کل فرآیند یکپارچهسازی اروپا مخالف است. آنها «نارو»ی او را در امتناع از برگزاری رفراندوم برای پیمان لیسبون نه فراموش کردهاند و نه بخشیدهاند، پیمانی که سلف او گوردون براون آن را به امضا رساند.
کامرون با وظیفهای دشوار در برابر حزبش مواجه است که از وی خواسته است تا بیانیهای را در زمینه سیاستهایش در قبال اروپا صادر کند. بنابراین، کامرون باید حرف مناسبی برای گفتن داشته باشد. لازم است که او میهنپرستان و منتقدان داخلی را آرام کند و در عین حال از ویرانی سیاسیای که ممکن است برگزاری یک رفراندوم فوری برجای گذارد، حذر کند، رفراندومی که ممکن است منجر به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا شود. زمانی که او صرف میکند تا تصمیم بگیرد که چه بگوید نشان دهنده دشواری تغییر این
اوضاع است.
در واقع همان طور که سخنرانی کامرون روشن ساخت، راه حل او برای این مساله، یعنی بهدست آوردن صلح کوتاهمدت با منتقدانش به بهای دشوارتر شدن مشکلات او و بریتانیا در
درازمدت، راهحل تازهای نیست. از پیش معلوم بود که کامرون میخواهد هرگونه احتمال برگزاری رفراندوم را به دورترین زمان ممکن در آینده موکول کند. این ایده که وی به دنبال مذاکره مجدد در مورد شرایط عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپاست هم از سخنرانیها و مصاحبههای
پیشین او مشخص بود.
حالا آن موضع، رک و بیپرده بیان میشود. تقاضا برای تغییرات دور از دسترس در ساختار و عملکرد اتحادیه اروپا، خطمشی جدیدی است که در دورهای بحرانی برای اروپا در پیش گرفته میشود.
کامرون در موقعیتهای مختلف گفته است که دوست دارد از برگزاری رفراندومی در مورد ادامه عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا بر اساس شرایط فعلی، اجتناب کند. هماکنون برخی ادعا میکنند که مولفههای سیاست او در قبال اروپا، با میراث به جا مانده ازهارولد ویلسون، «مذاکرهکننده» مشهور بریتانیا در مورد شرایط عضویت در جامعه اروپایی آن زمان تفاوت دارد. ویلسون در آن زمان توانسته بود مذاکرات را چنان ادامه دهد که به برگزاری رفراندوم بینجامد.
گذشته از اینکه چه حزبی در انگلیس قدرت را در دست داشته، روابط بریتانیا با موضوع یکپارچهسازی اروپا همیشه روابطی دشوار بوده است. این موضوع از همان ابتدا غیرقابل اجتناب بوده است چون بریتانیا در مورد مساله اساسی آن یعنی ائتلاف حکومتها، با تقریبا همه کشورهای دیگر منطقه اختلافنظری عمیق و غیرقابل حل
داشته است.
اساسا اعتقاد بریتانیا بر این بوده است که وجود یک کنفدراسیون آزاد متشکل از دولتهای اروپایی که در زمینه تجارت همکاری کنند همان چیزی است که انگلستان به آن نیاز دارد.اما بریتانیا به عضویت در کل جامعه اروپایی درآمده بود و نه فقط یک منطقه آزاد تجاری که اکنون کامرون به ناگهان آن را مطالبه میکند.
با وجود این، بدبینی سیاست بریتانیا نسبت به یورو هرگز رنگ نباخت و در سخنرانی کامرون مشهود بود. حتی ارجحیت قانون اروپا در این ناحیه از پیش تعریف شده، با بیمیلی و تاخیر توسط بریتانیا پذیرفته شد. بنابراین کامرون در سخنرانیاش نمیتوانست در برابر مصوبه کمیسیون قضایی اروپا مقاومت کند.
بریتانیا مشارکتهای بزرگ و مثبتی در امور اروپا به ویژه در رابطه با بازار واحد اروپایی داشته است. اما این اغراق نخواهد بود که بگوییم بریتانیا از هر کاری که آن را فرصتی برای مقابله با پروژه اروپای چند ملیتی میدانست، فروگذار نکرد و با هرگونه افزایش اساسی در تواناییها یا منابع اتحادیه اروپا مخالفت کرد. تعجبی ندارد که این موضع منعکسکننده رفتار مردم بریتانیا در قبال اتحادیه اروپا هم هست. اما این موجب میشود سایر کشورهای عضو بهویژه آنهایی که مانند آلمان به شدت از ایده منطقه تجارت آزاد طرفداری میکنند و به حاکمیت قانون در این منطقه به شدت پایبندند، در اتحادیه اروپا نقش مهمی ایفا کنند.
طولانی شدن زمان مذاکرات مجدد که اکنون کامرون خواهان آن است، نشاندهنده هزینههای سنگینی است که هر دو طرف باید متقبل شوند. برای تازهواردها، این موجب بیاعتمادی عمیق و طولانی مدت میشود، آن هم در زمانی که بحران حوزه یورو از پیش اگر حیات اتحادیه اروپا را به زیر سوال نبرده باشد، دست کم سلامت آن را در دراز مدت مورد تردید قرار
داده است.
علاوه بر این، به نظر میرسد استراتژی کامرون نمیتواند هیچکس را راضی کند.اگر قرار باشد مذاکراتی در قالب بحث برای معاهدهای گستردهتر انجام شود، در آینده نزدیک چنین چیزی ممکن نخواهد بود. رییس کمیسیون اروپا، هرمان فون رامپوی، از جمله کسانی است که نسبت به لزوم یک پیمان جدید که لازمهاش حمایت همه اعضا باشد، ابراز تردید کرده است.
چون برخی از اعضا به شدت با چنین امری مخالفند. اما کامرون در سخنرانی خود بهوضوح از مذاکره برای پیمانی جدید سخن به میان آورده است که «شرایطی جدید» را برای بریتانیا در بر داشته باشد و این پیمان جدید باید با تک تک اعضا به طور جداگانه به بحث گذارده شود.
بخشی از این مذاکرات درباره بازگرداندن قدرت به کشورها خواهد بود که باید به تصویب همه اعضای اتحادیه برسد و این شرایط مذاکرات کامرون را چه به لحاظ قانونی و چه به لحاظ سیاسی دشوار خواهد ساخت. بسیاری از سیاستمداران اروپایی بازگرداندن تواناییها به کشورهای عضو را به مثابه رویدادی مخرب تلقی میکنند و معتقدند که باید به شدت با آن مخالفت کرد.
نتیجه آنکه به نظر میرسد هرگونه تلاشی در زمینه دستیابی به «توافقی جدید» از جمله بازگرداندن قدرت تصمیمگیری به اعضا، ماندن در اتحادیه اروپا را برای بریتانیا بسیار دشوارتر میکند تا برگزاری یک رفراندوم آری/ نه به ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا. بنابراین گذشته از اطمینانبخشی به هرکسی (از جمله میهنپرستان بدبین به یورو) موضع کامرون نشاندهنده عصر جدیدی از ناآرامیها و بیاعتمادیها برای بریتانیا و شرکای اروپاییاش است.
ارسال نظر