در پی تلاش آمریکا و ژاپن برای تنزیل نرخ ارزهای خود به منظور تقویت اقتصاد داخلی، حالا کشورهای بسیاری به بکارگیری این سیاست می‌اندیشند. شیوه کار بسیار ساده است: وقتی تقاضای داخلی برای پشتیبانی از رشد اقتصادی ناکافی است، کشورها اغلب به سوی صادرات متمایل می‌شوند. در این موقعیت، سیاستگذاران احتمالا به نتایج سهل‌الوصول ِ تنزیل‌های رقابتی دست می‌یابند.

اینک در ابتدای سال ۲۰۱۳، خوش‌بینی بسیار کمی در مورد رشد جهان وجود دارد. از همین رو برخی ناظران بر این باورند که مشکل پایین بودن نرخ رشد اقتصادی، به اصلاحاتی بیشتر از ایجاد تحول در سیاست‌های پولی نیاز دارد و کشورها باید بر سر موضوع تعدیل رشد جهانی اجماع کنند.

در این میان، رابطه بسیار پیچیده‌ای میان سیاست‌های اقتصادی و پولی داخلی با اقتصاد جهان وجود دارد و دستیابی به این اجماع را دشوار می‌کند.به طور مثال، اگر سیاستمداران دیدگاهی مخالف دیدگاه جهانی ارائه دهند - یعنی هر مشکل اقتصادی را دوباره ملی‌سازی کنند و همه این مشکلات را به اشتباهات مخالفان داخلی نسبت دهند - در داخل کشور خود امنیت بیشتری خواهند داشت؛ بنابراین، کسری بودجه، با اختصاص کلیه بحث‌های سیاست اقتصادی در اروپا و آمریکا به خود، طی چهار سال مذاکرات مربوط به رشد، بیکاری و تجارت را تحت‌شعاع قرار داد. پرونده پیش رو تلاشی است برای بررسی جنگ ارزی در سال ۲۰۱۳ و نمایاندن ِ ابعاد آن.