مترجم: یونس احمدی

کاهش قیمت‌‌‌ها: نوریل روبینی [(Nouriel Roubini (۱۹۵۸، استانبول استاد اقتصاد دانشگاه نیویورک و رییس موسسه اقتصاد جهانی روبینی. م] برای Forbes می‌‌‌‌نویسد: ایالات متحده ناظر بر یک وضعیت انقباضی فراگیر است. در ۶ ماه آینده کاهش قیمت‌‌‌ها و رکود در بورس ، به اصلی ترین دغدغه مراجع سیاسی بدل خواهد شد. چرا؟ اول آن که ایالات متحده به رکود شدیدی وارد شده است که پیش از این به بخش‌‌‌‌هایی نظیر مسکن، کالاهای مصرفی بادوام، وسائل نقلیه موتوری و غیره رسیده بود که در آن مازاد عرضه وسیعی نسبت به تقاضا وجود داشت. تقاضای کل به شدت پایین تر از عرضه کل قرار دارد. نرخ بیکاری به شدت بالاست در حالی که اشتغال طی ۱۰ ماه، پیاپی سقوط کرده است. قیمت کالاهای مصرفی در سه ماه گذشته نزدیک به ۳۰ درصد نسبت به بالاترین حد خود در ماه جولای افت پیدا کرده و به نظر می‌‌‌‌رسد که با جهانی شدن ابعاد این رکود، سقوط قیمت‌‌‌ها در ماه‌‌‌‌های آینده نیز ادامه داشته باشد. اقتصاد آمریکا و سایر اقتصادهای پیشرفته جهان به سوی گسترده‌شدن هسته تورم پیش می‌‌‌‌روند [هسته تورم یا core inflation در اینجا مجازا به معنای سیاست بانک خزانه‌‌داری آمریکا است که بنا بر آن و از سال ۲۰۰۰ اقلامی‌‌‌‌که نوسانات شدید قیمت را تجربه می‌‌‌‌کردند در محاسبه نرخ تورم به حساب نمی‌‌‌‌آمدند. م]

استراتژی اقتصادی ایالات متحده: مایکل‌ای. پورتر [Michael E. Porter آکادمیسین آمریکایی که عمده مطالعاتش روی مدیریت استراتژی و تئوری‌‌‌‌های استراتژی متمرکز است. م] برای BusinessWeek می‌‌‌‌نویسد که آمریکا به یک استراتژی اقتصادی نیاز دارد. ما به راهبردی نیاز‌‌داریم که تحت حمایت اکثریت، آینده اقتصادی آمریکا را تامین کند. هنوز آمریکائیان مباحث تفرقه‌افکنانه قدیمی ‌‌‌‌را می‌‌‌‌شنوند. جمهوری‌‌‌خواهان کماکان تفکرات ساده بازار آزاد خود را تکرار می‌‌‌‌کنند، در حالی‌که در غیاب همه مقررات و تنظیمات، درکی از آن ممکن نیست. اعتماد به‌نفس چنان موعظه می‌‌‌‌شود که گویی به شبکه موقتی امنیت [safety net منظور چتر حمایتی بانک مرکزی آمریکا برای مشتریان بانک‌ها است که با بیمه کردن حساب‌‌‌‌های سپرده‌‌‌‌گذاران تا سقف ۱۰۰۰۰۰ دلار توسط شرکت بیمه سپرده‌‌‌‌های بانکی فدرال و با استفاده از اعتبارات کوتاه مدت بانک خزانه‌‌داری آمریکا انجام می‌‌‌‌شد. م] نیازی نداریم. برخی از جمهوری‌‌‌خواهان چنین استدلال می‌‌‌‌کنند که کشور به یک استراتژی نیاز دارد و آن یک سیاست‌‌‌گذاری صنعتی خواهد بود. باید گفت که موضوع واقعی، بحث پیرامون برنده‌‌‌ها و بازنده‌‌‌‌های صنعت نیست، بلکه موضوع بر سر بهبود محیط تجارت برای شرکت‌‌‌‌های آمریکایی است؛ کاری که در حال حاضر و بدون شناسایی اولویت‌‌‌ها از عهده ما بر نمی‌‌‌‌آید. روی‌هم رفته، جمهوری‌‌‌خواهان فکر می‌‌‌‌کنند که رونق اقتصادی بدون شرایط اجتماعی سالم نیز ممکن است. در این میان دموکرات‌‌‌ها چنان سخن می‌‌‌‌گویند که گویی می‌‌‌‌خواهند سرمایه‌‌‌گذاری و کامیابی‌‌‌‌های اقتصادی را محکوم کنند. آن‌‌‌ها در جلوگیری از اعمال تغییرات در حوزه‌‌‌‌هایی همچون آموزش‌وپرورش متفق‌القول هستند و به رویکردهای تنظیمی‌ ‌‌‌طاقت‌فرسا وفا دارند. آن‌‌‌ها با راه‌‌‌‌های رسیدن به هزینه‌‌‌‌های دعاوی حقوقی تجارت در کنار دیگر کشورها مخالفت می‌‌‌‌کنند. دموکرات‌‌‌ها درباره دادوستد کردن در یک اقتصاد جهانی تغییر ناپذیر، دوپهلو سخن می‌‌‌‌گویند. به نظر می‌‌‌‌رسد آن‌‌‌ها بر این باورند که دستیابی به پیشرفت اجتماعی فقط می‌‌‌‌تواند با مخارج و پرداخت‌‌‌‌های بالای تجاری ممکن شود. برای رقابتی ساختن آمریکا باید از این تفکرات فراتر رویم. رهبران سیاسی، رهبران اقتصادی و جامعه مدنی باید به یکدیگر احترام گذاشته و بر مبنای واقعیات موجود، به گفت‌و‌گو پیرامون چالش‌‌‌‌های پیش رو بپردازند. نیاز کنونی ما این است که روی رقابتی کردن اصیل اقتصادی متمرکز شویم، نه این که از سیاست‌‌‌‌های گذشته دفاع کنیم.

کاپیتولاسیون مصرف‌کننده: پل کروگمن [(Paul Krugman (۱۹۵۳ اقتصاددان لیبرال آمریکایی و استاد دانشگاه پرینستون. م] در نیویورک تایمز می‌‌‌‌نویسد: مصرف‌‌کنندگان زمان بدی را برای تسلیم شدن انتخاب کرده‌اند. برخی از اقتصاددانان به ما می‌‌‌‌گویند که نگران نباشید، چراکه آمریکائیان بدهی‌‌‌‌های فزاینده خود را با بالابردن همیشگی ارزش مسکن و سهام تعدیل خواهند کرد. در هر صورت این استدلالی نیست که ما به تازگی شنیده باشیم. دیر یا زود مصرف‌‌کنندگان به فکر محدودکردن رفتار مصرفی خود می‌‌‌‌افتند، اما در این زمان، رسیدن به یک تعادل جدید عمیقا مایه تاسف است. چیزی مرا وسوسه می‌‌‌‌کند تا این سطر از اعترافات سنت آگوستین را بازخوانی کنم آن هم برای مصرف‌‌کنندگانی که از زمان کاهش سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌ها در آمریکا، رفتار حداقلی در مصرف از خود نشان می‌‌‌‌دهند و در موقعیتی که بانک خزانه‌‌داری آمریکا عنان اقتصاد را از کف داده است:

خدایا پارسایی و پرهیزگاری را به من عطا کن، اما نه اکنون ... [عبارتی از سطور آغازین کتاب اعترافات اثر سنت آگوستین. م]

اکنون همه بانکداریم : کلاید هابرمن [(Clyde Haberman (۱۹۴۵ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز. م] در نیویورک تایمز با نگاهی طنزآمیز آن چه را که آمریکایی‌‌‌ها (به‌ویژه نیویورکی‌ها) بایستی از بانک‌‌‌ها بخواهند را سهامدارشدن همه آنها می‌‌‌‌داند و می‌‌‌‌نویسد: چرا دریافت پول مالیات‌دهندگان، توسط هر بانکی که بخواهد آن را برای خرید حق اسم‌‌‌گذاری [بر خلاف حمایت‌‌‌‌های مالی رایج که فقط نام اسپانسر در کنار برند اصلی ذکر می‌‌‌‌شود، naming rights عبارت است از حق واگذاری نام قسمتی از اموال عینی که با توجه به ملاحظات مالی واگذار شده و تماما به نام اسپانسر تغییر می‌‌‌‌کند. م] استادیوم‌‌‌‌ها و میادین ورزشی خرج کند، ممنوع نمی‌‌‌‌شود؟ Citigroup [یک شرکت بازرگانی ارائه‌کننده خدمات مالی در آمریکا و کانادا که بیش از ۳۰۰۰ شعبه بانک و موسسه مالی را شامل شده و دارایی‌‌‌‌های آن بیش از ۱ تریلیون دلار برآورد می‌‌‌‌شود. م] سالانه بیش از ۲۰ ملیون دلار به باشگاه New York Mets (یک باشگاه بیسبال در آمریکا است. م) می‌‌‌‌پردازد تا استادیوم جدید آن‌‌‌ها CitiField خوانده شود. مطمئنا Mets برای ادامه روند ناکامی‌‌‌‌های خود در بازی‌‌‌‌های حذفی به پول Citigroup نیاز ندارد! آیا ممکن است که بتوانیم به فرآیندی که هنگام نقدکردن چک‌‌‌‌های با مبالغ بالا در بانک‌‌‌ها ما را در جایمان خشک می‌‌‌‌کند، خاتمه دهیم؟ در اکثر مواقع اعتبار اولیه شما، پس از سپردن چک در حساب شخصی، فقط بخشی از سپرده‌‌‌گذاری شماست و باید چند روزی را صبر کنید تا بقیه اعتبار شما فعال شود. در ضمن این بانک نیز از سپرده محبوس شما برای یافتن مقادیری دلار ناقابل برای خود استفاده می‌‌‌‌کند. در سال‌‌‌‌های اخیر زمان تسویه چک‌‌‌‌های بانکی تسریع شده است، اما چرا سپرده‌‌‌‌گذاران نباید بتوانند پول‌‌‌‌های خود را فوری و بدون واسطه دریافت کنند؟ آن هم همه پول خود را؟