کاهش شدید زاد و ولد در جهان

نویسنده: دیوید بروکز

منبع: نیویورک تایمز

مترجم: محمد نجف آبادی فراهانی

اشاره: موضوع جمعیت به هیچ وجه ساده نیست، اصلا نمی توان یک حکم کلی داد مثل اینکه: دو بچه کافی است. آن قدر مسائل‌ مختلفی به نرخ رشد جمعیت و حجم جمعیت و توزیع سنی، جغرافیایی، فرهنگی، نژادی و مذهبی گره خورده است که نتوانیم بی تامل حرفی بر زبان آوریم. تاریخ گویا حاکی از آن است که تغییرات جمعیتی بسی سریع تر از تغییرات ساختارهای اقتصادی است. اقتصاد خیلی کند خودش را با جمعیت تنظیم می‌کند. همین عدم هماهنگی می‌گوید باید هرگونه هیجانی را در سیاست‌های جمعیتی کنار گذاشت و هر تصمیمی را با درنگ کافی گرفت و اجرا کرد. دیویدبروکز، نویسنده نیویورک تایمز در مطلب زیر سعی می‌کند یک نمای کلی از وضعیت جمعیتی جهان ارائه دهد. هر چند مطالبی که می‌گوید ساده و خام به نظر می‌رسد، اما نکته بینی‌های ظریفی را می‌توان در نحوه ارائه او مشاهده کرد.

وقتی به تصاویر بهار عربی نگاه می‌کنید متوجه جمعیت بزرگی از جوانان می‌شوید که تایید می‌کند خاورمیانه مسلمان، باشگاه بزرگی از جوانان دارد؛ صدها میلیون جوان که کار زیادی ندارند، اما این منظره در حال ناپدید شدن است. به عقیده ابرستاد و آپورواشاه از موسسه آمریکن اینترپرایز، طی سه دهه گذشته جهان عرب تحت تاثیر کاهش شدیدی در جمعیت قرار گرفته که زیاد به چشم نیامده است.

عرب‌های بزرگسال، فرزندان کمتری نسبت به گذشته دارند. معمولا میزان زاد و ولد در خانواده‌های مذهبی و کم‌درآمد بالاست. اما، بر اساس اطلاعات اداره آمار ایالات متحده میزان زاد و ولد در ایران با انگلیس برابری می‌کند. ایران کمترین میزان زاد و ولد در منطقه را دارد. سرعت تغییر بسیار فزاینده است. خانمی در عمان امروز ۶/۵ کمتر از خانمی که ۳۰ سال پیش در این کشور زندگی می‌کرده فرزند دارد. در مراکش، سوریه و عربستان سعودی نرخ زاد و ولد ۶۰ درصد کاهش داشته است و در ایران این میزان به بیش از ۷۰ درصد می‌رسد.

این میزان بسیار سریع تر از رکوردهای مشابه تاریخی است. حکومت ایران از افزایش تعداد سالمندان و کمبود جوانان به خوبی آگاهی دارد و می‌داند که این امر می‌تواند منجر به کمبود نیروی کار در طولانی مدت شود. شاید پدر و مادرهای ایرانی به دنبال خانواده‌های کم جمعیت‌تری هستند. به قول ابرستاد، البته آمار الزاما همه چیز را نشان نمی دهد. می‌توان با میزان بالا یا پایین زاد و ولد، توسعه اقتصادی مناسبی داشت. (کره جنوبی و تایوان این کار را چند دهه پیش انجام دادند). اما، در طولانی مدت، بهتر است تعداد نیروی کار افزایش پیدا کند نه تعداد افراد بازنشسته. اگر نگاهی به جهان کنیم، به کشورهای زیاد دیگری برخواهیم خورد که با کاهش جمعیت روبه‌رو هستند. اگر قرن بیستم قرن انفجار جمعیت بود، قرن بیست ویکم به گفته ابرستاد قرن کاهش شدید جمعیت است. هم اکنون، نیمی از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی می‌کنند که نرخ زادو ولد زیر آستانه جایگزینی (نسبت مرگ و میر و زاد و ولد) است. بر اساس پیش‌بینی اداره آمار، متوسط افزایش نیروی کار جهان در بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۳۰ فقط نیمی از افزایشی خواهد بود که در دو دهه گذشته تجربه کرده ایم. در عین حال، با توجه به تحقیقات موسسه بین‌المللی تجزیه و تحلیل سیستم‌های کاربردی، رشد میزان تحصیلات در جهان در حال رکود است.

به قول فیلیپ لانگمن، این امر منجر به سونامی خاکستری خواهد شد، وضعیتی که در آن تعداد زیادی از جمعیت، حدود بالای ۶۰ سال و تعداد کمی از جمعیت، زیر ۳۰ سال سن خواهند داشت. وضعیت برخی از کشورها از این هم بدتر است. از زمان فروپاشی جماهیر شوروی، روسیه شاهد کاهش زاد و ولد و افزایش مرگ و میر بوده است. طول عمر روسی‌ها مثل همان ۵۰ سال پیش است و جمعیت کشور از سال ۱۹۹۲ حدود شش میلیون کاهش داشته است. در ژاپن و بیشتر کشورهای اروپایی میزان کهنسالی به شدت در حال افزایش است. تعداد افراد بزرگسال در چین هر ساله ۷/۳ درصد افزایش می‌یابد. با توجه به گفته‌های ابرستاد، تا سال ۲۰۳۰ تعداد کارگران مسن (۶۴-۵۰) بسیار بیشتر از کارکنان جوان (۲۹-۱۵) خواهد بود. در فرهنگی که خانواده‌ها اعتماد کمی به جامعه بیرونی دارند، نسل تک فرزندی‌ها در حال به دنیا آوردن نسل تک فرزندی دیگری است که منجر به تغییرات اجتماعی زیادی خواهد شد. حتی کشورهایی که جمعیت در آنجا توازن بهتری دارد، با مشکلات روبه‌رو هستند. برای مثال، هند، به تولید نیروی کار جوان ادامه خواهد داد. تا سال ۲۰۳۰، طبق اطلاعات موسسه آمار وینا، هند در مقایسه با ۷۵ میلیون مرد جوان تحصیلکرده چینی ۱۰۰ میلیون مرد جوان تحصیلکرده خواهد داشت، اما هند با چالشی منطقه‌ای روبه‌رو خواهد بود. رشد جمعیت در قسمت‌های شمالی که مردم فقیرترند و تحصیلات کمتری دارند بالاتر است. در عوض، میزان زاد و ولد در قسمت‌های جنوبی کشور که مردم ثروتمندتر و تحصیلکرده‌تر هستند پایین تر از آستانه جایگزینی است. میزان زاد و ولد در آمریکا نسبت به ژاپن و اکثر اروپا بیشتر است. جمعیت آمریکا به خاطر مهاجرت در تمام سطوح سنی در حال افزایش است. آمریکا در حال پیر شدن است، اما نه به سرعت کشورهای دیگر. اما این نیز نگران کننده است. آمار سال ۲۰۱۰ نشان می‌دهد که جمعیت آمریکا بیش از میزان انتظارات در حال کاهش است. به علاوه، نمی توان آن را به عنوان یک رقابت جمعیتی در نظر گرفت. استانداردهای زندگی در آمریکا با بالا رفتن سن صدمه خواهد دید، حتی اگر آمریکا نیروی کار جوان تری را جذب کند. برای دهه‌ها، مردم به پویایی و رشد اقتصادی بی توجه بودند و رشد جمعیت را مشکل می‌دانستند. اما الان وضع عوض شده و نیروی کار جوان به طلای نایاب تبدیل خواهد شد. در قرن بیست و یک، آمریکا به تدریج پیر شده و قدرت پا به سن گذاشته‌ای خواهد بود.