تحول در اقتصاد مکزیک
وقتی درهای اقتصاد برای ورود سرمایههای خارجی گشوده میشود
وقتی درهای اقتصاد برای ورود سرمایههای خارجی گشوده میشود
«کِیُوِرناواکا» که روزگاری شهری زیبا بود، در حال حاضر شهری نامنظم در جنوب پایتخت مکزیک است و یک شهر معمولی به شمار میرود. «هرنان کورتس» پس از واژگونی «آزتک» امپراتور «موکتزومای» در سال 1520 در این شهر اقامت گزید؛ اقامتگاه این فاتح به هتلی کوچک تبدیل شده و بازدیدکنندگان پارک صنعتی بزرگِ واقع در حومه این شهر، این که آزتک روزگاری در آمریکای لاتین بوده را فراموش کردهاند. شرکت خودروسازی بزرگ ِ نیسان، کارخانهای به بزرگی یک دهکده در حومه کِیُوِرناواکا احداث کرده است. کارخانهای که از سال آینده تولید هزاران تاکسی زردرنگ شهر نیویورک را آغاز خواهد کرد.
به محض برداشته شدن تعرفهها و کنترلهای تجاری، مکزیک تلاش برای تبدیل شدن به مرکز تجاری دنیا را آغاز کرد. قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) که در سال ۱۹۹۴ اغلب تعرفههای گمرکی میان مکزیک، ایالات متحده و کانادا را حذف کرد، تنها شروع این روند بود: در حال حاضر، مکزیک تجارت آزاد با ۴۴ کشور- بیشتر از سایر ملتها- را به رخ میکشد. شرکتهای آلمانی واقع در شمال و مرکز مکزیک، قطعات الکتریکی مورد نیاز شرکتهای اروپایی و کانادایی را تامین میکنند. شرکتهایی که بخشهای هواپیما را مونتاژ کرده و تلویزیون، یخچال فریزر و بسیاری وسایل دیگر را تولید میکنند. مکزیک هر سال کالاهای تولیدی خود را به کشورهایی که از نظر ارزش تقریبا با سایر کشورهای قاره آمریکا برابرند، صادر میکند. تجارت بخش بزرگتری از تولید ناخالص داخلی مکزیک را در قیاس با هر کشور بزرگ دیگری تشکیل میدهد.
مکزیک به دلیل برخورداری از اقتصادی بسیار باز و نزدیکی به ایالات متحده از رکود بزرگ در سرزمین اصلی آمریکا متاثر شد: در سال 2009 اقتصاد مکزیک تا 6 درصد منقبض شد. این کشور تا پیش از این، دهه پرفراز و نشیبی داشت. وقتی چین در سال 2001 به سازمان تجارت جهانی پیوست، فروش زیر قیمت صنایع صادراتی مکزیک آغاز شد. تا سال 2010 طی 10 سال، اقتصاد این کشور به طور متوسط سالانه 1/6 درصد رشد کرد. به عبارتی دیگر اقتصاد مکزیک طی این دهه سالانه کمتر از نصف میزان رشد اقتصاد برزیل -که با صادرات مواد اولیه به چین شکوفا شد- رشد داشته است.
اینک اما تغییرات گستردهای در کارخانههای مکزیک، در بخش مالی و حتی در حوزههای نفتی و گازی این کشور در حال وقوع است و چشمانداز خوبی برای دههای بسیار متفاوت پیشروی مکزیکیها قرار دادهاند. حتی ناکامترین کشورهای آمریکای لاتین در سال گذشته از برزیل سریعتر رشد کردند و امسال نیز این پدیده به میزانی حدود ۴ درصد در مقابلِ ۲درصد در برزیل تکرار خواهد شد.
هدف آقای «پنا» تا قبل از پایان دوره شش ساله ریاستجمهوریاش، دستیابی مکزیک به رشدی بالغ به 6 درصد در سال است. این کشور تا پایان این دهه احتمالا در میان 10 اقتصاد برتر جهان خواهد بود؛ برخی پیشبینیکنندگان سرسخت نیز تصور میکنند که این کشور حتی بزرگترین اقتصاد در آمریکای لاتین خواهد شد. مکزیک اما چگونه به چنین موفقیتی دست خواهد یافت؟
پیش از این، دستگاه صادرات ارزان قیمت ِ چین، میلیاردها دلار از محل صادرات مکزیک را بلعید. اما در حال حاضر، هزینههای حملونقل و دستمزدها در آسیا افزایش یافته است و شرکتها در حال انتقال به غرب هستند. «جیم اُنیل» اقتصاددان گروه «گلدمن ساکس» میگوید: «چین به بهترین شکل در حال تغییر است». اُنیل در سال ۲۰۰۱ «بریکس» - مخفف نام کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی- را ابداع کرد و باعث رنجش بیشتر مکزیک شد. کالاهای چینی دیگر به ارزانی سابق نیستند. بر اساس گزارش بانک HSBC در سال ۲۰۰۰ هزینه استخدام یک ساعته یک کارگر چینی ۰/۳۲ دلار- در مکزیک ۱/۵۱ دلار- بود. تا سال گذشته دستمزد کارگر چینی با افزایش به ۱/۶۳ دلار، چند برابر شد؛ در حالی که دستمزد کارگران مکزیک تنها تا ۲/۱۰ دلار افزایش یافته بود. (نمودار یک را ببینید). حداقل دستمزد در شانگهای در حال حاضر، بیشتر از
مکزیکوسیتی است.
حمل کالاها از آسیا به آمریکا نیز بسیار گران است. قیمت نفت از ابتدای این قرن سه برابر شده است. سه ماه طول میکشد تا یک کشتی باری از چین به ایالات متحده برسد، در حالی که کالاهایی که در مکزیک تولید میشوند را میتوان با کامیون تنها در مدت دو روز به ایالات متحده رساند. «آلیکس پارتنرز» یک شرکت مشاورهای در همین رابطه گفت: سال گذشته که تاثیر همجواری ایالات متحده و مکزیک روی هزینهها، لجستیک و نوسانات ارزی، مکزیک را به ارزانترین مکان برای تولید و صدور کالاها به مقصد ایالات متحده تبدیل کرد، منجر به فروش زیر قیمت محصولات چین و کشورهایی مانند هند و ویتنام نیز شد.
شرکتهای بینالمللی متوجه مزیتهای مکزیک هستند. لوئیز گوزر رییس منطقهای شرکت بینالمللی زیمنس با بیان اینکه مکزیک به طرز شگفتانگیزی خوب است، میگوید: زیمنس شش هزار نفر را در 13 کارخانه و سه مرکز تحقیقاتی در اطراف مکزیک استخدام میکند. او اضافه میکند که کارگران مکزیکی به همان اندازهای که ارزانند، ماهر نیز هستند: او خاطرنشان میکند که در هر سال، تعداد فارغالتحصیل مهندسی در مکزیک از تعداد همتایان آلمانی آنها بیشتر است.
شرکت خودروسازی نیسان در «آگوئاسکالینتس» [یکی از سی و یک ایالت مکزیک] در حال ساخت یک کارخانه ۲ میلیارد دلاری است. شرکت نیسان با احتساب امکاناتی که در حال حاضر در مکزیک دارد، تقریبا هر ۳۰ ثانیه یک خودرو تولید خواهد کرد. تقریبا ۸۰ درصد قطعات مربوط به هر خودرو در مکزیک ساخته میشوند. «جوزه لوئیس والس» مدیرعامل نیسان در مکزیک میگوید: با استفاده از تامینکنندگان داخلی، این شرکت در برابر نوسانات ارزی «مسلح» میشود. «اگر محلی شوید، میتوانید از میان سیلابها و طوفانها شرکت خود را هدایت کنید. اگر به واردات قطعات وابسته هستید، بسیار شکننده اید. در نزدیکی «گوآناخوآتو» [یکی از ایالتهای مکزیک] شرکتهای مزدا و هوندا در حال ساخت کارخانه هستند؛ آئودی نیز در نزدیکی «پوئبلا» [یکی دیگر از ایالتهای مکزیک] در حال احداث یک واحد صنعتی ۱.۳ میلیارد دلاری است. در سال جاری مکزیک با دشواری ۳ میلیون وسیله نقلیه تولید خواهد کرد. این رقم، مکزیک را در جایگاه چهارمین صادرکننده خودرو در جهان قرار میدهد. ظرفیت تولید خودروی مکزیک با احداث کارخانههای جدید و آغاز فعالیت آنها، به ۴ میلیون خودرو در سال افزایش خواهد یافت.
براساس پیشبینی بانک HSBC، در دورهای شش ساله، ایالات متحده در قیاس با سایر کشورها به واردات از مکزیک وابسته تر خواهد شد(نمودار 2 را ببینید). [از همین رو] به زودی در آمریکا «ساخت ِمکزیک» از «ساختِ چین» مشهورتر خواهد شد.
برخلاف «آگوئاسکالینتس» که کارخانه عظیم نیسان را در خود جای داده است، آنتونیو سانچز نقش کوچکی در صنعت تولید خودرو بازی میکند. در کارواش او، مشتریان برای پرداخت 46 پیسو (3/60 دلار) بابت درخشش خودروهای خود حتی در زیر نور خورشید به صف میایستند. به نظر میرسد، آقای سانچز به قدری کسب و کار خوبی دارد تا شعبهای دیگر باز کند، اما «وام» کمیاب و گران است. او توضیح میدهد که بانکها تمایل دارند که نرخهای سود را تا 25 درصد یا حتی بیشتر افزایش دهند و وثیقهها سه برابر ارزش وام مطالبه میکنند. او میگوید: «دریافت وام بسیار پیچیده، گران و پرریسک است.»
بنگاههای اقتصادی مکزیک با دستی بسته - به دلیل فقدان تاریخی اعتبار - به جنگ مشکلات رفتهاند. میزان وام پرداختی در مکزیک برابر با ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. این در حالی است که این رقم در برزیل ۶۱ درصد و در شیلی ۷۱ درصد است. این فقدان با یک بحران در سال ۱۹۹۴ شروع شد. وقتی که کاهش ارزش پول، فروپاشی سیستم سست بانکی کنترل شده را ایجاد کرد. بانکها بهترین بخش یک دهه را به بررسی داراییهای به جای مانده از گذشته صرف کردند و از عرضه وامهای جدید عصبی بودند.
وقتی اعتبار جریان مییابد، نفت نیز میتواند جریان یابد. از زمان جذابیت یافتن ِطلای سیاه در دهه 1970، مکزیک یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت بوده است. درآمد «پِمِکس»، شرکت دولتی و انحصاری نفت و گاز مکزیک، تقریبا یک سوم درآمد حکومت مکزیک را تامین میکند. اما این موضوع، علتِ بخشی از مشکل کمبود اعتبار در این کشور است. جوزه سوآرز کاپِل، رییس این شرکت میگوید که این شرکت «به طرزی هولناک اداره میشود». او گلایه میکند که دولتهای متوالی بیش از این که به پمکس اجازه دهند تا در اکتشاف و تکنولوژی سرمایهگذاری کند، شیره آن را کشیدهاند.
آقای سوآرز با اشاره به اینکه اکتشاف و استخراج نفت بین شش تا هشت سال طول میکشد، خاطرنشان میکند که «بنابراین هر رییسجمهوری که در این حوزه سرمایهگذاری کند، بشکههای نفت را نخواهد دید». هر زمانی که حوزه نفتی جدیدی کشف میشود، این شرکت استخراج نفت از سایر حوزهها را کاهش میدهد.
تولید روزانه نفت از 3.4 میلیون بشکه در روز به 2.5 بشکه کاهش یافته است و این در حالی است که امنیت لرزان است: در ماه سپتامبر 30 نفر بر اثر انفجار گاز در «رینوزا» در نزدیکی مرز «تکسان» مردند.
چه چیزی میتواند مانع رشد مکزیک شود؟ یک ریسک، ریسک کسادی اقتصادی طولانی مدت در ایالات متحده است. کشوری که مقصد چهار پنجم صادرات مکزیک به شمار میرود. آقای اُنیل خاطرنشان میکند که میزان مصرف ایالات متحده بالغ بر ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی میشود؛ در طولانی مدت احتمال کاهش این رقم به ۶۵ درصد
وجود دارد.
ارسال نظر