مترجم : مهرداد واشقانی فراهانی
منبع : فارن پالیسی
صنعت جهانی تنباکو در حال تلاش برای جذب زنان در بازارهای تازه است. آیا سیاست‌های عمومی باعث این چالش شده است؟هنگامی که یک دستیار وکیل در شهر مومبای و یا‌هانوی سیگاری را روشن می‌کند، این کار بسیار احساس خوشایندی را برای او به همراه خواهد آورد.

او عاشق گرمای نیکوتین موجود در سیگار است. در تمام کشورهای در حال توسعه، زنان جوانی که حقوق مکفی دارند، ولی از آزادی کافی برای تصمیم گرفتن برخوردار نیستند، برای رسیدن به رویا‌های خود به کشیدن سیگار روی آورده‌اند و در عوض آرزوی بازاریابان تنباکو در کشورهای صنعتی و ثروتمند دیگر رنگ واقعیت به خود نمی‌گیرد. چنین شرایطی برای اعضای سازمان جهانی بهداشت به کابوسی تبدیل شده است.
طبق جدید‌ترین چاپ کتاب اطلس تنباکو، 200 میلیون زن و 800 میلیون مرد در سرتاسر دنیا سیگار می‌کشند. چنین شکافی بین جنسیت افراد سیگاری در قاره آفریقا، آسیا و خاور‌میانه شدید‌تر است. به عنوان مثال، در ویتنام بیش از نیمی از آقایان سیگاری هستند، درحالی که تنها کمتر از 2 درصد از زنان سیگار می‌کشند.
در سال ۲۰۰۱، سیگار ۶ میلیون نفر را به کام مرگ کشاند. ۸۰ درصد از این افراد ساکن کشورهای فقیر و نیمه فقیر بودند. انتظار می‌رود که این عدد در چند سال آینده با افزایش موج مردانی که در تمام طول عمر خود به کشیدن سیگار مشغول بوده‌اند افزایش پیدا کند. اما با نگاهی به دهه‌های گذشته، می‌توان فهمید که دامنه تعداد افراد سیگاری تا حدود زیادی به انتخاب زنان در کشورهای در حال توسعه بستگی خواهد داشت. مبارزه برای (سلامتی) قلب و ریه‌های زنان در حال شدت یافتن است. از یک سو شرکت‌های تولید کننده تنباکو میلیون‌ها دلار در بازارهای کمتر سودده خرج می‌کنند تا بتوانند چهره زنان جذاب، زیبا و ظریف را به تصویر بکشند. از سوی دیگر سازمان جهانی بهداشت به همراه فعالان محلی در تلاش است تا با کارگاه‌های آموزشی درباره عواقب خطرناک سیگار کشیدن با تنباکو به مبارزه بپردازد.
به طور سنتی، کارگاه‌های بهداشت عمومی در کشورهای درحال توسعه روی بیماری‌های واگیر‌داری که با فقر رابطه مستقیمی دارد، تمرکز کرده‌اند. مبارزه با چنین بیماری‌هایی بسیار راحت است. برای مثال شما می‌توانید با استفاده از
آفت‌کش و پهن کردن تور برای دفع حشرات با بیماری مالاریا مبارزه کنید. با این حال، مبارزه با بیماری‌های‌ قشر ثروتمند از قبیل بیماری‌های قلبی و سرطان به معنای این است که افرادکمتر به تجمل‌گرایی روی بیاورند.
عموما کشورها در شیوع تنباکو چهار مرحله را تجربه می‌کنند. در مرحله اول افراد تحصیل کرده و ثروتمند به کشیدن سیگار عادت می‌کنند. در مرحله دوم استفاده از تنباکو بین عموم مردم شایع می‌شود. در مرحله سوم، استعمال تنباکو بین افرادی که از گذشته سیگاری بودند کاهش پیدا خواهد کرد و این در حالی است که گروه‌های کمتر تحصیل کرده و فقیرتر همچنان به کشیدن سیگار ادامه می‌دهند و در مرحله چهارم نرخ کلی مصرف سیگارحتی با وجود اینکه تاثیرات به تاخیر افتاده سیگار باعث افزایش مرگ می‌شود، کاهش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر آمریکا در حال گذر از مرحله چهارم می‌باشد. درصد افراد آمریکایی که سیگار می‌کشیدند از 42 درصد در سال 1965 به 19 درصد در سال 2010 رسیده است.
تنها ۶ درصد از آمریکایی‌هایی که مدرک تحصیلی دانشگاهی دارند، سیگار می‌کشند (هرچند که این رقم برای افراد دبیرستانی ترک تحصیل کرده ۲۵ درصد است).
23 درصد آمار مرگ و میر در آمریکا با تنباکو رابطه مستقیمی دارد.
در سال ۲۰۰۹ آمریکایی‌ها در مجموع ۳۱۵ میلیون نخ سیگار کشیدند. اما، بهشت کارخانه‌های تولید سیگار آمریکایی قاره آسیا است.


مردان (به علاوه اندکی از زنان) چینی در سال ۲۰۰۹، ۲میلیارد و سیصد میلیون نخ سیگار کشیدند. در واقع از هر ۱۰۰ نخ سیگاری که در دنیا به فروش می‌رسد، ۳۸ نخ از آنها مربوط به چین می‌ باشد. چین نه در مرحله دوم قرار دارد و نه در مرحله سوم. بازار سیگار مردان در چین آن‌چنان اشباع شده است که شاید زنان جایگزین این بازار بشوند. امروزه در هر سال بیش از یک میلیون نفر در چین به علت کشیدن سیگار فوت می‌کنند و این رقم تا سال ۲۰۳۵ به عدد ۵/۳ میلیون نفر خواهد رسید و در صورتی که تمایل زنان به کشیدن سیگار افزایش پیدا کند، این رقم نیز رشد خواهد کرد. شرکت ملی تنباکوی چین بزرگ‌ترین کارخانه تولید سیگار در دنیا است.
این شرکت سودده دارای انحصار دولتی در تولید تنباکو است و این بدان معنی است که کشور چین دربرابر تلاش شرکت‌های چند ملیتی برای ورود به بازار این کشور مقاومت خواهد کرد. اما این به این معنا نیز است که کشور چین دارای تضاد منافع می‌باشد. در سال 2009، 50 درصد از آقایان و 2 درصد از خانم‌ها به همراه 3 درصد از پسران و 1 درصد از دختران بین سن 13 تا 15 سال در شهر شانگهای سیگار می‌کشیدند. با این حال، تلاش‌های جدی در بازاریابی در کنار علاقه جهانی به تبعیت از سبک بین‌المللی می‌تواند این عدد را خیلی سریع تغییر دهد. به عنوان مثال کره جنوبی در سال 1980 که جنگی تمام‌عیار بین تنباکو و زنان را تجربه کرد، بر واردات و صادرات تنباکو اعمال تعرفه کرد. در جواب فشارهایی که از جانب آمریکا صورت می‌گرفت، کره جنوبی موانع تجاری خود را کمتر کرد و شرکت‌های تجاری توانستند بازارهایی را در این کشور دایر کنند. بین سال‌های 1988 تا 1989 - تنها طی یک سال_ نرخ استعمال دخانیات در بین پسران کره‌ای از 18 به 30 درصد افزایش پیدا کرد. این نرخ برای دخترها از 2 به 9 درصد رشد پیدا کرد. ویتنام هم مانند چین دارای ساختاری دولتی و انحصاری در صنعت دخانیات است که به شکل بسیار محدودی به داد و ستد سیگار مشغول است. توماس بولیکی که در شورای روابط خارجی، متخصص تجارت و بهداشت جهانی می‌باشد، هشدار داده است که همکاری دو سویه اقیانوس آرام و موافقتنامه تجارت آزاد که در حال حاضر مورد مذاکره آمریکا و هفت کشور آسیایی می‌باشد، می‌تواند ویتنام را هم به راه کره بکشاند. چهار شرکت خصوصی به نام‌های فیلیپ موریس، بیرتیش- آمریکن تنباکو، گروه سلطنتی تنباکو و ژاپن تنباکو بیش از نیمی از سیگار دنیا را تولید وعرضه می‌کنند. این شرکت‌ها تعدادی از بهترین بازاریاب‌های دنیا را استخدام کرده‌اند. کریس ریتر معاون اجرایی شرکت رینولدز در سخنان معروفی اعلام کرد: «اگر شما بتوانید در مورد محصولی که جان انسان‌ها را می‌گیرد بازاریابی کنید، شما همه چیز می‌توانید بفروشید.»
هنوز هم بسیاری از مردم در آسیا و کشورهای مسلمان سیگارکشیدن زنان را کاری غیرمتعارف و خارج از عرف می‌دانند. تعداد زنانی که در چین سیگار می‌کشند در سال‌های گذشته کاهش پیدا نکرده و همان‌طور که اعلام شد شرکت‌های دولتی که انحصار تنباکو را دارند خیلی درباره سیگار دست به تبلیغات گسترده نمی‌زنند. با این حال تبلیغات بسیار موثر است و صنعت تنباکو از آن بسیار استفاده کرده است. در سال ۱۹۲۵ مطبوعات آمریکایی پیشنهاد دادند که خانم‌ها برای اینکه هیکل خود را حفظ کنند به جای برند سوئیت از برند لاکی استفاده کنند. این پیشنهاد آنقدر موفق بود که یکی از مدیران اجرایی، بازار تنباکو زنان را به معدن طلایی تشبیه کرد که به راحتی در اختیار شما می‌باشد.
امروزه خانم‌های جوان فیلیپینی هدف سیگارهای هوپ قرار گرفته اند. یکی از تبلیغات تلویزیونی اخیرا تصویری از زنان و مردان جذاب در حال پیاده‌روی و چتربازی را نشان می‌دهد، درحالی که همه با هم سیگاری را روشن می‌کنند و درست در همین لحظه تصاویر قطع می‌شود و تصویر سیگار نمایش داده می‌شود. این تبلیغ در باره سیگار هوپ است سیگاری که زنان از آن برای مدل غربی ثروت، لذت و محبوبیت و اینکه چگونه کشیدن سیگار راهی آسان برای رسیدن به این رویاها است، استفاده می‌کنند.
رقابت اصلی در این کشورها بر سر زنان جوان و تحصیل کرده است که بیشتر استفاده از سیگار را به عنوان نمادی از فرهیختگی و استقلال می‌دانند. در هندوستان بعد از اینکه تظاهرات‌‌کنندگان یکی از کارگاه‌های تبلیغاتی فروش سیگار را که هدفش جذب زنان بود، ناکام گذاشتند، شرکت تولید تنباکوی بیریتیش آمریکن با پروژه‌ای به نام «کسترل» درصدد جذب دوباره زنان برآمد. براساس اسناد داخلی این شرکت، هدف این پروژه توسعه برندی بود که سنت را منسوخ کند و جوانان تحصیل کرده امروزی را جذب برندی بکند که به طور کامل خلاف رسوم و قوانین عادی است. چنین برندی باعث به وجود آوردن استانداردی خواهد شد که سرکشی و طغیان جوانان را تحریک می‌کند.
کشورهای در حال توسعه که به فکر کنترل تنباکو به خصوص در مورد زنان هستند. دلایلی سه‌‌گانه برای چنین اقدامی دارند. اول اینکه فروش کمتر به معنای دریافت مالیات کمتر است. چنین استدلالی برای کشورهایی که فاقد ابزار دریافت مالیات بر درآمد هستند از اهمیت بسیاری برخوردار است. دوم اینکه، این دسته از کشورها با مخالفت شرکت‌های قدرتمند روبه‌رو می‌شوند. این شرکت‌ها از دولت‌های خارجی که نیازمد دستیابی به صادر‌کنندگان هستند تا شرکت‌های تنباکوی چند ملیتی که در پیدا کردن نفوذ در بین مقامات دولتی یا سهام داران محلی تخصص دارند متفاوت هستند. سوم اینکه هزینه سیگار کشیدن کم می‌شود: جوانان سیگاری به ندرت نگران سلامتی خود هستند و افراد سیاسی هم به ندرت به رشد اقتصادی و پایداری سیاسی تمرکز می‌کنند.
فعالیت‌های ضدتنباکو در کشورهایی با درآمد متوسط باید راه خود را جدا کند و اگر تجربه غرب را سرلوحه خود قرار دهند باید میلیاردها دلار خرج مبارزه با بیماری‌های مرتبط با تنباکو بکنند و قبل از آن بتوانند مساله تنباکو را حل و فصل کنند، میلیون‌ها نفر از مردم به خاطر استعمال دخانیات جان خود را از دست داده‌اند.