نقش یاکوب در انتقال «طب وین» به ایران
گروه تاریخ و اقتصاد: یک نمونه قابل توجه از انتقال «طب وین» به ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم، مربوط به فعالیت‌های یاکوب ادوارد پولاک است. در یک دوره تاریخی که قدرت‌های بزرگ اروپایی ـ روسیه، بریتانیای کبیر و فرانسه ـ در پی تسلط سیاسی و اقتصادی در ایران بودند، پولاک به‌عنوان شخصی غیرسیاسی از سوی دولت ایران مامور تدریس طب، آناتومی و جراحی در مدرسه دارالفنون شد. او تا سال ۱۸۶۰ م در ایران ماند و در نهادینه کردن آموزش طب به‌عنوان یک بخش اساسی از نظام مدرن آموزشی‌ سهمی ادا کرد. بخش پزشکی دارالفنون در سال ۱۹۱۹ م به یک مدرسه مستقل طب درآمد. این مدرسه پیشتاز دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بود که در ۱۹۳۴ م تاسیس شد.

پولاک را کارشناسان تاریخ ایران، بیش از هر چیز دیگر از طریق اثر معروفش به نام: « ایران- سرزمین و ساکنانش. توصیفاتی مردم‌نگارانه» می‌شناسند. این کتاب توسط کیکاووس جهانداری به فارسی ترجمه شده و تحت عنوان: سفرنامه پولاک: ایران و ایرانیان انتشار یافت. ایران- مورخان آنگلوساکسون بیشتر به این ترجمه و کمتر به نسخه اصل آلمانی زبانش تکیه کرده‌اند. به این ترتیب معروف بودن نسبی پولاک در ادبیات موضوعی انگلیسی زبان معاصر را مدیون این ترجمه هستیم. در پروژه‌ای که از ژانویه ۲۰۰۹م تا ژوئن ۲۰۱۲م توسط من در انستیتوی ایرانشناسی آکادمی علوم اتریش انجام گرفت، هدف این بود که بر اساس نوشته‌های انتشار یافته و مطالب آرشیوی انتشار نیافته در اتریش، ایران، جمهوری چک و مجارستان، در نقش کلیدی پولاک به‌عنوان رابط در روند انتقال دانش و فرهنگ بین پادشاهی هابسبورگ و ایران در زمینه‌های پزشکی، طبیعت‌پژوهی، مردم‌نگاری، دیپلماسی، اقتصاد و فرهنگ، پژوهشی کلی انجام گیرد و نخستین بار موفقیتی در جمع‌آوری، آرشیوبندی و در سنجش و تحلیل نوشته‌های پولاک در نشریات علمی مختلف به عمل آمد.

هفته‌نامه پزشکی وین و نشریه جامعه امپراتوری ـ پادشاهی پزشکان در وین از ۱۸۵۲ تا ۱۸۵۹م در ستون اختصاصی به نام «نامه‌هایی از ایران» مکاتبات خصوصی پولاک با همکارانش را منتشر می‌کردند. علاوه بر این پولاک از ایران گزارش‌های پزشکی به وین ارسال می‌کرد. در کتاب حاضر همه نامه‌های جمع‌آوری شده و یک مباحثه کتبی وی در مورد کتاب او به نام جراحی و یک رساله در کحالی(چشم‌پزشکی) و دو گزارش:

«اندر کاربرد جیوه در ایران» و«مدرسه طب و مریض‌خانه‌های تهران»، برای نخستین بار با ترجمه فارسی در اختیار جامعه علمی ایران گذاشته می‌شود.از نامه‌ها و گزارش‌ها چنین برمی‌آید که ادوارد جاکوب پولاک در مطب خود در ایران متدهای مدرن معاینه‌‌ای را که ماهیتا در آن زمان درون «مکتب طب وین» به تکامل رسیده بودند، بلافاصله به ایران آورد- یعنی پیش از آنکه پزشکی مدرن از سال ۱۸۷۰ میلادی جهانی شود و در همه قاره‌ها گسترش یابد. به‌عنوان مثال به هنگام معاینه بیماران متد «آسکولاسیون»، یعنی گوش سپردن به بدن و متد «پرکوسیون»، یعنی تلنگر زدن به سطح بدن را به کار می‌برد. این روش‌ها هر دو در زمان دانشجویی‌اش و سپس در «مکتب طب وین» کامل تر و متداول شده بودند. به این وسیله تغییری در فهم و تشخیص بیماری‌ها پدید آمد.

یعنی از تفهم هستی‌شناسانه ـ متافیزیک به سوی نگرشی دایر بر روند تکاملی بیماری‌ها. پولاک جراحی‌های پرشماری در ایران انجام داد، از جمله ۱۵۸ بار عمل جراحی دفع سنگ کلیه. او این نظر را داشت که نخستین پزشکی بود که در ایران به «حیرت همگان، جراحی بدون درد با داروی بیهوشی انجام داد». کاربرد کلروفرم و اِتر در اروپا در دوره فعالیت وی در ایران، هنوز عملکرد جدیدی بود. مباحثات موافق و مخالف بین پزشکان اروپایی درباره مضار و مزایای داروی بیهوشی او را بر آن داشت تا نظریاتش را پس از «نزدیک به دویست عمل جراحی» در ایران به‌طور کتبی به پزشکان وین ارائه کند. نخستین آزمایش‌ها با اِتر در مدرسه طب وین چهار سال پیش از سفر پولاک به ایران توسط جراحان فرانس شوه ویوزف فون واتمن انجام گرفته بود که هر دو از استادان پولاک بودند.

فعالیت‌های پولاک در ایران فقط به انتقال طب مدرن غربی محدود نمی‌شد. او منتقل‌کننده دانش پزشکی در هر دو فرهنگ بود. در ایران خود را از جمله به‌طور فشرده به امراض واگیردار مثل وبا و حصبه، با بیماری‌های ساری و امراض پوستی و جذام مشغول می‌داشت. او اشاعه بیماری‌های گوناگون را از نظر جغرافیایی و توپوگرافی ثبت می‌کرد، مشاهدات هواشناسی انجام می‌داد و شناخت‌ها و نتایج به‌دست آمده را از طریق نامه‌ها و گزارش‌هایش به وین منتقل می‌کرد. این اخبار پزشکی پولاک از ایران هدفمند بودند و بر اساس مباحث درون جامعه اطبای وین تنظیم می‌شدند زیرا در آن زمان علت و اسباب برخی بیماری‌ها و اپیدمی‌ها مثل وبا، تیفوس، سل، آبله در اروپا هنوز در تاریکی محض بود. شناخت‌های پولاک از بیماری‌ها و گزارش‌های او موجب گسترش دانش پزشکی در امپراتوری هابسبورگ و در مفهوم وسیع‌تر در اروپای آن زمان می‌گشت. اهمیت این موضوع از آنجا مشخص می‌شود که بخش‌هایی از گزارش‌های او از ایران در ادبیات پزشکی وین ثبت شده است.

- بخشی از سخنرانی دکتر افسانه جلیل‌زاده، در شب بزرگداشت ادوارد یاکوب، مجله بخارا، آبان ماه 1392



نقش یاکوب در انتقال «طب وین» به ایران