امینالضرب چگونه به ضرابخانه دست یافت
تاجر پولدار و میراث امیرکبیر
یکى از اقدامات مفید امیرکبیر تاسیس ضرابخانه در تهران بود. پیش از ایجاد کارخانه ضرب سکه هریک از شهرستانهاى ایران بهطور جداگانه و مستقل، نقود مورد احتیاج خود را از پول (کوچکترین واحد نقد) تا قران سکه مىزدند و به این ترتیب سکههاى گوناگونى که عیار و وزن آنها با یکدیگر متفاوت بود، در ایران رواج داشت. یکی از مشکلات عدم تمرکز در ضرب سکه، اعتبار سکهها بود که تنها در شهر محل ضرب اعتبار داشت همچنین نبود یک معیار مشخص برای ارزش سکه با توجه به وزن، جنس و عیار آن بود که وضعیت اقتصادی و داد و ستد را با مشکل مواجه میکرد.
یکى از اقدامات مفید امیرکبیر تاسیس ضرابخانه در تهران بود. پیش از ایجاد کارخانه ضرب سکه هریک از شهرستانهاى ایران بهطور جداگانه و مستقل، نقود مورد احتیاج خود را از پول (کوچکترین واحد نقد) تا قران سکه مىزدند و به این ترتیب سکههاى گوناگونى که عیار و وزن آنها با یکدیگر متفاوت بود، در ایران رواج داشت. یکی از مشکلات عدم تمرکز در ضرب سکه، اعتبار سکهها بود که تنها در شهر محل ضرب اعتبار داشت همچنین نبود یک معیار مشخص برای ارزش سکه با توجه به وزن، جنس و عیار آن بود که وضعیت اقتصادی و داد و ستد را با مشکل مواجه میکرد. پس از دوره سه ساله امیرکبیر ایجاد یک مرکز ضرب سکه با جدیت بیشتری دنبال شد و سفارش ماشینآلات مخصوص ضرب سکه و استخدام مستشار در این راستا صورت گرفت. اما در واقع روند ضرب سکه در ایران عصر ناصرالدین شاه با نام تاجر ایرانی گره خورده است. این نوشتار اشاره به تلاش تاجر ایرانی به نام حاجی محمدحسن اصفهانی بعدها «امینالضرب» در دوره ناصری است که تا مدتها ریاست ضرابخانه دولتی را در عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به عهده داشته است.
در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه وزن رسمى قران ایران 28نخود بود که یکششم مثقال و از نقره خالص بود یعنى عیار آن 95 درصد بود از این جهت از پولهاى مرغوب به شمار مىرفت و مقدار زیادی از آن را به هند مىبردند. دولت اندکى از این مقدار رسمى کاست و بالنتیجه ثبات وزن رسمى پول متزلزل شد و در شهرها نیز حکام براى منفعت خود باز این ثبات را متزلزلتر و اندازه وزن را کمتر کردند. این وضعیت نابسامان موجب شد اقداماتی برای ثبات وزن، اندازه و ارزش سکه بهطور یکسان در تمام نقاط کشور صورت گیرد. «امیرنظام گروسى» سفیر ایران در پاریس در سال 1283 ق مامور شد یک دستگاه ماشینآلات ضرب سکه خریداری کند و به ایران بفرستد. ماشینآلات مزبور به علت نبودن وسایل حملونقل سالها در بندر انزلى در انبار کالا باقى ماند و سرانجام با رسیدن ماشینآلات در سال 1294 ق کارخانه ضرب سکه و قالبگیرى در تهران در محل کارخانه ریسمانریسى به ریاست «میرزا علىخان امینالملک» و به مباشرت «موسیو پخن»(پشان) Pechan (اتریشى - آلمانی) دایر شد. در واقع، پشان (پخن) برای اصلاح وضع ضرابخانه استخدام شد.
او مىخواست مسکوکات را اعم از طلا و نقره و مس به سیستم اعشارى سکه زند و نظم و حسابى بهوجود آورد. ولى دولت زیر بار نرفت و پشان به کشور خود مراجعت کرد. بالاخره حکومت ایران، با استفاده از ماشینهایى که پشان دایر کرده بود، ضرابخانه را به «امینالسلطان» اجاره داد، به این ترتیب دوره مدیریت امینالملک نیز به پایان رسید. چون محمدابراهیم امینالسلطان رئیس ضرابخانه بود، سکههاى جدید نقره به «قران امینالسلطان» معروف شد. البته آنها را «ریال چرخى» نیز مىخواندند. امینالسلطان محمدحسن را بهعنوان دستیار انتخاب کرد و سپس امور آنجا را مستقلا به او سپرد و اداره امور ضرابخانه از سال 1300 هجرى به حاجى محمد حسن اصفهانى واگذار شد و وى با عنوان «امین دارالضرب» اداره ضرابخانه را بر عهده گرفت و با خریدارى نقره از تجار واردکننده، سکههاى یکنواخت 50 دینارى (یک شاهى) و 100 دینارى (دو شاهى) و 500 دینارى (10 شاهى) و هزار دینارى (قران) از نقره در کارخانه جدید ضرب شد و انتشار یافت.
در همین زمان ضرابخانههای ولایات تعطیل شد و ضرب سکه انحصارا در مرکز صورت میگرفت. برای اداره دارالضرب پسر عمه امینالضرب یعنی حاج محمد مشهور به امینالتجار به سمت معیری (عیارسنجی) انتخاب شد. او عملا رئیس دارالضرب بود. اما در 1302ق بر اثر کارشکنی آقا باقر نصر السلطنه از ضرابخانه اخراج شد؛ به هر ترتیب ضرابخانه تا سال 1310 در اختیار امینالضرب بود. در این سال با تحریک جمعی از رجال مخالف امینالسلطان چون کامران میرزا وی از کار برکنار شد و نصرالسلطنه که پیش از این مخالف امینالتجار بود به جای امینالضرب نشست. ریاست وی چندان طول نکشید و بار دیگر امینالضرب بر سر کار آمد. این بار قراردادی غیررسمی برای تقسیم منافع ضرابخانه میان او، شاه و امینالسلطان منعقد شد و دست او برای رواج پول کمارزش بازتر شد. غلامعلی خان امین همایون نیز در اواخر دوره ناصرالدین شاه در اداره ضرابخانه با امینالضرب مشارکت ورزید. بهطور کل امینالضرب در عصر ناصری با حمایت امینالسلطان صدراعظم ناصرالدین شاه ضرابخانه را مدیریت میکرد و از این جهت حمایت میشد اما در دوره مظفرالدین شاه کار بر امینالضرب سخت شد.
امینالدوله که حالا صدراعظم ایران شده بود به بهانههای مختلف سعی کرد امینالضرب را که هواخواه امینالسلطان، از مخالفان جدی امینالدوله بود از کنار برکنار کند. رقابت سیاسی امینالدوله با خاندان امینالسطانها تاثیر مستقیم و جدی در امور ضرابخانه داشت و ضرابخانه تحت تاثیر چنین جوی عمل میکرد. با روی کار آمدن مظفرالدین شاه و امینالدوله (صدر اعظم)، به بهانه رواج فراوان پولهای سیاه و مسی کم ارزش، محاکمه امینالضرب پیشنهاد شد؛ به هرترتیب جلسهای با حضور کسانی چون امینالدوله و اعتمادالسلطنه تشکیل شد. در آغاز امینالضرب پیشنهاد کاهش ارزش پول را مطرح کرد و قرار شد یک دکه صرافی برپا کند و هر روز 50 تومان پول سیاه از مردم بخرد. این امر به نتیجهای نرسید. سرانجام پس از بگو مگوهای فراوان قرار شد مبلغ 765 هزار تومان به دولت جریمه بپردازد و دیگر در امور ضرابخانه دخالت نکند. پس از برکناری امینالضرب امور ضرابخانه بر عهده صنیعالدوله قرار گرفت. ظاهرا او نتوانست کاری از پیش ببرد و بار دیگر در 1315ق امینالضرب را به ریاست آن بر گماشتند. به هر ترتیب پس از تاسیس بانک شاهنشاهى ایران به وسیله اتباع انگلیس، اداره و نظارت ضرابخانه به بانک مزبور واگذار شد و چون انحصار چاپ و نشر اسکناس نیز در انحصار آن بانک قرار گرفت، جریان پول بهطور کلى، اعم از سکه و اسکناس، به اختیار بانک درآمد و این حالت تا انقلاب مشروطیت ایران باقى بود.
منابع:
1. شمیم، علیاصغر، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران: بهزاد، 1387، ص 179.
2. محبوبی اردکانی، حسین، چهل سال تاریخ ایران، تهران: اساطیر، 1374، چ دوم، ص 723.
3. شمیم، همان، ص 180.
4. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران: نگاه، 1382، چ دوم. ج 5، ص482.
5. محبوبی اردکانی، همان.
6. شمیم، همان، ص 180.
7. آل داود، سیدعلی، «امینالضرب»، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، چ سوم، ج 10، ص 293.
8. شمیم، همان، ص 180.
در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه وزن رسمى قران ایران 28نخود بود که یکششم مثقال و از نقره خالص بود یعنى عیار آن 95 درصد بود از این جهت از پولهاى مرغوب به شمار مىرفت و مقدار زیادی از آن را به هند مىبردند. دولت اندکى از این مقدار رسمى کاست و بالنتیجه ثبات وزن رسمى پول متزلزل شد و در شهرها نیز حکام براى منفعت خود باز این ثبات را متزلزلتر و اندازه وزن را کمتر کردند. این وضعیت نابسامان موجب شد اقداماتی برای ثبات وزن، اندازه و ارزش سکه بهطور یکسان در تمام نقاط کشور صورت گیرد. «امیرنظام گروسى» سفیر ایران در پاریس در سال 1283 ق مامور شد یک دستگاه ماشینآلات ضرب سکه خریداری کند و به ایران بفرستد. ماشینآلات مزبور به علت نبودن وسایل حملونقل سالها در بندر انزلى در انبار کالا باقى ماند و سرانجام با رسیدن ماشینآلات در سال 1294 ق کارخانه ضرب سکه و قالبگیرى در تهران در محل کارخانه ریسمانریسى به ریاست «میرزا علىخان امینالملک» و به مباشرت «موسیو پخن»(پشان) Pechan (اتریشى - آلمانی) دایر شد. در واقع، پشان (پخن) برای اصلاح وضع ضرابخانه استخدام شد.
او مىخواست مسکوکات را اعم از طلا و نقره و مس به سیستم اعشارى سکه زند و نظم و حسابى بهوجود آورد. ولى دولت زیر بار نرفت و پشان به کشور خود مراجعت کرد. بالاخره حکومت ایران، با استفاده از ماشینهایى که پشان دایر کرده بود، ضرابخانه را به «امینالسلطان» اجاره داد، به این ترتیب دوره مدیریت امینالملک نیز به پایان رسید. چون محمدابراهیم امینالسلطان رئیس ضرابخانه بود، سکههاى جدید نقره به «قران امینالسلطان» معروف شد. البته آنها را «ریال چرخى» نیز مىخواندند. امینالسلطان محمدحسن را بهعنوان دستیار انتخاب کرد و سپس امور آنجا را مستقلا به او سپرد و اداره امور ضرابخانه از سال 1300 هجرى به حاجى محمد حسن اصفهانى واگذار شد و وى با عنوان «امین دارالضرب» اداره ضرابخانه را بر عهده گرفت و با خریدارى نقره از تجار واردکننده، سکههاى یکنواخت 50 دینارى (یک شاهى) و 100 دینارى (دو شاهى) و 500 دینارى (10 شاهى) و هزار دینارى (قران) از نقره در کارخانه جدید ضرب شد و انتشار یافت.
در همین زمان ضرابخانههای ولایات تعطیل شد و ضرب سکه انحصارا در مرکز صورت میگرفت. برای اداره دارالضرب پسر عمه امینالضرب یعنی حاج محمد مشهور به امینالتجار به سمت معیری (عیارسنجی) انتخاب شد. او عملا رئیس دارالضرب بود. اما در 1302ق بر اثر کارشکنی آقا باقر نصر السلطنه از ضرابخانه اخراج شد؛ به هر ترتیب ضرابخانه تا سال 1310 در اختیار امینالضرب بود. در این سال با تحریک جمعی از رجال مخالف امینالسلطان چون کامران میرزا وی از کار برکنار شد و نصرالسلطنه که پیش از این مخالف امینالتجار بود به جای امینالضرب نشست. ریاست وی چندان طول نکشید و بار دیگر امینالضرب بر سر کار آمد. این بار قراردادی غیررسمی برای تقسیم منافع ضرابخانه میان او، شاه و امینالسلطان منعقد شد و دست او برای رواج پول کمارزش بازتر شد. غلامعلی خان امین همایون نیز در اواخر دوره ناصرالدین شاه در اداره ضرابخانه با امینالضرب مشارکت ورزید. بهطور کل امینالضرب در عصر ناصری با حمایت امینالسلطان صدراعظم ناصرالدین شاه ضرابخانه را مدیریت میکرد و از این جهت حمایت میشد اما در دوره مظفرالدین شاه کار بر امینالضرب سخت شد.
امینالدوله که حالا صدراعظم ایران شده بود به بهانههای مختلف سعی کرد امینالضرب را که هواخواه امینالسلطان، از مخالفان جدی امینالدوله بود از کنار برکنار کند. رقابت سیاسی امینالدوله با خاندان امینالسطانها تاثیر مستقیم و جدی در امور ضرابخانه داشت و ضرابخانه تحت تاثیر چنین جوی عمل میکرد. با روی کار آمدن مظفرالدین شاه و امینالدوله (صدر اعظم)، به بهانه رواج فراوان پولهای سیاه و مسی کم ارزش، محاکمه امینالضرب پیشنهاد شد؛ به هرترتیب جلسهای با حضور کسانی چون امینالدوله و اعتمادالسلطنه تشکیل شد. در آغاز امینالضرب پیشنهاد کاهش ارزش پول را مطرح کرد و قرار شد یک دکه صرافی برپا کند و هر روز 50 تومان پول سیاه از مردم بخرد. این امر به نتیجهای نرسید. سرانجام پس از بگو مگوهای فراوان قرار شد مبلغ 765 هزار تومان به دولت جریمه بپردازد و دیگر در امور ضرابخانه دخالت نکند. پس از برکناری امینالضرب امور ضرابخانه بر عهده صنیعالدوله قرار گرفت. ظاهرا او نتوانست کاری از پیش ببرد و بار دیگر در 1315ق امینالضرب را به ریاست آن بر گماشتند. به هر ترتیب پس از تاسیس بانک شاهنشاهى ایران به وسیله اتباع انگلیس، اداره و نظارت ضرابخانه به بانک مزبور واگذار شد و چون انحصار چاپ و نشر اسکناس نیز در انحصار آن بانک قرار گرفت، جریان پول بهطور کلى، اعم از سکه و اسکناس، به اختیار بانک درآمد و این حالت تا انقلاب مشروطیت ایران باقى بود.
حبیب حیاری
منابع:
1. شمیم، علیاصغر، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران: بهزاد، 1387، ص 179.
2. محبوبی اردکانی، حسین، چهل سال تاریخ ایران، تهران: اساطیر، 1374، چ دوم، ص 723.
3. شمیم، همان، ص 180.
4. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران: نگاه، 1382، چ دوم. ج 5، ص482.
5. محبوبی اردکانی، همان.
6. شمیم، همان، ص 180.
7. آل داود، سیدعلی، «امینالضرب»، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، چ سوم، ج 10، ص 293.
8. شمیم، همان، ص 180.
ارسال نظر