پنجشنبه سیاه وال استریت
گروه تاریخ و اقتصاد: سقوط بزرگ بورس والاستریت از روز ۲۴ اکتبر سال ۱۹۲۹ آغاز شد.
پنجشنبه سیاه ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ از فروش دستپاچه صاحبان سهام شروع شد. دو روز پیش از این تاریخ، ایروینگ فیشر،اقتصاددان بسیار مشهور در روزنامه نیویورکتایمز تاکید کرده بود «سطح قیمت سهام هنوز خیلی پایین است. » با این حال، پس از ۱۸ ماه صعود بیوقفه و سرسام آور قیمت سهام، بورس بازان دیگر افزایش نامحدود ارزش سهام را باور نداشتند، پس از نظر آنها برنده کسی بود که هر چه زودتر سهام خود را بفروشد. در روز ۲۴ اکتبر تنها در یک مرحله از بازار ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار سهم به مبلغ ۴ میلیارد دلار آن دوره مبادله شد.
گروه تاریخ و اقتصاد: سقوط بزرگ بورس والاستریت از روز ۲۴ اکتبر سال ۱۹۲۹ آغاز شد.
پنجشنبه سیاه ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ از فروش دستپاچه صاحبان سهام شروع شد. دو روز پیش از این تاریخ، ایروینگ فیشر،اقتصاددان بسیار مشهور در روزنامه نیویورکتایمز تاکید کرده بود «سطح قیمت سهام هنوز خیلی پایین است.» با این حال، پس از ۱۸ ماه صعود بیوقفه و سرسام آور قیمت سهام، بورس بازان دیگر افزایش نامحدود ارزش سهام را باور نداشتند، پس از نظر آنها برنده کسی بود که هر چه زودتر سهام خود را بفروشد. در روز ۲۴ اکتبر تنها در یک مرحله از بازار ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار سهم به مبلغ ۴ میلیارد دلار آن دوره مبادله شد. حمایت بانکها فقط به ۲ درصد سقوط ارزش سهام محدود میشد. در روزهای بعد، ارزش سهام تا ۳۰ درصد کاهش یافت. روز ۲۹ اکتبر که به «سهشنبه سیاه» معروف شد، سقوط بورس وال استریت تایید و جهان غرب با بزرگترین بحران اقتصادی خود مواجه شد. با این همه هنوز هیچیک از تحلیلگران اقتصادی تصور نمیکرد که بحران بورس سهام موجب شود تا ظرف ۳ سال سطح تولید صنعتی ۵۴ درصد کاهش یابد. هربرت کلارک هوور، رئیسجمهور ایالاتمتحده لجوجانه اعلام کرد «رفاه در کنج خیابان است» و کارشناسان میگفتند فروپاشی ارزش سهام در بورس نمیتواند به «اقتصاد واقعی» آسیب برساند.
همه فراموش کرده بودند که مردم ایالاتمتحده با تصور اینکه افزایش ارزش سهام نامحدود است مبالغ هنگفتی را وام گرفته بودند تا با بورس بازی به ثروت رسیده و در عین حال از منافع به دست آمده مبالغی را که قرض گرفته بودند، بازپس دهند. با سقوط بازار سهام، صدهاهزار خانواده آمریکایی ورشکست شده و به خاک سیاه نشستند. بانکهایی که مردم از آنها وام گرفته بودند اعلام ورشکستگی کردند. پس از آن نوبت شرکتها، کارخانهها و بازرگانان شد تا به دلیل ورشکستگی بانکها و مصرف کنندگان سرمایههای خود را از دست بدهند. این آغاز بحران بزرگ سال ۱۹۲۹ میلادی بود. یکی از دلایل بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا عملکرد فدرال رزرو یا بانک مرکزی آمریکا عنوان شده است.
اقتصاددانان امروزه میگویند فدرال رزرو سیاست انقباضی را در سال ۱۹۲۹، درست زمانی که اقتصاد آمریکا وارد رکود میشد اتخاذ کرد. فدرال رزرو آن زمان قصد مبارزه با نرخ تورم را داشت، اما به عقیده گروهی از اقتصاددانان نظیر میلتون فریدمن سیاست انقباضی فدرال رزرو برای کاهش نقدینگی، باعث عمیقتر شدن بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا شد. جان مینارد کینز، اقتصاددان مطرح بریتانیایی در آن زمان پیشنهاد کرد که دولتها باید برای رهایی از بحران بزرگ، مخارج خود را افزایش دهند. کینز ریشه بحران اقتصادی را نبود تقاضای کافی از سوی مصرفکنندگان میدانست. او گفت در بحران اقتصادی تنها دولت امکان افزایش تقاضا برای کالا و خدمات را دارد؛ چرا که هنگام وضعیت بد اقتصادی مردم به دلیل خویی که پیدا میکنند، کمتر پول خرج میکنند و این باعث کاهش تقاضا و به دنبال آن کاهش مصرف و افزایش بیکاری و کاهش تولید ملی میشود.
ارسال نظر