پیامدهای تقسیم اراضی سیستان
گروه تاریخ و اقتصاد: بهدلیل سوءرفتار ماموران و تحریکات محلی، تقسـیم اراضی سیستان چندان توفیقی بهدنبال نداشت و برای صاحبان سهام هیچ سند مالکیتی صادر نشد.
به همـین دلیل اربابان، امـلاک رعایـا را تصـرف کـرده و در برخی موارد نیز از طریق ندادن آب بـه اراضـی آنـان زمینهایشان را بیارزش کردند. به این ترتیب صاحبان سهم نـاگزیر زمـین را بـه قیمتـی ارزان فروخته یا از آن دست میکشـیدند. گاه نیز با حکم قانون، اراضی تقسیم شـده به مستاجر قبلی برگردانده میشد. چنانکه در یکـی از این موارد «زارعان پشت ادیمـی سیسـتان کـه هشـت سهم زمین از سوی آقای پرورش به آنها واگذار شـده با نفوذ و عناد مستاجر قبلی در اداره مالیه دوبـاره اراضی واگذاری، تجدید مساحت شده و شش سـهم را صاحب شده و مابقی بین آنها تقسیم شده بود.
گروه تاریخ و اقتصاد: بهدلیل سوءرفتار ماموران و تحریکات محلی، تقسـیم اراضی سیستان چندان توفیقی بهدنبال نداشت و برای صاحبان سهام هیچ سند مالکیتی صادر نشد.
به همـین دلیل اربابان، امـلاک رعایـا را تصـرف کـرده و در برخی موارد نیز از طریق ندادن آب بـه اراضـی آنـان زمینهایشان را بیارزش کردند. به این ترتیب صاحبان سهم نـاگزیر زمـین را بـه قیمتـی ارزان فروخته یا از آن دست میکشـیدند. گاه نیز با حکم قانون، اراضی تقسیم شـده به مستاجر قبلی برگردانده میشد. چنانکه در یکـی از این موارد «زارعان پشت ادیمـی سیسـتان کـه هشـت سهم زمین از سوی آقای پرورش به آنها واگذار شـده با نفوذ و عناد مستاجر قبلی در اداره مالیه دوبـاره اراضی واگذاری، تجدید مساحت شده و شش سـهم را صاحب شده و مابقی بین آنها تقسیم شده بود.»
این کشاورزان ضمن طرح شکایت، خواهان تجدیـدنظـر در این موضوع بودند. به نظر میرسد فروش اراضی نه تنها اختلافات را کم نکرد بلکه ابعاد گستردهتری به آن بخشید. چنانکه اداره کل خالصـجات گـزارش میدهـد کـه «قضـیه اختلاف حدود اراضی از بدو تقسیم واگـذاری زمـین به رعایا تاکنون ادامـه داشـته» اسـت. این سرداران نه تنها بر اراضـی زارعـان دست یافتند، بلکـه توانسـتند مراتـع و نیزارهـا را نیـز تصرف کرده و به گلهداران اجاره دهند. چون تقسیم اراضی خالصه که بـه منظـور رفـاه حال رعایا و بالا بردن سطح کشت انجـام گرفـت، از روی برنامهریزی صحیح صورت نگرفته بـود، نتیجـه چندان مطلوبی نداشت؛ همچنین با اینکه تاکیـد شـده بود، زمین فقط به اشخاص صاحب نسق داده میشود که قبلا روی اراضی فوق زراعت میکردند، باز این دستور بهطور کامل رعایت نشد، بلکه بعضی زمینها حتی به ماموران دولت و افراد غیربومی واگذار شد. از طرفی چون زارعان جز کشت گندم و جو به زراعـت دیگری آشنا نبودند، همه ساله مقدار زیادی از اراضـی بیاستفاده میماند. بنابراین، گروهـی از صـاحبان آنهـا مجبور به مهاجرت میشدند یا به نظـام وظیفـه مـیرفتند.
آنها هم که به زراعـت میپرداختنـد، قـادر بـه پرداخت قسط مقرری نبودند. به این ترتیب، بـه علـت وضع بـد اقتصـادی، عـدم آشـنایی بـه خصوصـیات جغرافیایی محل، فقدان شرکتهای تعـاونی و نبـود وسایل فنی بر بساط عمده مالکی افزوده شد. تنوع شرایط اقلیمی، میزان بارندگی سـالانه و مقدار آب، تنوع محصولات گیاهی به قدری اسـت که باعث ایجاد اجتماعـات روسـتایی بـا سـنتها و ارزشهای مختلف شده اسـت. بایـد در تصـمیمگیری به این تفاوتها توجه میشـد. اما در جریـان تقسیم اراضی سیستان توجهی به ایـن شـرایط نشـده بود. تقدیرگرایی، اعتقاد به جبـر و تکروی نیز در میان روستاییان این ناحیه موج میزد. سیاستها و برنامـه ریـزیهای نادرسـت و بـیتوجهی به شـرایط اقلیمـی و اجتماعی منطقـه سـبب نابودی بسیاری از وسایل کشاورزی سنتی، فراموشـی روشهای آبیـاری و تضـعیف شـیوههای همیـاری سنتی(حشر) شده است.
- تحولات زمینداری و مالکیت در سیستان دوره پهلوی اول، علیرضا علی صوفی، عباس اویسی مندرج در دو فصلنامه پژوهشنامه تاریخهای محلی ایران، سال اول، شماره اول، پاییز و زمستان 87
ارسال نظر