گروه تاریخ و اقتصاد: «نخست لفظ دیسپوت عبارت از پادشاهی است که در اعمال خود به هیچ قانون متمسک و مقید نبوده و به مال و جان مردم بلاحد و انحصار تسلط داشته و همیشه به هوای نفس خود رفتار بکند و مردم در تحت سلطنت او عبد دَنی رذیل بوده از حقوق آزادی و بشریت به کلی محروم باشند.

کلمه دیسپوتیزم (Despotism) در زبان غربی به‌عنوان یک لفظ استبداد بسیار مطلق ادا می‌شود.

دوم سیویلیزاسیون (Civilisation) عبارت از نجات ملتی است از حالت جاهلیت و وحشیگری و تحصیل نمودن معرفت لازمه در امور معیشت و به درجه کمال رسیدن در علوم و صنایع و تهذیب اخلاق به قدر امکان و مهارت پیدا کردن در آداب تمدن.

سوم لیتراتر (Literature) عبارت از هرنوع تصنیفات است نثرا یا نظما.

چهارم «فیلوسوف» عبارت از آنچنان شخصی است که در علوم عقلیه کامل باشد و سبب حکمت جمیع اشیا را بر وفق قانون طبیعت مشخص نماید و هرگز به خوارق عادات و رمل و جفر و انقلاب فلزات کثیفه به فلزات نفیسه یعنی کیمیا و امثال آنها هرگز باور نکند کسانی را که به امثال این‌گونه موهومات معتقدند احمق و سفیه بداند و از اراذل افراد بنی نوع بشر حساب کند. به اصطلاح اهالی فرنگستان در دنیا کامل‌تر از فیلوسوف وجودی نمی‌باشد.

ششم «روولسیون» عبارت از آنچنان حالتی است که مردم از رفتار بی‌قانون پادشاه دیسپوت و ظالم به ستوه آمده و به شورش اتفاق کرده او را دفع نموده به جهت آسایش و سعادت خود قانون وضع کنند و برای خود برحسب تجویز فیلوسوفان موافق عقل آیین تازه برگزینند.»

میرزا فتحعلی آخوندزاده. مکتوبات. صص9-1111