مواجهه صاحبان صنایع با قدرت قهریه
در سال ۱۳۴۸ که اتاق بازرگانی با اتاق صنایع ادغام شد، دولت پایههای ارتباط خویش را با بازار سنتی قطع کرد و ارتباط خود را با اتاق ادغام شده برقرار ساخت. سرمایهداران صنعتی هم به دلیل اینکه رابطهای با بازار نداشتند پایههای ارتباطی خود را با بازار قطع کردند و ارتباط تازهای را با دولت پایه گذاشتند. در این دوره بازاریان در اتاق رای نمیآورند و در نظام توزیع هم صنعتگران شبکه توزیع خود را جایگزین بنکداران بزرگ میکنند. در این دوره شما بالا آمدن گروهی را میبینید که با ویژگیهای ترقیخواهی، نگاه جهانی، خاستگاه سنتی و حتی عدالتخواهی یک نگاه کاملا غیرسیاسی دارد.
در سال ۱۳۴۸ که اتاق بازرگانی با اتاق صنایع ادغام شد، دولت پایههای ارتباط خویش را با بازار سنتی قطع کرد و ارتباط خود را با اتاق ادغام شده برقرار ساخت. سرمایهداران صنعتی هم به دلیل اینکه رابطهای با بازار نداشتند پایههای ارتباطی خود را با بازار قطع کردند و ارتباط تازهای را با دولت پایه گذاشتند. در این دوره بازاریان در اتاق رای نمیآورند و در نظام توزیع هم صنعتگران شبکه توزیع خود را جایگزین بنکداران بزرگ میکنند. در این دوره شما بالا آمدن گروهی را میبینید که با ویژگیهای ترقیخواهی، نگاه جهانی، خاستگاه سنتی و حتی عدالتخواهی یک نگاه کاملا غیرسیاسی دارد. این گروه صنعتی وقتی با دولت ارتباط برقرار میکنند، در بازار وارد هیچ دسته سیاسی نمیشوند، نه جذب موتلفه اسلامی میشوند و نه به سمت گروههای ملی میروند. این خودش یک رفتار سیاسی است. آنها مشکلی با دولت حاکم نداشتند و بنابراین قصدی هم برای مبارزه با آنها نداشتند. در واقع این همراهی با دولت بود که خودش میتواند یک رویکرد سیاسی باشد.
شواهد نشان میدهد اینها در هیچ تشکیلات سیاسی نبودهاند و اگر از دولت حمایت میکردند هم در مواردی این حمایت با اکراه بوده. البته توجه هم داشته باشید که شاه اجازه فعالیتهای سیاسی به اینها نمیداده است.
با چندین نفر از بوروکراتهای آن دوره گفتوگوهایی داشتهام. اینها خودشان میگویند حتی سیاستهای اقتصادی دولت به سمت سوسیالیستی شدن پیش میرفته است؛ یعنی شاه و دستگاه حاکم هم زیاد با قدرت گرفتن سیاسی این گروه سرمایهدار صنعتی موافق نبوده است.
یکی از اصول انقلاب سفید شاه هم در مورد فروش سهام کارخانجات به کارگران و مردم بوده است. برخی اقتصاددانان، این دوره را ورود طبیعی صنعت به بازار سهام تفسیر میکنند ولی این کاملا غلط است. صاحبان صنایع با یک قدرت قهریه مواجه بودند که از آنها میخواست سهامشان را به کارگران واگذار کنند. اتفاقا آنها زیاد هم با این موضوع موافق نبودند.
در این مرحله صاحبان صنایع هیچ واکنشی نشان ندادند. این نشان میدهد که گروه موردنظر قدرتی نداشتند. حتی افرادی مانند قاسم لاجوردی و علی رضایی که در مجلس بودند، قصد داشتند واکنش نشان دهند ولی با برخورد منفی حاکمیت مواجه میشوند که آنها را به سکوت وادار میکند. اتاق هم در این دوره ادغام میشود.
پس از ادغام هم از قدرت اجتماعی گروه بازرگان در اتاق کم میشود. عبدالحسین نیکپور را هم که رئیسی قدرتمند و مورد احترام گروه بازرگانان سنتی بود در این دوره کنار میگذارند.
- دکتر علیاصغر سعیدی، محقق و استاد دانشگاه، به نقل از یک گفتوگو
ارسال نظر