مدرنیسم و شهرنشینی
گروه تاریخ و اقتصاد: تحولات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی قرن ۱۹ و ۲۰، متاثر از مدرنیسم، گسترش سریع شهرها و پیدایش کلانشهرها، شهرمنطقهها را موجب شده و تغییرات بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی-کالبدی آنها بهوجود آورده است. پیدایش نظامهای سیاسی و اقتصادی جدید، ظهور کارتلها و تراستها و شرکتهای چند ملیتی، تقسیم کار، تحول در نظامهای فرهنگی و علمی، تحول در ایدئولوژی، تحول رسانهای و ارتباطات الکترونیکی، ازبین رفتن فاصله زمانی- مکانی، ایجاد بزرگراهها و شبکههای هوایی- زمینی و. . . بهطور کلی تمام عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را متاثر ساخته است.
گروه تاریخ و اقتصاد: تحولات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی قرن ۱۹ و ۲۰، متاثر از مدرنیسم، گسترش سریع شهرها و پیدایش کلانشهرها، شهرمنطقهها را موجب شده و تغییرات بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی-کالبدی آنها بهوجود آورده است. پیدایش نظامهای سیاسی و اقتصادی جدید، ظهور کارتلها و تراستها و شرکتهای چند ملیتی، تقسیم کار، تحول در نظامهای فرهنگی و علمی، تحول در ایدئولوژی، تحول رسانهای و ارتباطات الکترونیکی، ازبین رفتن فاصله زمانی- مکانی، ایجاد بزرگراهها و شبکههای هوایی- زمینی و... بهطور کلی تمام عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را متاثر ساخته است. در حقیقت چهار رخداد شامل رنسانس (تجدید حیات علمی-فرهنگی)، اصلاحگرایی مذهبی، روشنگری(جنبش فکری و نهضت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عقلمحور) و انقلاب صنعتی، ارکان مدرنیسم را در اروپا و به نوعی غرب آفریدند. در این بین شبهمدرنیسم، ثمره مدرنیسم اروپایی یا مدرنیسم جهان سومی، روابط و فرآیند استعماری، نواستعماری و تقسیم جدید بینالمللی کار، فراشهرنشینی، شهرنشینی کاذب یا شبهشهرنشینی را در کشورهای جهان سوم که نشاندهنده عمق بیماری ساختهای اجتماعی-اقتصادی آنها است به وجود آورده است.
در کل، فرآیندهای ذکر شده در بالا با حرکت خود در طول قرون ۱۹ و ۲۰ و شدت یابی آنها و همچنین همراهی تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و شکلگیری جامعه شبکهای و فشردگی زمان و مکان در اثر اون، در کنار تحولات اقتصادی و سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم و الزامات پست مدرنیسم، نظم نوین جهانی را حاکم ساخته و توسعه شهری و شهرنشینی غرب را باید در درون این فرآیند دید.
همان گونه که قدرت برتر و تکنولوژی برتر به نوعی بقیه را به فرمانبری فرا میخواند، شهرهای برتر و مسلط نیز که همان جهانشهرها هستند به نوعی به رهبری شبکه شهری جهانی میپردازند و نهایتا این نیروها و نظامهای اقتصادی و سیاسی برتر هستند که با بهرهگیری از این شرایط، حداکثر استفاده را خواهند برد.
قطعا کشورهای صاحب شهرهای جهانی، رهبری اقتصادی و سیاسی جهان را از آن خود کرده و میکنند. چنین است که شهرها همیشه در طول تاریخ نقشآفرین بودهاند و امروز هم بر اهمیت و تاثیرگذاری آنها بیش از پیش افزوده شده است. شهرنشینی برتر و پیشرفتهتر، برتری بیشتر و قدرت بیشتری را در پی خواهد داشت.
به نقل از یک مقاله، نوشته محمود قدیری، دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری، عضو هیات علمی دانشگاه
ارسال نظر