تاریخچه کوتاه زعفران هیات نمایندگان مادها در سنگ‌نگاره‌های تخت‌جمشید یا محموله‌های انگبین و زعفران و...

پولی ین (نویسنده نظامی یونانی، سده ۲ م) به استناد منابع عهد اسکندر (حکومت ۳۳۶-۳۲۳ پیش از میلاد)، در رساله «حیله‌ها و فنون جنگی» برنامه غذایی و ۶۳ نوع مواد خوراکی مصرفی روزانه شاه و دربار هخامنشی، با قید مقدار هر یک را که روی ستونی مفرغی حک شده بود، ارائه داده است. در این فهرست مقدار زعفران مصرفی روزانه دربار هخامنشیان ۲ مین (هرمین ۴۹۸ گرم) ثبت شده است. یوستی با ارائه فهرستی از انواع خوراکی‌های روزانه داریوش از جمله «تافتون‌ها و گرده‌های لطیف زعفران زده که از سه جور گندم اعلای مصرف و یونان و سه قسم جو و گندم سیاه تهیه می‌شده» ذکر کرده است. پلین (طبیعی دان رومی، ۲۳-۷۹م) یادآور می‌شود که شاهان مغ‌ها از مرهم (در واقع کرم زیبایی) عجیب که از یک گیاه سیلیسی (نوعی جگن) با زعفران و چربی بدن شیر تهیه می‌شد - برای لطافت و زیبایی (پوست بدن) به کار می‌بردند. استفاده از روغن آرایشی زعفران‌دار، به پیروی از سنت‌های قدیم، در عصر پارت‌ها نیز معمول بوده و بانوان خوش‌‌پوش پارتی از آن بهره می‌گرفته‌اند. تهیه عطر و بخور برای دربار هخامنشیان توسط متخصصان خبره انجام می‌گرفت. مطابق فهرستی که آتنه (خطیب یونانی سده ۳-۲م) از تعداد خدمه داریوش به دست داده، ۱۴ نفر عطرساز در دربار او بوده است. برابر برخی مستندات در ایران باستان برای خوشبو کردن فضای کاخ‌ها از زعفران، همچون عود و کندر، به عنوان بخور استفاده می‌شده است. بر این اساس مجمره‌های آتش یا دو بخوردان که در سنگ نگاره‌های داریوش در تخت‌جمشید موجود است، دلالت بر استفاده از بخور در فضای کاخ‌های هخامنشی دارد و زعفران محصول ماد از جمله مواد بخور به حساب می‌آمد و دسترسی به آن برای ایرانیان آسان‌تر از عود و عنبر یا کندر بود. دو بخوردان جلو داریوش در سنگ نگاره تخت‌جمشید را در تصویر سیاه قلم می‌توان، ملاحظه کرد.

بعد از اسلام نیز به پیروی از سنت‌های کهن از زعفران به عنوان بخور استفاده می‌شده است، چنانکه در تاریخ طبرستان ضمن وصف مجلس بزم پرشکوه حسام‌الدوله اردشیر شهریار مازندران (حکومت ۴۳۸-۴۱۳هـ / ۱۰۲۲ - ۱۰۴۶م) آمده است. «میوه‌های خشک و تر پیش هر یک بر طبق‌های نهادندی، و به هر گام در پس قفای حریفان فراشی با مجمره‌های زرین عود، عنبر و زعفران سوختند.»

برخی مستندات حکایت از آن دارد که زعفران را برای تجارت یا حمل از مناطق زعفران خیز قدیم به دیگر شهرها، درون انبان جای می‌داده‌اند، (انبان عبارت از کیسه‌ای از پوست درسته گوسفند یا بز است که پس از دباغی و عمل‌آوری برای ذخیره و حمل کالا به کار می‌رفت). در سنگ نگاره‌های تخت جمشید هیات‌های نمایندگی اقوام ایرانی و ملل تابع هخامنشیان را نشان می‌دهد که در حال حمل گزیده‌ای از بهترین و ارزشمندترین محصولات و کالاهای سرزمین خود برای پیشکش به حضور داریوش هستند. از جمله تصویر هیات نمایندگی مادها در این نقش‌ها قابل‌توجه است. در اینجا به بررسی موضوعاتی از این تصویر می‌پردازیم:

نفر اول و دوم در طرف راست تصویر، سمت رهبری هیات را دارند و در پی آنان نفر سوم سبو و نفر چهارم دو آوند یا کاسه و نفر آخر انبانی در دست دارند از آنجا که ارزشمندترین تحفه سرزمین ماد انگبین و زعفران به حساب می‌آمده، می‌توان پذیرفت آوند انگبین و انبان زعفران در زمره هدایای مادها به شهریار در مراسم جشن نوروزی بوده است.

زعفران در دوره ساسانیان علاوه‌بر مصرف خوراکی، درمانی و آرایشی برای رنگ کردن الیاف جامه (پشم، پنبه، ابریشم و موی) کاربرد داشته که در بندهش و بندهش هندی به آن اشاره شده است. همچنین بر محصول زعفران خراج و مالیات تعلق می‌گرفته، به‌طوری که اسپهد مازندران پس از شکست از یزیدبن مهلب از جمله به پرداخت ۴۰۰ خروار زعفران و به روایت بلاذری ۴۰۰ بار شتر موظف می‌شود که این مقدار (با توجه به مقادیر مختلف «خروار» در قدیم) حداقل ۳۰ و حداکثر ۶۰ تن بوده است. منصور دوانیقی خلیفه‌عباسی (خلافت ۱۳۶-۱۴۹هـ / ۷۵۳-۷۶۶م) میزان مالیات محصول مازندران را به روال عهد ساسانیان (کاسره) سالانه ۱۰ خروار زعفران تعیین می‌کند. نثار زعفران همچون گل و درهم و دینار در استقبال از بزرگان و جشن‌ها پیشینه باستانی در ایران دارد؛ به‌طوری که در نواحی زعفران‌خیز بیشتر از زعفران استفاده می‌شده است. مردم ابرشتجان ناحیه قم «بر سر احوص [سردار‌عرب] دراهم [جمع درهم] و زعفران نثار کردند.» معرفی زعفران به دیگر اقوام و ملل باعث شد که مصرف آن نیز به تقلید از ایرانیان رایج شود. در نزد یونانیان و رومی‌ها رنگ و عطر زعفران شاهانه به حساب می‌آمد، همانند پارس‌ها در کاخ‌ها و سالن‌ها و نیز گرمابه‌های آنان از عطر و بخور زعفران استفاده می‌شد و رومی‌ها حاشیه جامه خود را با زعفران رنگ می‌کردند. استرابو / استرابون که کتاب جغرافیای خود را به قولی در سال ۷ پیش از میلاد و به گفته‌ای سال ۱۸ یا ۱۹ بعد از میلاد تالیف کرده، از رویش و کشت بهترین زعفران در جزیره کرمبوسا (در دریای مدیترانه) که غار کورکیان بالای آن قرار دارد، خبر داده است. احتمال دارد که پیاز زعفران از سرزمین ماد به این جزیره منتقل و وجه تسمیه غار کورکیان از نام گویشی زعفران در عهد مادها و هخامنشیان گرفته شده باشد یا زعفران خود رو در این جزیره وجود داشته و نام یونانی زعفران، یعنی Crocus برگرفته از نام این جزیره است.

مطابق نوشته تاریخنامه طبری، عرب‌ها نیز قبل از اسلام جامه بت‌های خود در خانه کعبه را با زعفران خوشبو می‌کردند همچنین: زعفران را با عطرها به آب بزدندی کافران قریش و آیین ایشان چنان بود و بر خویشتن و بر جامه مالیدندی تا همه تن ایشان و جامه زرد شدی و باک نداشتندی، زیرا که از همه بوی‌های خوش ایشان را عزیزتر بودی و زعفران را از کرمانشاه و حدود همدان می‌آوردند. عرب‌ها که به مصارف زعفران در عهد ساسانیان آشنایی پیدا کرده بودند علاوه‌بر رنگ کردن جامه، به عنوان خضاب نیز از آن استفاده می‌کردند که بعد از اسلام نیز استمرار داشت، جرجی زیدان می‌گوید: «نخستین کسی که ریش خود را با زعفران خضاب کرد جریر شاعر بود.» این گفته درست نیست، زیرا پیش‌تر از جریر شاعر (۲۸-۱۱۰ هـ / ۶۴۸-۷۲۸م)، عثمان (خلافت ۲۳-۳۰هـ / ۶۴۴-۶۵۱م) و معاویه (وفات ۶۰ هـ / ۶۸۰ م) ریش خود را به زعفران رنگ کرده‌اند. طبری نقل می‌کند که منصور دوانیقی خلیفه عباسی نیز ریش خود را با زعفران خضاب می‌کرد.

بخشی از یک مقاله، محمدحسن ابریشمی