آزمایش نخستین واکسن ضدآبله
ادوارد جنر (تولد ۱۷ مه ۱۷۴۹ - مرگ ۲۶ ژانویه ۱۸۲۳) یزشک حاذق انگلیسی در ۱۴ مه ۱۷۹۶ نخستین واکسن ضدآبله را آزمایش کرد. او در ۱۷ مه سال ۱۷۴۹ در برکلی از توابع گلاسترشر انگلستان به دنیا آمد. استفن جنر و همسرش ده فرزند داشتند و ادوارد آخرین فرزند آنها بود. پدرش نایب اسقف و کشیش دهکده مجاور در نزدیک رودخانه سورن بود. مادرش هم دختر کشیش سابق برکلی، اسقف هنری هید بود. برادرانش در آکسفورد الهیات میخواندند.
وقتی ادوارد ۶ ساله بود پدرش را از دست داد بنابراین برادر بزرگتر مسوول تربیت و اداره او شد.
وقتی ادوارد ۶ ساله بود پدرش را از دست داد بنابراین برادر بزرگتر مسوول تربیت و اداره او شد.
ادوارد جنر (تولد ۱۷ مه ۱۷۴۹ - مرگ ۲۶ ژانویه ۱۸۲۳) یزشک حاذق انگلیسی در 14 مه 1796 نخستین واکسن ضدآبله را آزمایش کرد. او در ۱۷ مه سال ۱۷۴۹ در برکلی از توابع گلاسترشر انگلستان به دنیا آمد. استفن جنر و همسرش ده فرزند داشتند و ادوارد آخرین فرزند آنها بود. پدرش نایب اسقف و کشیش دهکده مجاور در نزدیک رودخانه سورن بود. مادرش هم دختر کشیش سابق برکلی، اسقف هنری هید بود. برادرانش در آکسفورد الهیات میخواندند.
وقتی ادوارد ۶ ساله بود پدرش را از دست داد بنابراین برادر بزرگتر مسوول تربیت و اداره او شد. ادوارد به مدرسه محلی رفت و به رشته طبیعی علاقهمند شد. لاتین و یونانی را یاد گرفت و توانست کتابهایی را در زمینه طبیعت و زیست بخواند و مطالبی بیاموزد. برادرش هم او را به تحصیل در شاخه پزشکی تشویق میکرد.
در ۱۲ سالگی به شاگردی نزد لودلاو پزشک دهکده پرداخت. ادوارد در عملهای جراحی و معالجههای پزشکی روستایی کمک میکرد و به این صورت آموزش پزشکی را فرا گرفت. ادوارد ۲۱ ساله بود که به لندن رفت. در آنجا زیر نظر پزشک مشهوری به نام جان هانتر به تحصیل پرداخت. در سال ۱۷۷۳ در ۲۴ سالگی به برکلی برگشت و کار خود را بهعنوان پزشک و جراح روستایی آغاز کردو در میان مردم محبوب شد.
در سال ۱۷۷۵ در زمینه عقاید روستاییان در باره آبله به تحقیق پرداخت. در آن دوران آبله گاوی و انسان بیداد میکرد. ادوارد احساس مسوولیت میکرد و همیشه به فکر راه درمان بود. در ۶ مارس ۱۷۸۸ با کاترین کینگوکوت یکی از دختران روستا ازدواج کرد. همسرش دختری مهربان بود و در مدرسه روستا به تدریس و اداره آن میپرداخت. آنها صاحب دو پسر و یک دختر شدند. زندگی خوبی داشتند تا اینکه پسر بزرگ به سل مبتلا شد و از دنیا رفت و غم بزرگی به دل آنها نهاد.
ادوارد در سال ۱۷۹۲ تصمیم گرفت دکترای پزشکی را بگیرد. در ماه مه ۱۷۹۶ روی پسر ۸ سالهای آزمایشهایی برای کشف داروی آبله انجام داد که موفقیتآمیز بود. پس از آنکه جنر میکروب بیماری آبله را به آن پسر تزریق کرد؛ چون واکسن آبله گاوی در وی مصونیت ایجاد کرده بود، دیگر به بیماری آبله مبتلا نشد و این آغاز ابداع واکسن ضدآبله بود. پس از دومین آزمایش رساله اش را اعلام کرد؛ اما اکثر پزشکان با او مخالفت کردند. جنر بهرغم همه مخالفتها به دنبال تکمیل کار و تحقیقش رفت. نامهای به ناپلئون بناپارت نوشت و در آن به واکسن آبله اشاره کرد. ناپلئون امپراتور فرانسه اهمیت کار او را درک کرد و دستور داد لشکریان فرانسه در جنگ علیه انگلیس واکسینه شوند. از سویی دیگر جان آدامز رئیسجمهوری آن زمان آمریکا و جفرسون نیز حامی و پشتیبان او شدند. او تمام خانواده خود را مایه کوبی کرد و به سرخ پوستان آمریکای شمالی معرفی کرد. در سال ۱۸۰۲ کمکم مایه کوبی آبله در اروپا و بیشتر نقاط دنیا تثبیت شد.
در سال ۱۸۰۳ «انجمن سلطنتی جنر» را برای گسترش شایسته ایمنسازی در لندن تاسیس کرد. دانشگاه آکسفورد دانشنامه افتخاری دکترای پزشکی را در سال ۱۸۱۳ به جنر اعطا کرد. وزیر دارایی انگلستان ۲۰هزار پوند اعتبار در اختیارش قرار داد. هند ۷۳۸۳ پوند کمک مالی کرد. ملکه روسیه حلقه الماس گرانقیمتی را به جنر هدیه کرد. دانشگاه هاروارد و ماساچوست به او درجه دکترای افتخاری حقوق اعطا کرد. یکی از بهترین هدیههایی که جنر به اعتقاد خود دریافت کرده بود یک کمربند چرمی مزین به پوستههای صدف از سوی سرخ پوستان آمریکای شمالی بود.
همسر ادوارد در سال ۱۸۱۵ از دنیا رفت و دخترش به مراقبت از پدر پرداخت. او ۷ سال پس از مرگ همسرش در تابستان سال ۱۸۲۰ به سکته مغزی دچار شد و بدون عارضه ناتوانی یا فلج از آن بهبود یافت. او در صبحگاه روز سرد ۲۴ ژانویه سال ۱۹۲۳ تا دهکده همسایه پیاده رفت تا ترتیب توزیع سوخت برای فقرا را بدهد. صبح روز بعد پیکر او را کف کتابخانهاش پیدا کردند که در اثر سکته مغزی دیگر هوش خود را از دست داده بود و نیمی از بدنش فلج شده بود و دو روز بعد در ۲۶ ژانویه چشم از جهان فروبست.
وقتی ادوارد ۶ ساله بود پدرش را از دست داد بنابراین برادر بزرگتر مسوول تربیت و اداره او شد. ادوارد به مدرسه محلی رفت و به رشته طبیعی علاقهمند شد. لاتین و یونانی را یاد گرفت و توانست کتابهایی را در زمینه طبیعت و زیست بخواند و مطالبی بیاموزد. برادرش هم او را به تحصیل در شاخه پزشکی تشویق میکرد.
در ۱۲ سالگی به شاگردی نزد لودلاو پزشک دهکده پرداخت. ادوارد در عملهای جراحی و معالجههای پزشکی روستایی کمک میکرد و به این صورت آموزش پزشکی را فرا گرفت. ادوارد ۲۱ ساله بود که به لندن رفت. در آنجا زیر نظر پزشک مشهوری به نام جان هانتر به تحصیل پرداخت. در سال ۱۷۷۳ در ۲۴ سالگی به برکلی برگشت و کار خود را بهعنوان پزشک و جراح روستایی آغاز کردو در میان مردم محبوب شد.
در سال ۱۷۷۵ در زمینه عقاید روستاییان در باره آبله به تحقیق پرداخت. در آن دوران آبله گاوی و انسان بیداد میکرد. ادوارد احساس مسوولیت میکرد و همیشه به فکر راه درمان بود. در ۶ مارس ۱۷۸۸ با کاترین کینگوکوت یکی از دختران روستا ازدواج کرد. همسرش دختری مهربان بود و در مدرسه روستا به تدریس و اداره آن میپرداخت. آنها صاحب دو پسر و یک دختر شدند. زندگی خوبی داشتند تا اینکه پسر بزرگ به سل مبتلا شد و از دنیا رفت و غم بزرگی به دل آنها نهاد.
ادوارد در سال ۱۷۹۲ تصمیم گرفت دکترای پزشکی را بگیرد. در ماه مه ۱۷۹۶ روی پسر ۸ سالهای آزمایشهایی برای کشف داروی آبله انجام داد که موفقیتآمیز بود. پس از آنکه جنر میکروب بیماری آبله را به آن پسر تزریق کرد؛ چون واکسن آبله گاوی در وی مصونیت ایجاد کرده بود، دیگر به بیماری آبله مبتلا نشد و این آغاز ابداع واکسن ضدآبله بود. پس از دومین آزمایش رساله اش را اعلام کرد؛ اما اکثر پزشکان با او مخالفت کردند. جنر بهرغم همه مخالفتها به دنبال تکمیل کار و تحقیقش رفت. نامهای به ناپلئون بناپارت نوشت و در آن به واکسن آبله اشاره کرد. ناپلئون امپراتور فرانسه اهمیت کار او را درک کرد و دستور داد لشکریان فرانسه در جنگ علیه انگلیس واکسینه شوند. از سویی دیگر جان آدامز رئیسجمهوری آن زمان آمریکا و جفرسون نیز حامی و پشتیبان او شدند. او تمام خانواده خود را مایه کوبی کرد و به سرخ پوستان آمریکای شمالی معرفی کرد. در سال ۱۸۰۲ کمکم مایه کوبی آبله در اروپا و بیشتر نقاط دنیا تثبیت شد.
در سال ۱۸۰۳ «انجمن سلطنتی جنر» را برای گسترش شایسته ایمنسازی در لندن تاسیس کرد. دانشگاه آکسفورد دانشنامه افتخاری دکترای پزشکی را در سال ۱۸۱۳ به جنر اعطا کرد. وزیر دارایی انگلستان ۲۰هزار پوند اعتبار در اختیارش قرار داد. هند ۷۳۸۳ پوند کمک مالی کرد. ملکه روسیه حلقه الماس گرانقیمتی را به جنر هدیه کرد. دانشگاه هاروارد و ماساچوست به او درجه دکترای افتخاری حقوق اعطا کرد. یکی از بهترین هدیههایی که جنر به اعتقاد خود دریافت کرده بود یک کمربند چرمی مزین به پوستههای صدف از سوی سرخ پوستان آمریکای شمالی بود.
همسر ادوارد در سال ۱۸۱۵ از دنیا رفت و دخترش به مراقبت از پدر پرداخت. او ۷ سال پس از مرگ همسرش در تابستان سال ۱۸۲۰ به سکته مغزی دچار شد و بدون عارضه ناتوانی یا فلج از آن بهبود یافت. او در صبحگاه روز سرد ۲۴ ژانویه سال ۱۹۲۳ تا دهکده همسایه پیاده رفت تا ترتیب توزیع سوخت برای فقرا را بدهد. صبح روز بعد پیکر او را کف کتابخانهاش پیدا کردند که در اثر سکته مغزی دیگر هوش خود را از دست داده بود و نیمی از بدنش فلج شده بود و دو روز بعد در ۲۶ ژانویه چشم از جهان فروبست.
ارسال نظر