شهری که تسلیم نشد
از سروج تا کوبانی
شهر و منطقهای که امروز کوبانی یا عینالعرب نام دارد، در گذشتههای خیلی دور یعنی از قرنهای اولیه اسلام و حتی پیش از ظهور اسلام جزو منطقه بزرگتری بود که «سروج» نامیده میشد و سروج یکی از شهرهای ولایت بسیار بزرگ و حاصلخیزی بود که «جزیره» نام داشت. پس از ظهور و گسترش اسلام، این منطقه نیز مانند خیلی جاهای دیگر فتح شد و اعراب نام جزیره را بر آن گذاشتند. علت این نامگذاری آن بود که دو رود بزرگ دجله و فرات این منطقه وسیع را مانند جزیرهای در بر گرفته بود. اینجا در واقع منطقه بینالنهرین شمالی است.
شهر و منطقهای که امروز کوبانی یا عینالعرب نام دارد، در گذشتههای خیلی دور یعنی از قرنهای اولیه اسلام و حتی پیش از ظهور اسلام جزو منطقه بزرگتری بود که «سروج» نامیده میشد و سروج یکی از شهرهای ولایت بسیار بزرگ و حاصلخیزی بود که «جزیره» نام داشت. پس از ظهور و گسترش اسلام، این منطقه نیز مانند خیلی جاهای دیگر فتح شد و اعراب نام جزیره را بر آن گذاشتند. علت این نامگذاری آن بود که دو رود بزرگ دجله و فرات این منطقه وسیع را مانند جزیرهای در بر گرفته بود. اینجا در واقع منطقه بینالنهرین شمالی است. بینالنهرین، سرزمین وسیعی است که از شمال ترکیه تا جنوب عراق بین دو رود دجله و فرات امتداد دارد، با این تفاوت که قسمت شمالی آن یعنی همین سرزمین مورد بحث ما، چون به علت پیچ و خمهای رود فرات و دجله مانند جزیره شده بود دیگر به آن بینالنهرین نمیگفتند بلکه آن را جزیره مینامیدند. یکی از شهرهای این ولایت نامش سروج بود. سروج دشتی بود بسیار وسیع، پرآب و حاصلخیز که رود فرات در مغرب آن جریان داشت. در سال ۱۷ هجری این شهر به فتح اسلام درآمد. در کتابهای جغرافیایی قدیم در مورد حاصلخیزی این شهر و میوههای آن بسیار سخن گفتهاند. باغهای فراوانی داشت و میوههایی همچون انار، به، گلابی، هلو و انگور ازجمله میوههایی هستند که در این شهر تولید میشد.
شهر سروج به علت موقعیت مرزی خود همواره در معرض حملات رومیان آن روز (ترکیه امروزی) که در شمال این سرزمین واقع بود، قرار داشت. از سوی دیگر صلیبیون نیز در جنگهای صلیبی این شهر را همیشه مورد حمله و تاخت و تاز خود قرار میدادند. صلیبیها که در فکر ایجاد مملکتی در مشرق بودند، سروج را که اهمیت کشاورزی و بازرگانی بالایی داشت یکی از هدفهای مهم خود قرار دادند و سرانجام سال ۴۹۴ هجری قمری آنجا را فتح کردند.
این شهر تا سال ۵۳۹ هجری در تسلط آنها بود تا اینکه صلاحالدین ایوبی شهر را از تسلط آنان خارج ساخت. پس از مرگ صلاحالدین، این شهر به یکی از فرزندان او رسید. در قرن هفتم نوبت تاخت و تاز مغول رسید. مغولها که از شرق ایران حملات خود را به خراسان آغاز کردند و تا نواحی مرکزی و غربی ایران نیز پیش تاختند، به شمال بینالنهرین و سرزمین مورد بحث ما نیز وارد شدند و شهر سروج را ویران ساختند. در این زمان شهر حالت متروک به خود گرفت. یکی از جغرافینگاران آن عصر به نام ابوالفداء که در قرن هشتم از این شهر دیدن کرده بود، در کتاب خود، تقویمالبلدان، آن را شهری خراب ذکر میکند.
در زمان تسلط عثمانیها شهر وضع دیگری پیدا میکند. شهر سروج این زمان جزو ولایت حلب بهشمار میآید و حلب نام استان و منطقه بسیار بزرگی میشود که امروزه بخشی از آن با نام «شانلیاورفا» در ترکیه و بخشی دیگر با همین نام حلب در سوریه قرار دارد. مردم این شهر کردنشین در این زمان ترکیبی از مسلمان و مسیحی بودند.
سروج در این زمان شهری حاصلخیز بود، انواع حبوبات در آنجا تولید میشد، چراگاههای زیادی داشت و نوع خاصی از گوسفندان و اسبهای زیبا و دیگر حیوانات اهلی در آنجا پرورش مییافت. تولید صنایع دستی از جمله گلیم، فرش و سجاده در سروج رونق گرفت. به فاصله اندکی در جنوب سروج، شهرک دیگری قرار داشت که بخشی از سروج بود و ساکنانش کرد و عرب و ترک بودند. کردها این شهرک را کانیا مرشدی، ترکها مرشد پینار و عربها آن را نبعالعرب میگفتند. یک نقطه شهری با سه اسم که همه یک معنی داشتند. کانی در زبان کردی یعنی چشمه، پینار هم در زبان ترکی همین معنی را میدهد و نبع هم در زبان عربی یعنی جایی که در آن فوران آب یا همان چشمه وجود دارد. پس همه این اسمها میرساند که در این شهرک چشمههای بسیار و پرآبی وجود داشتهاست.
جنگ جهانی اول سرنوشت جدیدی را برای این شهر رقم میزند. امپراتوری بزرگ، اما پیر و بیمار عثمانی در این جنگ شکست میخورد و همه سرزمینهای وسیع تحت اختیارش از آن جدا و کشورهای جدید بیشماری بهوجود میآیند. این اتفاق سال ۱۹۲۱ میلادی صورت میگیرد و براساس یک توافق بین بریتانیا و فرانسه، دو کشور ترکیه و سوریه در کنار هم شکل میگیرند. مرز بین این دو کشور در میانه شهر سروج و درست در جنوب شهرک مرشد پینار کشیده میشود. قسمتی از مرشد پینار و شهر اصلی سروج به ترکیه واگذار میشود و همان نام سروج را برای خود حفظ میکند و قسمت پایین مرز به سوریه تعلق مییابد. این منطقه جدید فاقد نام بود. در آغاز نام آن را عینالعرب گذاشتند، اما مردم این شهر نام کوبانی را بر آن نهادند به این دلیل که از سالها قبل یک کمپانی آلمانی در آنجا مشغول احداث راهآهن بوده. هدف آن تاسیس راهآهن بغداد - برلین بود. تاسیس این کمپانی در سال ۱۹۱۱ منجر به شکل گیری مجتمعات کارگری و صنعتی و راه اندازی یک شهر مدرن شد. شهری که پس از نسل کشی ارامنه به نقطه اتحاد ارامنه فراری و کردها تبدیل شد. کوبانی از دهه ۱۹۵۰ کم کم به صورت یک شهر پرجمعیت درآمد.
گروه تروریستی داعش از سال ۲۰۱۳ به منطقه کوبانی حمله کرد. عملیات هماهنگ آنها در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴ بهمنظور تصرف شهر کوبانی آغاز شد. تا ۲ اکتبر این گروه موفق به تصرف ۳۵۰ روستای کردنشین منطقه شد. در پی حملات این گروه بیش از ۲۰۰هزار نفر از مردم منطقه مجبور به فرار و کوچ به داخل ترکیه شدند. داعش طی چند ماه بیش از ۷۰ درصد شهر را اشغال کرد، اما با مقاومت تاریخی مبارزان زن و مرد این شهر رو به رو و سرانجام در تاریخ ششم بهمن ماه مجبور به عقبنشینی شد.
منبع: ویکیپدیا- جام جم آنلاین
ارسال نظر