جلوگیری از عبور دوچرخهسواران در چهار باغ
این هفته اداره راهنمایی شهربانی اصفهان از راکبین عبور و مرور دوچرخههای اصفهان به خیابانهای سپه و چهارباغ قویا و جدا جلوگیری به عمل آورد و این خیابانها را برای مسافرین ایام عید و ماشینهای سواری خلوت کرد. این اقدام سرکار سرهنگ پرتو، ریاست شهربانی اصفهان، در خور همهگونه تقدیر و تحسین است. زیرا بیبند و باری راکبین دوچرخه در این شهر به قدری بود که مردم پیادهرو، و رانندگان ماشینهای سواری را جدا مستاصل و بیچاره کرده بود و این دوچرخهسواران از لِنگ و پاچه مردم بیپناه پیادهرو رد میشدند! ممکن است این توهم پیش بیاید که در شب عید مردمِ دوچرخهسوار کار دارند و باید با این وسیله ایاب و ذهاب کنند و زودتر به کار و کسب خود برسند.
این هفته اداره راهنمایی شهربانی اصفهان از راکبین عبور و مرور دوچرخههای اصفهان به خیابانهای سپه و چهارباغ قویا و جدا جلوگیری به عمل آورد و این خیابانها را برای مسافرین ایام عید و ماشینهای سواری خلوت کرد. این اقدام سرکار سرهنگ پرتو، ریاست شهربانی اصفهان، در خور همهگونه تقدیر و تحسین است. زیرا بیبند و باری راکبین دوچرخه در این شهر به قدری بود که مردم پیادهرو، و رانندگان ماشینهای سواری را جدا مستاصل و بیچاره کرده بود و این دوچرخهسواران از لِنگ و پاچه مردم بیپناه پیادهرو رد میشدند! ممکن است این توهم پیش بیاید که در شب عید مردمِ دوچرخهسوار کار دارند و باید با این وسیله ایاب و ذهاب کنند و زودتر به کار و کسب خود برسند. در جواب این عده مردم باید گفت بیمزگیهای خودِ این دوچرخهسواران بود که شهربانی را ناچار به این اقدام کرد.
یادم است چند سال پیش که در اروپا بودم از شهر هلند دیدن میکردم. ساعت ۴ یا ۵ بعد از ظهر بود که کارخانه فیلیپس تعطیل شد و متجاوز از هزار نفر زن و مرد و بچه و پیر و جوان با دوچرخه و پوشیدن لباسهای تمیز و خانمها با بهترین توالت و داشتن دوچرخههای بسیار عالی و مجهز به زنگ و چراغ و دینام و حتی آیینه از درب کارخانه بیرون آمدند و مانند سیل به خیابانهای اصلی شهر هجوم میبردند و در سر هر چهارراهی که میرسیدند این دوچرخه سوارهای شیکپوش یک مرتبه با ایستادن چند صف طولانی پشت چراغ قرمز توقف میکردند و وقتی چراغ راهنما سبز میشد به حرکت خود ادامه میدادند. یادتان هم باشد که آن روز روزی ۱۰۰ دوچرخه نمیدزدیدند و بدون پروانه، نداشتن ترمز و چراغ و دوپشته سوار نمیشدند.
(نشریه مجاهد، اسفند ۱۳۴۴)
به نقل از کتاب «برگهایی از تاریخ اجتماعی اصفهان معاصر»، نوشته عبدالمهدی رجایی، ص۳۶۱
ارسال نظر