بیستم بهمن 1357

روز ۲۰ بهمن در حالی فرا رسید که مردم تهران برای شنیدن اولین سخنرانی نخست‌وزیر دولت موقت عازم دانشگاه تهران می‌شدند. دانشگاه تهران پس از کودتای ۲۸مرداد در معرض تهاجم و سرکوب رژیم شاه قرار داشت و بازرگان نیز در سخنرانی خود به این وظیفه خطیر دانشگاه در آن سال‌ها اشاره کرد؛ دانشگاه چنین افتخار و حق بزرگی دارد که هیچ‌گاه بعد از ۲۸ مرداد ساکت نبوده، در آن دوران‌ اختناق بعد از ۲۸ مرداد و جبهه ملی، در اختناق شدیدی که بر سراسر ایران حکمفرما بود، تنها مکانی که در آن اجتماع و اعتراض به‌رغم مزاحمت، زندان، شکنجه و غیره تعطیل نشد و هر چند ماه، اگر نگوییم هر چند هفته فریاد مرگ بر شاه‌ بلند می‌شد، دانشگاه بود که چشم و چراغ ایران بود.» بازرگان در این سخنرانی از بختیار خواست برای جلوگیری از خونریزی و اتلاف سرمایه‌های کشور از قدرت کناره‌گیری کند.

در آن سوی جبهه انقلاب، مخالفان به نام هواداران از قانون اساسی بار دیگر در ورزشگاه امجدیه گرد آمدند. این بار اجتماع‌کنندگان از فضای ورزشگاه خارج شده و در خیابان روزولت (شهید مفتح) تظاهرات کردند که این تظاهرات منجر به درگیری شد. از سوی دیگر در خوی عده‌ای به نام روستائیان طرفدار قانون اساسی، مردم را مورد ضرب و شتم قرار داده و چند نقطه از شهر را به آتش کشیدند.

در حالی که روز ۲۰ بهمن رو به پایان بود، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد شبی پرحادثه در پیش باشد اما آن شب، تهران آبستن حوادث بود. اوایل شب عده‌ زیادی از همافران و درجه‌داران نیروی هوایی در سالن آسایشگاه جمع شدند تا تصاویر امام(ره) را از تلویزیون ببینند. هنگامی که تصویر امام (ره) بر صفحه پدیدار شد، همافران با ابراز احساسات برای ایشان صلوات فرستادند. این ابراز احساسات موجب خشم افسران تیپ گارد جاویدان شده و درگیری میان طرفین شروع می‌شود. در همان شب یگان‌هایی از تیپ جاویدان از نقاط دیگر تهران برای سرکوب همافران عازم دوشان‌تپه می‌شدند. بامداد ۲۱ بهمن در راه بود و پایگاه هوایی دوشان‌تپه لحظه به لحظه در حلقه تنگ محاصره نیروهای گارد جاویدان در می‌آمد. همافران که در محاصره بودند متحمل تلفات شدیدی شدند. در اواخر شب نیروهای مردمی و گروه‌های مسلح به یاری همافران شتافته و نبرد سختی بین دو طرف آغاز شد. سرانجام نیروهای گارد مجبور به عقب‌نشینی شدند. هجوم دوباره نیروهای گارد جاویدان به پادگان دوشان‌تپه نبرد خونین دیگری را رقم زد.