کسب تجربه در بازار ایران - ۱۶ دی ۹۳
اولین تجربه، خرید MG بود که حدودا ۱۰ سال پیش اتفاق افتاد؛ اما بعدها، شرکتها ورشکسته غربی مشتریان پروپاقرص چینی پیدا نمودند؛ بهگونهای که مثلا ولوو دیگر در آمار تولید جهانی جایگاه مستقل ندارد و جزو تولید جیلی به حساب میآید. شراکت با شرکتهای غربی و مطرح، روشهای خودروساز شدن را تا حدی به چینیها آموخت و چینیها با حرکت به سمت مراکز طراحی مطرح دنیا، کمکم محصولاتی را به دنیا عرضه کردند که اتفاقا محصولات چندان بیکیفیتی هم نیستند. راهی که کرهایها و ژاپنیها قبلا طی کرده بودند. اما واقعیت امروز این است که چین نه آنقدر ارزان است که به واسطه ارزانی شریک خوبی باشد و نه آنقدر با کیفیت و پیشرفته که بتواند به شرکای خود چیزی بیاموزد.
اولین تجربه، خرید MG بود که حدودا ۱۰ سال پیش اتفاق افتاد؛ اما بعدها، شرکتها ورشکسته غربی مشتریان پروپاقرص چینی پیدا نمودند؛ بهگونهای که مثلا ولوو دیگر در آمار تولید جهانی جایگاه مستقل ندارد و جزو تولید جیلی به حساب میآید. شراکت با شرکتهای غربی و مطرح، روشهای خودروساز شدن را تا حدی به چینیها آموخت و چینیها با حرکت به سمت مراکز طراحی مطرح دنیا، کمکم محصولاتی را به دنیا عرضه کردند که اتفاقا محصولات چندان بیکیفیتی هم نیستند. راهی که کرهایها و ژاپنیها قبلا طی کرده بودند.اما واقعیت امروز این است که چین نه آنقدر ارزان است که به واسطه ارزانی شریک خوبی باشد و نه آنقدر با کیفیت و پیشرفته که بتواند به شرکای خود چیزی بیاموزد. نیروی کار در چین دیگر به ارزانی سابق نیست و به سطح قیمتهای بعضی کشورهای شرق اروپا نزدیک شده است. چین توسعهدهنده و تولیدکننده تکنولوژی هم نیست. چین بزرگترین واردکننده خدمات فنی و مهندسی و تکنولوژی است و تولید و صادرات آن در این حوزه به دلیل کیفیت بسیار نازل ناچیز میباشد. چینیها همیشه علاقه وافری به صادرات محصولات خود دارند و البته در این راه بسیار هم پشتکار دارند. بازار ایران حدود ۱۰ سال پیش برای صنایع خودروسازی چین سرزمین رویاها به حساب میآمد. اولین خودرو چینی توسط یک کارخانه بخش خصوصی به لطف بحران تجاری ناشی از دخالت جنرال موتورز به ایران راه یافت. که البته موفقیت چندانی هم در تمامی این سالها نداشت. این حرکت که با فشار تقاضای ناوگان تجاری باری ارزان قیمت از سوی وزارت راه برای مقابله با تورم هزینه حملونقل و نوسازی ارزان تر ناوگان بسیار فرسوده کشور شتابی عجیب گرفت، در نوسازی ناوگان اتوبوسرانی شهری تقویت شد و با واردات خودروهای سواری در کلاس خودروهای لوکس ادامه پیدا کرد. نهایتا خودروسازان بزرگ کشور هم به این قافله پیوستند و به بهانه تحریمها سبد محصولاتشان را از محصولات ریز و درشت چینی پر کردند. واقعیت این است بازار ایران تمرین مناسب و کمهزینهای برای شرکتهای چینی شده است. در کنار این موضوع، تجربه ناشی از ۵ دهه مشارکت با بسیاری از خودرسازان صاحبنام جهان از صنایع خودروسازی ایران به شرکای چینی مجانی منتقل شده است و میشود. در واقع در این بازی حرکت به سمت چین در صنایع حملونقل به شکل فعلی بازی برد- برد نبوده و تنها طرف چینی فرصت پیدا میکند مشکلات و مسائل خود را با مشتری ایرانی با اخذ بهایی بالا بیازماید بدون آنکه هزینه متناسب با آن را پرداخت کند. راه حل صنعت خودرو ایران هرچه باشد نه واردات شتابزده قطعات منفصله از چین است نه خرید خدمات مهندسی از شرکتهای چینی. واقعیت این است حرکت موجود در صنعت خودرو ایران تنها سوزاندن مجدد فرصتی طلایی است که میتواند موتور محرک اقتصادی باشد که با تزریق بیرویه دلارهای نفتی دچار سستی و کاهلی شده است. حرکت موجود یک بازگشت به عقب شدید در صنعت خودرو سازی کشور است که میتواند منجر به از بین رفتن زیرساختهای تولید خصوصا قطع شود. واقعیت این است که باید جسارت و شهامت کافی را در بدنه صنایع ایران به وجود آورد که باور تولید رقابتی در آن تبلور یابد. به راستی تنها خطری که حیات صنایع ایران را تهدید میکند ترس و عدم اعتماد به نفس، عدم شناخت تواناییها و عدم توجه به داشتهها است.
ارسال نظر