اگرچه در دوره ایران باستان به پیشه‌وری وبازرگانی اهمیت داده می‌شد اما با ظهور اسلام بود که اهمیت و منزلت بیشتری یافت و خلفا و حکام نه تنها مانع تجارت نبودند بلکه به حمایت و تشویق نیز می‌پرداختند. ویل دورانت می‌گوید: «مسلمانان، چون اشراف اروپا، بازرگانان را تحقیر و تمسخر نمی‌کردند بلکه ارزش و احترام خاصی برای این قشر قائل بودند.»(دورانت،۲۶۷). از قرن چهارم هجری بسیاری از شهرهای بزرگ اسلامی دارای بازارهای بزرگ بودند؛ اصفهان نیز یکی از آنها بوده است. بازار اصفهان مانند سایر شهرهای اسلامی با توسعه شهر و افزایش جمعیت گسترش یافت؛ به‌خصوص که اصفهان در محل عبور و مرور کاروان‌های بزرگ تجاری از نقاط مختلف بود. ناصرخسرو که در قرن پنجم هجری از اصفهان دیدن کرده است، می‌گوید: «اصفهان از همه شهرها آبادان‌تر است و در آن بازار‌های بسیاری است. بازاری دیدم ازآن صرافان که ‌اندر آن دویست مرد صراف بود وهر بازاری را دربندی ودروازه‌ای است.»(ناصرخسرو قبادیانی،۱۳۶۳: ۱۶۶).

بازار اصفهان در دوره‌های مختلف تاریخی همچنان به توسعه وتکامل خود ادامه داد تا اینکه در دوره صفوی به اوج خود رسید. هوشیاری سیاسی شاهان صفوی به ویژه شاه عباس اول و اقداماتش در جهت توسعه و آبادانی کشور، موجب ایجاد امنیت و پیشرفت روزافزون در مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... شد. شاه عباس با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در سال ۱۰۰۶ هجری، باعث رونق و پیشرفت این شهر شد. وی معماران و شهرسازان کارآزموده را با توجه به آگاهی‌های شهرسازی به کمک طلبید. راجرسیوری در این خصوص می‌گوید: «بدایت شهرسازی شاه عباس در جسارت خیال و مقیاس عظیم طرح بود که مشتمل بود بر بنای پایتختی بزرگ با خیابان‌ها، قصرها، دیوانخانه‌ها، مساجد، مدارس، حمام، قلعه‌ها، باغ‌ها، بازارها و کاروانسراها.» (سیوری،۱۳۸۷: ۱۵۲) در این زمان تجارت و بازرگانی به دلیل توجهات شاه عباس رونق فراوانی یافت. تجار در تجارت‌های دراز مدت خبره بودند. آنها معاملات خویش را از عمارات یا دکان‌های جدیدالاحداث در میدان نقش جهان یا بازار قیصریه می‌چرخاندند. این گروه رابطه نزدیکی با شاه و امیران اعظمش داشتند و از سوی جامعه صفوی از حمایت بالایی برخوردار بودند. شاردن در این مورد می‌نویسد: «تجارت در مشرق زمین پیشه بسیار محترمی است و در میان حرفه‌هایی که از ثبات بیشتری برخوردارند و سرنوشت‌شان در معرض تغییر کمتری است، بهترین شغل می‌باشد و این به دلیل توجه رجال عالی‌رتبه و شاه به امر تجارت است.» (دبلیو،۱۳۸۴: ۳۱۱) در کنار تجارت و بازرگانی، بازار نیز رونق و سروسامان گرفت و بازارهای بسیاری شکل گرفت تا نیازهای مردم را تامین کنند. شهرسازان عصرصفوی در برنامه‌ریزی شهری خود به توسعه مراکز اقتصادی اصفهان بیش از پیش توجه داشتند به همین جهت توسعه بازار در سمت جنوب شهر قدیمی توجه زیادی شد و کاروانسراها، سراها و بازارها در کنار هم پدید آمد. (شفقی،۱۳۸۵: ۱۲۳) تا عصر صفویه تنها محور شهر را بازار تعیین می‌کرد، اما از عصر شاه عباس اول به بعد محور توسعه چهارباغ نیز که از فعالیت‌های عمرانی و شاهکارهای شهرسازی آن دوره بوده است، به آن اضافه شد. (همان:۱۱۴) قدیمی‌ترین منبع تاریخی دوره صفویه، قدمت بازار اصفهان را در سال ۱۰۰۰ هجری ذکر می‌کند و می‌نویسد: در اوایل این سال طرح میدان و بازار اصفهان و قیصریه نمودند. (منجم،۱۳۶۶: ۱۱۳) در مسیر بازارهای این دوره مجتمع‌های فرهنگی چون مدارس، مساجد و دارالشفا که از نیاز‌های روزمره مردم بود ساخته می‌شد. بازار اصفهان در دوره صفوی مبنا و الگویی برای شهرهای ایران وحتی دیگر شهرهای قلمرو اسلامی شد. با احداث میدان نقش جهان بازارهای قدیمی واقع در بخش شمالی شهر به سوی میدان نقش جهان کشیده شد و دور تادور آن ایجاد شد.

بخشی از یک مقاله، نوشته راضیه محمدقاسمی