گروه تاریخ و اقتصاد: بخش چهارم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز سه‌شنبه، ۶ خرداد ۱۲۸۷ شمسی را می‌خوانید: ساعدالوزرا: عقلاى دنیا دو چیز را براى پیشرفت کار و مانع خطایا قرار داده‌اند؛ یکى قانون، دیگرى مجازات در عدول از قانون. ما در مملکت خودمان اهمیتى به این دو مساله نداده و حال آنکه براى جلوگیرى باید اول وهله این مسائل را محکم کنیم. مثلا براى جلوگیرى از وزارت مالیه و غیره دیوان محاسبات بوده که در قانون اساسى ذکر شده و تاکنون مجرى نداشته و دیگرى آن که هر کس براى افتخار وزارت آمده مسوولیت را چند روزه قبول و مبالغى به مالیه و مملکت ما صدمه وارد کرده بعد مجلس ملتفت شده سلب اطمینان از او کرده او هم رفته در خانه راحت نشسته است. دیگر او را به محاکمه نیاورده‌ایم و مجازات نداده‌ایم اینکه گفته می‌شود نباید اخبارى را که شنیده شده در باب وزیر مالیه در مجلس گفت بنده یکسره برخلاف این عقیده دارم چون که ما وزیر عالم در مملکت از طبقه اول کم داریم پس براى حفظ این چند نفر قلیل تا در میانه مردم سوءعقیده نسبت به این قبیل وزرا پیدا شد باید ما در مجلس مقدس اظهار کنیم و آن وزیر آمده رفع شبهه نماید و بنده بنابراین مجبورم آنچه شنیده‌ام واضح‌تر از آقاى تقى‌زاده عرض کنم مردم اینطور می‌گویند که فهرست‌هایى که در زمان عین‌الدوله و مخارجى که توسط امیربهادر جنگ که تقریبا سیصد هزار تومان است در بانک از صنیع‌الدوله تحقیق کرده‌اند که این قرض قرض دولت است، ایشان در جواب تصدیق کرده‌اند که بلى حالا بنده عرض می‌کنم که اگر این وزیر عالم ما این تصدیق را در این حال مملکت ما کرده باشند دو خطا کرده‌اند، یکى اینکه تصدیق یک مبلغ خطیرى قرض بیجا براى دولت و ملت کرده‌اند و دیگرى اینکه در قراردادهاى بانک‌ها معمول است و مخصوصا قید می‌شود که فهرست‌هاى مواجب و قبوض دیوانى را قبول نکند مثل آنکه چندى قبل که اتباع خارجه قبوض مواجب می‌خریدند مخصوصا از وزارت خارجه مراسله متحدالمآل به همه سفارتخانه‌ها نوشته که رعایاى آنها فهرست نخرند و این تصدیق این مساله را هم متزلزل نموده است. پس البته باید بیایند در مجلس و رفع شبهه نماید و باز عرض می‌کنم تحقیق و مجازات باید باشد تا از این قبیل اتفاقات کم روى دهد.

آقا میرزامحمود: وکیل حقش این است که هر مطلبى را که می‌شنود بگوید و راجع به هر وزارتخانه هست آن وزیر را براى توضیح خواست. لکن عیب این است هر مطلب که در مجلس وارد می‌شود دو ساعت بدون جهت در آن مساله مذاکره شده و وقت مجلس را تلف می‌کند. همین‌طور که گفته شد باید وزیر مالیه حاضر شوند و توضیحات دهند و یک مساله هم چون راجع به مالیه است بنده عرض می‌کنم در خصوص استصوابى اتباع وزارت خارجه که پریروز در مجلس مذاکره شد از قرارى که شنیده شده وزیر امور خارجه باقى مانده آن را از بانک پول قرض کرده و دادند باید ایشان را هم خواست که در این مساله توضیحات بدهند.

رئیس: البته وزیر مالیه را دعوت می‌نماییم که در ادای این پول‌ها توضیحات بدهند و دیگر اینکه چیزى را که بنده خیلى اهمیت می‌دهم مساله دیوان محاسبات است که تا دیوان محاسبات نباشد. امور مالیه ما اصلاح نمی‌شود و ما دیوان محاسبات نداریم و خیلى لازم است. حالا باید این مطلب را اصلاح و مرتب کرد آیا ببینیم این دیوان محاسبات را کمیسیون مالیه به عهده می‌گیرد یا اینکه باید اداره براى این کار معین شود که نظامنامه آن را نوشته و این اداره تشکیل شود و دیوان محاسبات طورى است که هیچ چیز بدون تصویب آنجا داده نمی‌شود مگر اینکه یک ماخذى را مثلا صد تومان یا دویست تومان معین می‌کنند که وزیر مالیه می‌تواند بدهد و بعد به آنجا اطلاع داده و تصویب می‌خواهد به هر حال زودتر باید این دیوان را تشکیل داد که رفع این معذورات را بنماید.

آقا سیدحسن تقى‌زاده: در اینجا بعضى مذاکرات به میان آمد که اسباب اشتباه شد لابد باید توضیح بدهم اینکه گفته می‌شود این مطالب مسموعات است عرض می‌کنم مسموعات نیست بلکه مشهودات است. اگرچه فرنگی‌ها می‌گویند مملکت ایران مملکت تعارفات است و تعارف با پارلمان هیچ مناسبت ندارد. باید در پارلمان تعارف را کنار گذاشت. صحیح است نفاق بد است باید دوستى کرد، اما در کارهاى شخصى و در باب کارهاى مملکتى نمی‌شود ملاحظه کرد. باید وزیر مالیه را خواست و بدون ملاحظه مطالب خود را گفت و مملکت مملکت اسلام است و قانون اسلام چقدر در باب بیت‌المال سختگیرى کرده چنانچه حضرت امیر علیه‌السلام چراغ بیت‌المال را خاموش کرد براى اینکه از مالیه بیت‌المال بى‌جهت چیزى مصرف نشود، اما افسوس که این ترتیبات رعایت نمی‌شود. اما اینکه گفته می‌شود چرا این مطالب را جمع کرده یک مرتبه اظهار می‌نماید جهت این است که به واسطه حسن اشتهارى که بعضی‌ها دارند نمی‌شود در دفعه اول مطلب را اظهار و براى خود همراهى پیدا کرد. به عقیده خوشبخت در این مملکت کسى است که دو نفر دشمن داشته باشد، زیرا هر کسى حرفى بزند فورا می‌گویند محرک دارد.