مجلس اول
بررسی ضرورت شکلگیری دیوان محاسبات
گروه تاریخ و اقتصاد: بخش دوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز سهشنبه، ۶ خرداد ۱۲۸۷ شمسی را میخوانید: رئیس: این لایحهای است که از انجمن مظفرى در باب جمع و خرج سنه قوى ئیل با وجهى که به عنوان بانک گرفته شده قرائت میشود، قرائت شد مشعر بر اینکه اولا جمع و خرج سنه قوى ئیل و سنوات قبل با وجهى که به عنوان بانک گرفته شد به بقایاى حکام معلوم شود و ثانیا به موجب قانون اساسى دیوان محاسبات را تاسیس نمایند تا عمل مالیه به این قسم مختل نماند.
آقا سیدحسن تقىزاده: بنده درخصوص مالیه عرض میکنم و از بابت مالیه خیلى مشوش هستم و خیلى حرفها هم گفته میشود.
گروه تاریخ و اقتصاد: بخش دوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز سهشنبه، ۶ خرداد ۱۲۸۷ شمسی را میخوانید: رئیس: این لایحهای است که از انجمن مظفرى در باب جمع و خرج سنه قوى ئیل با وجهى که به عنوان بانک گرفته شده قرائت میشود، قرائت شد مشعر بر اینکه اولا جمع و خرج سنه قوى ئیل و سنوات قبل با وجهى که به عنوان بانک گرفته شد به بقایاى حکام معلوم شود و ثانیا به موجب قانون اساسى دیوان محاسبات را تاسیس نمایند تا عمل مالیه به این قسم مختل نماند.
آقا سیدحسن تقىزاده: بنده درخصوص مالیه عرض میکنم و از بابت مالیه خیلى مشوش هستم و خیلى حرفها هم گفته میشود. شاید بعضى از آنها صحت داشته باشد و بعضى از آن هم صحیح نباشد، ولى اینجا همینقدر گفته میشود که تصرفات و تصویب و نظارت در مالیه مخصوص به مجلس است. گمانم این است که اگر مجلس هم نبود زیاده بر این خرابتر و مغشوشتر نبود و هیچ معلوم نیست که چه حواله داده میشود و چه خرج میشود و علت آن است که ملاحظه شخصى میشود. مثلا در ۳۰ سال قبل یکى در فرنگستان درس خوانده و حسنظنى درباره او حاصل شده او را همان طور به حال خود وامیگذارند که دیوان محاسبات شما مالیه شما را از قرار معلوم صنیعالدوله طورى مغشوش کرده است که هرگاه به جهت همین پایتخت حادثه رخ نماید اگر به قدر ۱۰ هزار تومان پول لازم بشود این جزئى مبلغ هم وجود ندارد و پول نیست که به قشون داده شود و جهت این است هر چند روزى که یک وزیرى روى کار آمد آن وزیر جدید به واسطه خسارت ترتیبات وزیر سابق را به کلى برهم میزند و از میان میبرند. چنانچه جناب ناصرالملک ترتیب ممیزى علمى را که مایه ترقى و سعادت بود فراهم آورد صنیعالدوله به واسطه حسادت برهم زد و همچنین ناصرالملک زحمتها کشیده به هر ترتیبى بود معادل سیصد هزار تومان و کسرى پول اشرفى را به دست آورد که جناب مخبرالسلطنه در مجلس مخصوص گفت این آخرین پول خزانه سلاطین کیان است و باید خیلى مراقبت شود و ناصرالملک به جهت بیست هزار تومان برداشتن از آن اجازه قانونى هم داشت، معهذا اجازه از مجلس خواسته و خودش را مقید کرده قرار گذاشته بود که براى برداشتن یک اشرفى هم اجازه از مجلس بگیرد. حال کو آن اشرفیها و آن وجوهاتى که شبهاى ماه رمضان به آنطورها از مردم گرفته شد. چه شد پروگرام ناصرالملک! این بود که همیشه دولت مبلغ سیصد هزار تومان در بانک پول نقد داشته باشد و بعد از رفتن ایشان معلوم شد که چهارصد هزار تومان ذخیره کرده بودند. حالا نه آن هست و نه در گمرک چیزى مانده. نمونه در جاى دیگر محل سریعالوصولى دارند و از قراری که شنیده میشود بعضى حوالهجات داده شده گویا هم صحیح باشد. مثلا از جمله یکصد و بیست هزار تومان در این موقع به امیربهادر حواله داده و همچنین به نظامالملک بیست هزار تومان حواله داده شد و همچنین به حشمتالملک گویا ۱۲هزار تومان حواله داده شده و بودجه سلطنتى را هم تماما حواله دادهاند و حال آنکه جهت نداشت آنها هم باید مثل سایر ملت در سختى و راحتى مساوى باشند. بالاخره به یک کلمه مجلس را متذکر مینماید که به این حسنظنها کفایت نکنیم و صنیعالدوله خواسته شود که در این خصوصها توضیحات بدهند.
وکیلالتجار: اینکه گفته شد بیست هزار تومان مجلس تصویب کرده است، بیست هزار تومان نبود و پنج هزار تومان براى مخارج پلیس بود که ناصرالملک آمده خواسته بودند که مجلس اجازه بدهد این پنج هزار تومان داده شود و گفتند اگر چیزى بعد لازم شد از مجلس اجازه خواهم خواست. حالا باید دانست به اجازه کى این وجوهات داده شده است و بنده شنیدم یکصد و بیست هزار تومان از مساعده و پیش قسط خراسان حواله دادهاند و همچنین حقوق اغلبى هم حواله شده است. حالا باید آنچه را که از مطالب مهمه در اینجا مذاکره میشود مثل سوابق ایام فراموش نشود و از آنها نتیجه کامل باید گرفت همین مطلب را که عنوان شد کاملا مذاکره و تعقیب شود تا بىنتیجه نماند.
آقاى حاجى امام جمعه: در اینجا دو مطلب است، یکى اینکه میگویند بعضى حقوق را حواله دادهاند، ما درست نمیدانیم که داده است یا خیر! باید وزیر مالیه بیاید توضیح بدهد. یکى دیگر اینکه در حقوق لازمالادا باید الاهم فالاهم آن را نیز ملاحظه کرد. مخارج پیلهسوار را امروز با حقوق اشخاص صاحب چیز نمیشود مقابل کرد، اما بنده یک ایرادى به خودمان دارم و آن این است بعد از آنکه کارها واقع میشود و ما از اول دنبال نمیکنیم آن وقت یکدفعه در اینجا مىنشینیم فریاد میکنیم و تمام را یک دفعه اظهار میداریم در این صورت البته انجمن مظفرى یا سایر انجمنها هر نوع ایرادى بکنند و فشار بیاورند حق دارند براى آنکه ما به وظیفه خودمان عمل نمیکنیم. اول ما باید محل صحیحى براى حفظ پول فراهم و معین کنیم بعد از آن پول پیدا کنیم. امروز اگر صد کرور هم پول ما داشته باشیم مثل زمان سابق و عهد مرحوم مظفرالدین شاه یک پول فایده براى ما نخواهد داشت و تمام بیجهت تلف میشود، پس باید محل و مکان نگاهداشتن پول را درست کنیم که محفوظ بماند.
ارسال نظر