مخالفت شاه قاجار با استعفای وزرا
گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه میخوانید متن دستخط شاه قاجار و نیز مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز پنجشنبه، ۱۸ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی: رئیس: دستخط مبارک همایونى رسیده قرائت میشود.
دستخط مبارک که خطاب به وزیر دربار بود قرائت شد مشعر به اینکه با این حوادث ناگوارى که در سرحد روى داده و اهالى آنجا گرفتار حادثه و اندوه شدهاند، خاطر ما راضى نمیشود که در دارالخلافه مشغول جشن باشیم مخارج جشن میلاد خودمان را بهطور اعانه در حق بازماندگان اهالى سرحد که دچار مصیبت گشتهاند، مبذول داشتیم که به ترتیب به آنها برسانند و در این باب با هیات وزرا هم گفتوگو کنید.
گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه میخوانید متن دستخط شاه قاجار و نیز مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز پنجشنبه، ۱۸ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی: رئیس: دستخط مبارک همایونى رسیده قرائت میشود.
دستخط مبارک که خطاب به وزیر دربار بود قرائت شد مشعر به اینکه با این حوادث ناگوارى که در سرحد روى داده و اهالى آنجا گرفتار حادثه و اندوه شدهاند، خاطر ما راضى نمیشود که در دارالخلافه مشغول جشن باشیم مخارج جشن میلاد خودمان را بهطور اعانه در حق بازماندگان اهالى سرحد که دچار مصیبت گشتهاند، مبذول داشتیم که به ترتیب به آنها برسانند و در این باب با هیات وزرا هم گفتوگو کنید. یقین است که آنها هم این نیت ما را مساعد خواهند بود.
رئیس: باید از صدور این دستخط مبارک همایونى بىنهایت متشکر باشیم که در حقیقت منتها درجه وظیفه پدرى را در این موقع به عمل آوردهاند، بنابراین خوب است ماها که وکلا هستیم از طرف عموم ملت و اهالى سرحد تشکرات خالصانه خودمان را تقدیم حضور مبارک همایونى داریم و همانطور که اعلیحضرت مراحم و عواطف پدرى را اظهار فرمودهاند ما هم با کمال تشکر و امیدوارى به وظایف فرزندى اقدام نموده در این موقع جشن را ترک نکرده، بلکه بر اهمیت و عظمت آن افزوده با کمال شکوه بهتر از سنوات سابقه معمول بداریم و این هم دستخط دیگرى است صادر شده قرائت میشود.
دستخط ثانوى قرائت گردید از قرار ذیل.
اگرچه هیات وزراى مسوول در استعفاى از مشاغل خود نهایت ایستادگى داشتند، ما به ملاحظات عدیده استعفاى آنها را نپذیرفته و به موجب این دستخط به مجلس شوراى ملى اطلاع میدهیم که وزرا در سر ماموریت خود باقى هستند، فقط چون ظفرالسلطنه خیلى در انفصال از خدمت و استعفاى خود مصر و مجد بود بالضروره او را معاف و مستوفىالممالک را به وزارت جنگ منصوب فرمودیم و خیلى میل داریم که وزرا و وکلا با نهایت مساعدت به همدیگر معاونت کرده اسباب آسایش رعایا و موجبات امنیت و انتظام مملکت را موافق نیات خاطر ما فراهم نمایند و انشاءالله قوانین خداوندى نیز آنها را تایید خواهد کرد. (شهر ربیعالثانى ۱۳۲۶)
رئیس: این هم شرحى است که از طرف جناب وزیر داخله رسیده است، قرائت میشود.
قرائت شد قریب به این شرح:
(الان دستخطى از طرف بندگان اعلیحضرت همایونى رسیده است که استعفاى وزرا در این موقع به ملاحظات چندى پذیرفته نشده، ولى مقرر شده بود که چون شاهزاده ظفرالسلطنه نهایت جد و جهد را در انفصال خود داشتهاند لهذا جناب مستطاب اجل آقاى مستوفىالممالک به وزارت جنگ انتخاب شدهاند انشاءالله روز پنجشنبهطرف عصر براى معرفى ایشان به مجلس خواهد آمد.)
سیدحسن تقىزاده: به مناسبت صدور این دستخط مبارک خواستم دو سطر عرض کنم و بگویم که سلطان مشروطه گذشته از رعایت نمودن قانون اساسى و ساکت نشستن و مخالفت نکردن باید خودشان هم داخل کار بشوند و محرک سلسله سعادت مملکت باشند. اگر سلطان ساکت بنشیند و کارى نکند آن مقام صفر است، پس سلطان در مملکت مشروطه گذشته از رعایت قانون باید داخل در پولتیک سیاسى مملکت شده و ملت را به چشم فرزندى نگاه کند. چنانچه اعلیحضرت همایونى در آن دستخط اول نسبت به بازماندگان و مصیب زدگان سرحد مثل پدر و فرزند رفتار کرده و اظهار فرمودهاند که ما از جشن صرفنظر کرده، در این وقع با فرزندان خود هم درد و هم ناله باشیم. اینگونه اقدامات از طرف سلطان نسبت به رعایاى خود موجب مزید امیدوارى و چشمداشت ملت به عواطف ملوکانه خواهد بود و کمال تشکر را باید کرد. بالاتر از آن دستخط، دستخط دوم است که پادشاه داخل در سیاست مملکت شده خودش که محرک و سلسلهجنبان امور سیاسى مملکت است ملاحظه پولتیک مملکت را نموده و وزرا را که مسلکشان موافق با مسلک مجلس، بلکه با عموم ملت است آنها را برقرار داشتند و پس از صدور این دستخط چنین فهماندند که مسلک و روش سابق را تغییر داده و با پولتیک و سیاست مملکت که وزرا و مجلس در آن خطکشى مینمودند همراه و مساعد شده، بلکه در این بین به پولتیک مملکت نگاه کرده و ملاحظه فرمود که همین هیات باید برقرار باشند. پس آنچه را که آمال و آرزوى این ملت بوده امروزه اعلیحضرت آن را مشهود فرمودند و به اطمینان خاطر باید به آواز بلند به ملت گفت دیگر آنچه را که مقصود و منظور ملت بوده به آن نایل و برخوردار گردیدند.
حاج امام جمعه: بهمناسبت پدر فرزندى که مابین رعیت و سلطان است همیشه چشمداشت رعیت از سلطان خیلى است. ما باید نهایت تشکر را بنماییم که همان مرتبه را که چشمداشت داشتیم بعد از این هم همان را خواهیم دید، اما در باب جشن که جناب رئیس فرمودند البته این جشن رسمى است و باید ترک نشود، بلکه بهتر از سالهاى سابق باید این جشن گرفته شود و اینکه اعلیحضرت فرمودهاند که مخارج جشن به بازماندگان و مصیبتزدگان مقتولین داده شود، عقیده بنده این است که چون اعلیحضرت میل فرمودهاند این وجه آنها داده شود خوب است که هم وجه اعانه بههر اندازه که میل فرمودهاند مرحمت کنند داده شود و هم جشن رسمى بهطور خوبى گرفته شود.
ارسال نظر