مجلس اول
مشکلات مالی قشون دولتی
گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه میخوانید بخش پنجم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز سهشنبه، ۸ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی: حاج امام جمعه: بنده خیلى افسوس دارم از بدبختى خودمان. انسان وقتى که به کارى شوق دارد هر قسم مانع هم پیش بیاید اعتنا نمیکند و با کمال جد و جهد به آن کار اقدام میکند، اما وقتی که شوق نداشته باشد و به تحریک دیگرى مجبور است کار کند ابدا آن کار پیش نمیرود. این مملکت همان مملکت است که در واقعه شیخ عبدالله چهل هزار قشون منظم حرکت دادند و سالى شش کرور به اسم قشون منظور شده! چرا از دو هزار نفر اشرار جلوگیرى نمیشود و میگویند از خارجه باید قرض کرد؟ علت همان است که جناب حاج معینالتجار گفتند.
گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه میخوانید بخش پنجم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز سهشنبه، ۸ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی: حاج امام جمعه: بنده خیلى افسوس دارم از بدبختى خودمان. انسان وقتى که به کارى شوق دارد هر قسم مانع هم پیش بیاید اعتنا نمیکند و با کمال جد و جهد به آن کار اقدام میکند، اما وقتی که شوق نداشته باشد و به تحریک دیگرى مجبور است کار کند ابدا آن کار پیش نمیرود. این مملکت همان مملکت است که در واقعه شیخ عبدالله چهل هزار قشون منظم حرکت دادند و سالى شش کرور به اسم قشون منظور شده! چرا از دو هزار نفر اشرار جلوگیرى نمیشود و میگویند از خارجه باید قرض کرد؟ علت همان است که جناب حاج معینالتجار گفتند. ما هیچ کدام خود را مسوول نمیدانیم. جناب مخبرالسلطنه اظهار داشته که بنده باید در مملکتى بروم حالش این است که گفته میشود و انشاءالله امیدوارم که یک ترتیبى داده و خود را در آن ترتیب مسوول بدانم، ولى عیب کار این است که مشکلات کار گفته نمیشود و کار حل نشده میماند. مثلا هشتاد فوجى که داریم و بهتر از همه آنها بیست و پنج هزار نفرى است که در آذربایجان است که از مالیات آنجا هم به آنها جیره و مواجب داده شده، چندى قبل محتشمالسلطنه تلگرافى کرده بود که سیصد نفر از فوج بهادران یا مخبر آن براى تنظیم به اینجا خواستم، بعد به هزار تدبیر آنها را بیرون کردم که اقلا از شرارت آنها مردم آسوده باشند، مقصود این است آن حال پول و شما است که میگویید این حالت قشون شما است سیصد یا سیصد و پنجاه سوارى که از میاندوآب تلگراف شده حرکت کنند پولى که خواستهاند از محل گمرک حواله شد بدهند و چون حاج نظامالدوله هجده هزار تومان پول خواسته بود و خواسته بودند پول را به او ندهند و به حوالهجات بدهند. بنده اصرار کردم که حتما باید به ارباب حقوق ندهند و به سوار و سرباز بدهند و امیدوارم که بعد از رفتن خودم یک انتظام و ترتیبى در امور داده و مالیات هم وصول شود، ولى باید این را دانست که مشکلات کار را باید گفت و نباید اخفا کرد و مطلب باید توضیح شود. با این ترتیب و بىپولى معارفى که امروز پیدا میشود باید از محل گمرک پرداخت و باید قدرى جلو حوالهجات را گرفت، پس باید عیب کار را گفت و چاره کرد با این ترتیب هم میرویم توکلت على الله.
اسدالله میرزا: این اظهار بنده اعتراض بر وزرا است و عرض میکنم اولا کمیسیون سرحدى که سابقا تشکیل دادیم وزرا شب و روز آمده و اوقات صرف کرده قرار گذاشتند که اردویى در ساوجبلاغ تشکیل شود که هم آنجا امن باشد و در موقع لزوم هم به جاهاى دیگر حرکت داده شود و مخصوصا یک روز در اینجا سوال شد چقدر قشون آنجا موجود است. گفتند شش هفت هزار نفر قدرى مایه امیدوارى شد افسوس که آن اردو را یک اندازه تقلیل دادهاند و در این خصوص خبط کردهاند، در صورتی که مسبوق بودند و همانطور که آقاى حاج امام جمعه گفتند پیشبینى شده بود که چنین اردویى لازم است مساله دیگر اینکه اول این اغتشاشات کوچک بود اگر ده نفر یا بیست سى نفر از اشرار به جایى حمله کردند اولیاى امور آذربایجان جلوگیرى نکردند تا کار به اینجا رسید که دو هزار نفر کشته شود، اما اینکه جناب مخبرالسلطنه گفتند که این وجوه حالیه موجوده در تبریز به قشون داده شده و به ارباب حقوق داده نشود گمانم این است که اگر این جزئى حقوق ارباب حقوق داده نشود اشرار داخلى بیشتر از اشرار سرحدى اغتشاش کنند و اگر بنا است استقراض شود اقدام نمایند و الا همانطور که جناب حاج معینالتجار اظهار داشتند به تمام ولایات اطلاع داده شود که چنین اتفاقى روى داده البته همه همراهى خواهند کرد.
مستشارالدوله: از کثرت دردها و علل آنها امورات مختلط شده است و حالیه موضوع بحث استقراض خارجه نبود بلکه این خودش یک مساله بزرگى است که بعدها باید مذاکره شود و باید وزارت جنگ این اظهاری که شد عده قشون و مخارج آن را معین نموده و روى کاغذ آورده پیشنهاد وزرا و وزیر مالیه مخارج آن را بدهد. امروز هیات وزرا احضار شده بودند به جهت این بود که اطمینان بدهند که تا کى استعداد به آنجا خواهند فرستاد و آن صفحات را تامین خواهند نمود و چه اقدام فورى براى ارومى کردهاند که دیگر از اینگونه اخبارات موحشه نرسد و نشنویم در شب عید در کمیسیون خارجه گفتوگو شد که قرار بگذارند یک اردویى مرکب از ۱۶هزار نفرى در تبریز تشکیل بدهند که سیار باشد که در هنگام بهار از این گونه اغتشاشات ناگوار روى میدهد دیگر بروز نکند. اینک بهار رسیده و فعلا اول وهله کارها است و از آن طرف هم اردوى ساوجبلاغ تقلیل شده است. چنانچه وزارت جنگ گفتند هفتصد نفر سوار در آنجا بوده و حال آنکه پیش از این قراری که شنیده شد قریب دو هزار سوار در آنجا بوده است و باز عرض خودم را تکرار مینمایم که امروز ابدا موقع موضوع استقراض نبود و نباید امور داخل یکدیگر بشود و خوب است یک قدرى در امورات تعمق بنماییم و اینها که گفتند ظواهر است فایده ندارد و نتیجه کامل گرفته نمیشود. اینکه گفته شده عده از فوج بهادران در ارومى بوده وجود آنها در آنجا بیشتر اسباب اغتشاش شده بود علت این است از وقتى که قشون را تقسیم در میان سردارها کردند رسم قشون به کلى از میان رفته و اسم آن مانده. از قرارى که شنیدهام دو فوج در تبریز حاضر است میآیند طهران. میخواهیم بدانیم این دو فوج با چه پولى خواهند آمد، در صورتی که در این موقع باید از اینجا قشون به آذربایجان برود و سابقا قرار شد دویست نفر از سوار کشیکخانه از اینجا بروند به ساوجبلاغ و در اینجا که سان دیده شد یکصد و بیست نفر بودند، وقتى که از قزوین و زنجان گذشته چهل پنجاه نفر بودهاند، در صورتی که مبلغ سه هزار تومان اینجا از بابت مخارج فوقالعاده گرفتهاند و به هر نفرى از آن عده شانزده تومان داده شد و این ترتیب به وزرا اطلاع داده شد، گفتند حالا مقتضى نیست که جلوگیرى شود و اینجا چند فوج پیاده نظام و عده سوار معین شده که بروند به آذربایجان و نمیخواهم اسم آنها را ببرم و به سرداران افواج اطلاع داده شده الان ده روز است که هیچ خبرى از آن سردار نرسیده و به همین علت است ترتیب قشون از میان رفته و کارها پیشرفت ندارد.
وزیر جنگ: مساله پول که اینجا گفته شد و آقاى حاج امام جمعه هم تعرض کردند. من میدانستم و اینکه تا چند وقت قبل بنده میگفتم پول لازم است مقصود استقراض از خارجه نبوده و تمام مسوولیت کارهاى آذربایجان با فرمانفرما بوده و از اینجا هم که میرفت شرایطى کرده و با تصویب او هیات وزرا هم مخالفت نکردهاند و حالا هم که جناب مخبرالسلطنه میروند و با ایشان هم استعدادى میرود و اردویی که بهطور دائمى باید آنجا باشند اقلا شش هزار پیاده و دو هزار یا لااقل پنج هزار و پانصد سوار لازم است و آن را هم بهطور منظم و ترتیب صحیحى نگاه میدارند.
ارسال نظر