مدیریت جامعه مصرفی
گروه تاریخ و اقتصاد: در زمان جنگ بهدلیل ادامه تحصیل بارها در مسیر تهران به خارج، شاهد حمل کالای مسافرانی بودم که موز، کوکاکولا، کاکائو، قهوه، لاستیک ماشین و لوازم آرایش و. . . میآوردند. تجارت چمدانی شکل گرفته بود و هنوز هم به اشکال دیگری جاری است. در همه جا میل فزایندهای به مصرف کالاهای غیرضروری دیده میشد. فقط مسافران ایرانی به خارج نبودند که مصرفکننده کالاهای غیرضروری بودند، مردم اکثر شهرها به این مسیر گرایش پیدا کرده بودند. چون زندگی شهری برای اکثر مردم ایران مهم شده بود، بهدلیل اینکه مسیر مهاجرت مردم ایران از مناطق حاشیهای و روستایی به شهرها شدت گرفته بود.
گروه تاریخ و اقتصاد: در زمان جنگ بهدلیل ادامه تحصیل بارها در مسیر تهران به خارج، شاهد حمل کالای مسافرانی بودم که موز، کوکاکولا، کاکائو، قهوه، لاستیک ماشین و لوازم آرایش و... میآوردند. تجارت چمدانی شکل گرفته بود و هنوز هم به اشکال دیگری جاری است. در همه جا میل فزایندهای به مصرف کالاهای غیرضروری دیده میشد. فقط مسافران ایرانی به خارج نبودند که مصرفکننده کالاهای غیرضروری بودند، مردم اکثر شهرها به این مسیر گرایش پیدا کرده بودند. چون زندگی شهری برای اکثر مردم ایران مهم شده بود، بهدلیل اینکه مسیر مهاجرت مردم ایران از مناطق حاشیهای و روستایی به شهرها شدت گرفته بود. پایان جنگ نیز در این زمینه زندگی آرام شهری را نوید میداد و در عین حال مساله محوری رسانههای جمعی نیز شهری بود تا نظام اجتماعی گوناگون روستایی و حاشیهنشینی. زندگی در شهر اقتضای امور بسیاری را میکند. به قول ابنخلدون گذر کردن از نیازها و ضروریات به تجملات اصلیترین اصل و ویژگی زندگی شهری است. وقتی اکثریت مردم ایران در شهرها زندگی میکنند دیگر نمیشود به آنها گفت به نیازهای غیرضروری فکر نکنید. این میل به معنی مصرف کالاهای غیرضروری است. دولت هاشمی نیامده بود که جامعه را مصرفی کند، دولت هاشمی آمده بود تا بر اساس شرایط جدید جامعه را مدیریت کند. برای مدیریتش از نیروهای اجتماعی جدید استفاده کرد و با توجه به شرایط جدید اقتصادی و اجتماعی و رشد پدیدهای به نام شهرنشینی و زندگی شهری بود که به دام مصرف انبوه کالاهای غیرضروری افتاد و در نهایت ایدئولوژی خود را تولید کرد و عاملی شد برای نقد دولت هاشمی و خود هاشمی. خیلیها در آن زمان از هاشمی جدید سخن گفتند و اظهار کردند که هاشمی بر اساس طرح و نقشه آمد تا جامعه را به این شکل و سیاق درآورد. درحالی که از فهم جریانهای اجتماعی غفلت کرده و هاشمی را متهم کردند. این نوع نگاه خیلی سیاسی بود و در نزد سیاسیون و کسانی که همچنان معتقد بودند باید جامعهای با مصرف مبتنی بر نیازهای اولیه داشت، مقبول واقع شد و سیاستهای توسعهای کشور را بحرانی کردند. در این فضا بود که بحث از ایجاد شکاف طبقاتی جدید شروع شد و در نهایت سخن از پیدا شدن جامعه طبقاتی و نابرابر شد و گفتمان رقیب مبتنی بر عدالتطلبی سر و سامان یافت و...
تقی آزاد ارمکی، محقق
و استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران
ارسال نظر