ضرورت تاسیس مدارس تخصصی کشاورزی

گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه می‌خوانید بخش دوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز پنج‌‌شنبه، سوم اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی، ادامه گفت‌وگو حول موضوع تاسیس مدارس تخصصی برای آموزش کشاورزی به شیوه کشورهای پیشرفته است: وکیل‌التجار: همین‌طور که نوشته شده واقعا یکى از مدارسی که براى مملکت لازم است که گمان می‌کنم بدون او تجارت ما ممکن نیست ترقى نماید همان مدرسه تجارت است که در تمام ممالک متمدنه هم دایر است. حالا که جناب وزیر تجارت این طور اقدام فرموده‌اند که با این قلیل وجه که سه هزار و پانصد تومان باشد عده‌ای از جوانان ما را عالم به علم تجارت نمایند بسیار خوب است و بلکه به عقیده بنده این وجه کم است و تصویب آن خیلى به موقع خواهد بود.

احسن‌الدوله: بنده عرض می‌کنم که تحصیل علوم در همه وقت لازم، است ولى از زمان مرحوم ناصرالدین شاه تا حال مدارسى که تشکیل یافته هیچ گونه فایده از آنها مترتب نگشته. یکى همین مدرسه فلاحت است که در این مدت معلوم نیست چه تحصیل کرده‌اند. اگر بنا باشد که ما از خارجه معلم بیاوریم بهتر این است که تجار محترم اولاد خود را براى تحصیل علم تجارت روانه اسلامبول کنند که آنجا همه طور لوازمات این علم موجود است.

وزیر تجارت: اینکه تا حال از وجود مدارس فایده حاصل نشده یا به واسطه بى‌ترتیبى آنها بوده یا از روى علم و مأخذ صحیح نبوده و علاوه علم فلاحت هم عملیات لازم دارد و در اینجا اسباب عملیات موجود نبوده. مثلا فیزیک تحصیل می‌کردند داخل در عملیات نمی‌شدند. همچنین شیمى و به همین نحو علم نباتات و فلاحت همه اینها عملیات لازم دارد و چون اسباب عملیات در اینجا نبود این بود که این علوم تکمیل نشده در مقام عمل نمى‌آمد و هرگاه یک نفر معلم آورده بودند اجرتى می‌گرفت و به قوه دماغى خود کار می‌کرد و در حقیقت آنها هم تقصیر نداشتند. اینکه می‌گویید هیچ کارى نکرده‌اید! این طور هم نبود حالا چند نفر شاگرد دیگر از همین مدرسه فلاحت خارج شده‌اند که مامور معاینه تخم‌نوغان هستند و چند نفر شاگرد دیگر هم هستند که حالا معلم می‌باشند اگر می‌خواهید که شما مدرسه صحیح داشته باشید باید بودجه آن را زیاد کنید و اسباب عملیات به جهت ایشان فراهم کنید ملاحظه کنید مدارس خارجه چقدر اسباب عملیات دارند. اگر می‌توانید این کار را بکنید باید مخارج آن را متحمل بشوید، و الا هم بگویید این چهار هزار تومان که به مدرسه فلاحت داده می‌شود زیاد است. این هم یک رأیى است. شما اگر می‌خواهید مثلا مهندس داشته باشید آنها بعد از تحصیل باید مشغول عملیات بشوند علم بدون عمل نمی‌شود. حالا اگر می‌خواهید مدرسه فلاحت صحیح داشته باشید آن طور مدرسه لااقل هجده هزار تومان مخارج لازم دارد. اینکه بنده گفتم فعلا از براى ابتداى کار و به ملاحظه نداشتن مالیه و عدم اسباب است.

اسدالله میرزا: بنده در لزوم مدرسه تجارت حرفى ندارم. البته لازم است، ولى در این مورد دو حرف دارم؛ یکى آنکه دایره تجارت در تمام ایران هست و منحصر به طهران نیست. پس باید در این خصوص اساسا فکرى بشود. آنچه به نظر بنده می‌رسد این است که نطامنامه انجمن‌هاى تجارتى که هنوز از مجلس نگذشته آنها را عمومیت بدهند که در تمام ولایات مدارس تجارتى تاسیس کنند. چنانچه در نظامنامه نوشته شده یکى از وظایف آن انجمن‌ها توسعه معارف و تاسیس مدارس است، اما اینکه خرج این مدرسه را دولت بدهد بنده هرگز این مطلب را تصویب نمی‌کنم، بلکه در سایر جاها هم معمول است جناب وزیر تجارت می‌دانند که هر کس تجارتى می‌کند یک علامتى مخصوص خود نموده و در کتابچه ثبت می‌نماید و یک چیزى از این بابت دولت گرفته و به مصرف مخارج انجمن‌هاى تجارتى و مدرسه تجارتى می‌رساند. بنده در قبول تاسیس مدرسه حرفى ندارم بلکه لازم هم می‌دانم، ولى باید تجار بدوا در بنیان آن اقدام کنند.

وزیر تجارت: از ابتدا کار را نباید خیلى بزرگ کند. اول باید اندک اندک شروع کرد در همه جا نمی‌شود این کار را کرد. اول باید از پایتخت شروع نمود بعد در سایر جاها تا اینکه مردم آشنا شوند و اینکه فرمودید تجار چیزى بدهند گمان نمی‌کنم که امروز آنها اقدامى نمایند.

اسدالله میرزا: اینکه فرمودید در سایر جاها نمی‌شود چرا نمی‌شود! ممکن است در سایر بلاد ایران هم شعبه دایر نمایند و اما در اینکه می‌فرمایید تجار نمی‌دهند و دولت باید بدهد بنده عرض می‌کنم که شما ادارات مهم‌تر لازم دارید که باید آنها دایر شوند و پول می‌خواهند ازقبیل اداره وزارت جنگ و غیره که امروز خیلى لازم است و نمی‌شود که چیزى از این باب تصویب، زیرا که اداره مالیه ما کافى نیست از براى این کار چه ضرر دارد که تجار ما این کار را بکنند و دولت هم به آنها در پیشرفت امور مدد و همراهى نماید.

حاجى معین‌التجار: بنده گمان نمی‌کنم در تاسیس این مدرسه کسى حرفى داشته باشد و در حقیقت تا حالا ایران ما به دو چیز باقى مانده است، یکى تجارت و یکى هم زراعت، زیرا که صنعت نداشتیم و متاعى هم غیر از خشکه بار و غله نداریم و به واسطه اینکه امتیازات به خارجه داده شده تجارت ایران بالمره به دست خارجه افتاده است و اینکه شاهزاده گفتند به آنان قرار بگذاریم آیا ببینیم این مساله خارجه یا داخله برابر خواهد بود یا اینکه به خارجه امتیازات فوق‌العاده داده خواهد شد.