تجارت سودآور ارامنه در ایران عهد صفوی
افزایش شبکه کاروانسراها در فواصل مختلف راههای تجاری اصلی، ایجاد یک سلسله از پلها بر روی رودخانهها در جادههای استراتژیک، تعمیر جادهها مثل سنگفرش راههایی که در ایالات شمالی ایران ساخته شده بود از ارکان آغاز تجارت پویا بود.
شاید حیاتیترین یاری شاه عباس به اقتصاد ایران، در درازمدت، وارد کردن ارمنیان به ایران باشد. در تاریخ ایران در خصوص نقل و انتقال جمعیت یا گروههایی از هنرورزان پیشینههایی وجود داشته است. تیمور برای ساخت و پرداخت سمرقند گروههایی از صاحبان حِرَف را بدانجا کوچاند و سلطان سلیم و سلطان سلیمان در کوچاندن مردم و اسکان آنها در جاهای موردنیاز لحظهای درنگ نکردند.
شاه عباس نیز به منظور اجرای سیاست «زمینهای سوخته» خود در مقابل ترکان مهاجم در سالهای ۱۰۱۳ه.ق/ ۱۶۰۴م هزاران نفر از ارامنه را از زادگاهشان کوچاند و در آذربایجان، اصفهان و گیلان جایگزین کرد.
از آن جهت که ارمنیان انسانهای کوشا و فعالی بودند در موطن جدید خود نیز با اشتغال به فعالیتهای مختلف، اندکاندک مشقات گذشته را فراموش کردند و برای خود خانه و کاشانه ساختند و به وضع مادی و اقتصادی خود بهبود بخشیدند. ارامنه ایران برخلاف برخی افراد که به دنبال کارهای پرسود و کمزحمت میروند، از آغاز اهل سعی و عمل بودند و به هر کار دشواری تن میدادند. به موجب مطالعاتی که محققان ارمنی به عمل آوردهاند و بهویژه مطالعه بر روی سنگ قبرها به خوبی میتوان به کارهایی که آنها در ایران انجام میدادند پی برد چون اغلب فامیل آنها برگرفته از مشاغل آنها بوده است. آنان به کارهایی نظیر ریختهگری، مکانیکی، بازرگانی و... میپرداختند.
از آنجاکه بعضی از اوقات تجار ایرانی که با حمایتهای شاه عباس به کار واردات و صادرات کالاهای موردنیاز کشور مشغول بودند، در قبال تعهد خود به شاه، وفای به عهد نمیکردند و زیانهایی از این راه نصیب شاه میشد شاه عباس تصمیم گرفت از جامعه ارمنیان به نفع خود بهره گیرد.
ارامنه به غیر از مقتصد بودن و سختکوشی در امر سفر و زبان توانایی داشتند. آنها به دلیل مسیحی بودن با اروپاییان ارتباط راحتتری داشتند. به همین دلیل دامنه تجارتشان رونق گرفت و بر اثر حمایت شاه امتیاز و اعتباری کسب کردند. آنها توانستند با سختکوشی تمام، بیشتر سهم تجارت خارجی ایران را مخصوصا با اروپاییان، به دست آورند.
جامعه ارامنه ثروتمند میشد و حتی در برخی از مزایدهها بر انگلیسیها پیشی میگرفتند. فعالیت آنها در اروپا مخصوصا در سال۱۶۲۱م در مارسی خشم تجار فرانسوی را برانگیخت و به پادشاه فرانسه شکایت بردند.
در برخی مواقع که اختلاف تجاری بین آنها و ایرانیان درمیگرفت، شاه به دلیل تلاش ارامنه به هواخواهی از آنها برمیخاست به گونهای که در یکی از همین درگیریها در طرفداری از ارمنیان به تجار ایرانی گفت: «بارکالله! روی ایشان سفید! فیالواقع قاعده مهمان نگه داشتن همین باشد! جمعی که به خاطر ما، از وطن چندهزار ساله خود جدا شده باشند و خروار خروار زر و ابریشم را گذاشته و به خانه شما آمده باشند آیا ارزش دارد که به خاطر چند خربزه و چند من انگور با ایشان جنگ کنید؟! میباید جمعی که با ایشان نزاع کردهاند تنبیه شوند.»
ارمنیان آذربایجان به دلیل قرار گرفتن در شاهراه حیاتی ایران و تماس با موطن قدیم خویش و دروازه اروپا و نیز تنوع محصولات کشاورزی آن منطقه عامل انتقال سایر ارمنیان ایران به همراه کالاهایشان به اروپا بودند. اوضاع ارامنه در دوران حکومت شاه عباس و شاه صفی و شاه عباس دوم از نظر زندگی بهتر بود. اما روزهای دشوار پس از سالها رفاه دوباره به سراغ ارمنیان آمد. در سال ۱۱۳۵ه.ق/ ۱۷۲۲م فتنه افغان پدیدار شد و آنها (افغانها) به آزار و اذیت ارمنیان پرداختند.
ارمنیان با از دست دادن بزرگترین حامی خود یعنی شاه عباس، در اواخر صفویه و هجوم افغانها دوران بسیار سختی را پشت سر گذاشتند ولی در دوران نادرشاه افشار اندکی وضع تغییر کرد و ارمنیان به تدریج اهمیت خود را بازیافتند و شاه علاقه مخصوصی به آنها نشان داد.
یک بار دیگر نادرشاه تجارت ارمنیان را مانند گذشته آزاد و آنان را از پرداخت حق گمرک معاف کرد. سرجان ملکم درباره علاقه نادر به مسیحیان نوشته است: «نادر بعد از مراجعت از هندوستان حکم کرد انجیل را ترجمه کنند.» در دوره نادر، ارمنیان به فعالیت و تجارت خود مشغول شدند و فعالیتهای مثبت و سازنده خود را در زمینههای گوناگون ادامه دادند.
از مقالهای به قلم علی مرادی